این فیلم که قرار بود سال گذشته در بخش مسابقه¬ی جشنواره فجر حضور داشته باشد و از آنجایی که نمیدانست لباس چی بپوشد، نرسیده بود؛ در حرکتی رونالدینیویی امسال ناقص و به نحوی عریان رسید و حسابی حاشیه ایجاد کرد که فضای جشنواره را گرم کند، بلکه وسط این برف سردش نشود. دیدن فیلم در سینما با پرده سبز و بدون اصلاح نور و رنگ و موسیقی از آن دست تجربه¬هایی است که به¬راحتی نمی¬توان طعم آن را چشید و باید خیلی خوش¬شانس باشید. البته از مزایای دیدن فیلم بدون تدوین و با پرده سبز این است که بازی بازیگران به¬خوبی به چشم می¬آید و با سختی¬های کار بازیگری بهتر آشنا می-شوید. اما ممکن است همه اینطور فکر نکنند و به اوج صحنه¬های احساسی داستان بخندند.
قطعا هر زمانی که عوامل فیلم افتخار دهند و آن را کامل کنند، اثری قابل تأمل و جذاب برای مخاطبان در پرده¬ی سینما خواهد بود. شخصیت اصلی داستان را «امیرحسین آرمان» بازی می¬کند و تا حد زیادی بیننده را با خود و مخمصه¬ای که در آن گرفتار می¬شود، همراه می¬کند. اکثر بازیگران در این فیلم از پس نقش خود برآمده¬اند، حتی «رضا یزدانی» نیز یک بازی کمنقص از خود به نمایش گذاشته¬است. تنها بازیگری که در این فیلم نمی¬گنجد دختر آقای کارگردان یعنی «سحر جعفری جوزانی» است که یک انتخاب بهتر به¬جای او می¬توانست کیفیت فیلم را بالاتر ببرد.
در مجموع از اینکه چرا یک فیلم ناقص باید در جشنواره به نمایش گذاشته شود و در بخش رقابت باشد را نفهمیدیم، البته این موضوع بیشترین ضربه را به خود فیلم زده¬است. شاید حکمتی دارد!