دختر جوان گفت: در این میان با دو پسر جوان بحثم شد اما زمانی که آنها فهمیدند که من یک دختر تنها هستم و برای عوض شدن حال و هوایم به آنجا رفتهام، از گرفتن ورودی منصرف شدند. در پایان بزم شبانه آنها به من نوشیدنی تعارف کردند که با خوردن آن، بی هوش شدم. به هوش که آمدم، خودم را در خانهای قدیمی در جنوب تهران دیدم. همان پسرهای جوان مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند. به غیر از سرقت طلاهایم، گوشی تلفن همراهم را نیز سرقت کردند. بعد هم گفتند که از من فیلم و عکس گرفتهاند و اگر از این ماجرا حرفی بزنم، فیلمها را در فضای مجازی منتشر خواهند کرد و چند نسخه از آن را برای خانوادهام و صاحبکارم ارسال میکنند. چند ساعت بعد هم در محلی خلوت رهایم کردند. اول به خاطر ترس از تهدیدهایشان شکایت نکردم اما به خاطر اتفاق تلخی که برایم رخ داده و مرا دچار افسردگی کرده، تصمیم گرفتم که شکایت کنم.
با شکایت دختر جوان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت تحقیقات آغاز شد. اگر چه دختر جوان از محلی که پسران او را به آنجا برده بودند اطلاع دقیقی نداشت، اما با کمک آگهی میهمانی و آدرس محل برگزاری پارتی شبانه، تحقیقات روی این شاخه متمرکز شد.
زمانی که کارآگاهان راهی برج شدند، با کمک صاحب واحدی که میهمانی در آن برگزار شده بود، هویت دو پسر چون را به دست آورده و پس از هماهنگیهای قضایی آنها را بازداشت کردند.
متهمان در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کردند، یکی از آنها گفت: مدتی است که با اجاره یک ساختمان در برج پارتی میگیریم و از شرکت کنندهها پول دریافت میکنیم. تبلیغ پارتی را در اینستاگرام میگذاشتیم و میهمانیها نیز با حضور دختران و پسران برگزار میشد. آخرین باری که میهمانی شبانه گرفتیم، این دختر هم آنجا حضور داشت. زمانی که از ماجرای ورودی مطلع شد، مخالفت کرد و همین موضوع نظر ما را به خودش جلب کرد. بعد هم که از افسردگی و شکست عشقیاش برایمان حرف زد، وسوسه شدیم. با خوراندن آبمیوه مسموم او را بی هوش کرده و بعد از پایان میهمانی به بهانه اینکه حالش خوب نیست، او را از برج بیرون بردیم و به خانهمان در جنوب تهران منتقل کردیم و پس از تهیه فیلم و عکس و با تهدید اینکه تصاویر و فیلمها را منتشر میکنیم، او را رها کردیم.
به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، پرونده از جنبه تعرض به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و از جنبه آدمربایی و سرقت در دادسرای ویژه سرقت مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.