کارگردان سرشناس الجزایری درگذشت + یادداشت فرزاد موتمن
هنر
101331

محمد الاخضر حمینه در ۲۶ فوریه ۱۹۳۴ در شهر مسیله در منطقه اوراس واقع در شمال شرقی الجزایر و در یک خانواده کشاورز به دنیا آمد. تجربههای او در مقاومت الجزایر علیه استعمار فرانسه، بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲، و همچنین کشتهشدن پدرش به دست ارتش فرانسه، تأثیر عمیقی بر نگاه و جهانبینی سینماییاش داشت.
ایران آنلاین: خانواده الاخضر حمینه اعلام کردند که وی روز ۲۳ می در منزلش در پایتخت الجزایر چشم از جهان فروبسته است.
به گزارش ایسنا، در اتفاقی تصادفی و تأثیرگذار، همزمان با روز مرگ این کارگردان، جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ نسخه مرمتشده «وقایع سالهای آتش» را در قالب بخش کلاسیکهای کن به نمایش گذاشت؛ این نمایش به مناسبت پنجاهمین سالگرد دریافت نخل طلا برگزار شد و پسر وی، مالک الاخضر حمینه، نیز در آن حضور داشت.
این فیلم که وقایع آن از اواخر دهه ۱۹۳۰ تا سال ۱۹۵۴ جریان دارد، داستان جنگ استقلال الجزایر را از نگاه یک کشاورز روستایی روایت میکند. فیلم با تمرکز بر ریشههای نهضت استقلالطلبی و ظلم حاکم بر دوره استعمار فرانسه، روایتی انسانی و بیواسطه از تاریخ معاصر الجزایر ارائه میدهد.
در دورانی که جهان سینما هنوز در آغاز راه پذیرش تنوع بود، الاخضر حمینه یکی از معدود فیلمسازان آفریقایی و عرب بود که به طور مکرر در جشنواره کن حضور داشت. از دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، او نمایندهای برجسته از سینمای مستقل و مبارز جهان جنوب در صحنههای جهانی بود.
او در مجموع چهار بار برای نخل طلا رقابت کرد؛ از جمله با فیلم «بادهای اوراس» که در سال ۱۹۶۷ جایزه بهترین فیلم اول را (که اکنون با نام دوربین طلایی شناخته میشود) دریافت کرد. دو اثر دیگر او «طوفان شن» (۱۹۸۲) و «آخرین تصویر» (۱۹۸۶) نیز در کن به نمایش درآمدند.
پس از یک وقفه ۳۰ ساله، الاخضر حمینه در سال ۲۰۱۵ با فیلم «غروب سایهها» به عرصه کارگردانی بازگشت. این فیلم نماینده رسمی الجزایر برای بخش بهترین فیلم خارجیزبان در هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار بود.
محمد الاخضر حمینه در ۲۶ فوریه ۱۹۳۴ در شهر مسیله در منطقه اوراس واقع در شمال شرقی الجزایر و در یک خانواده کشاورز به دنیا آمد. تجربههای او در مقاومت الجزایر علیه استعمار فرانسه، بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲، و همچنین کشتهشدن پدرش به دست ارتش فرانسه، تأثیر عمیقی بر نگاه و جهانبینی سینماییاش داشت.
او در سال ۱۹۵۸ به مقاومت «الجزایر در تبعید» در تونس پیوست و در آنجا دوره کارآموزی خبرگزاری تونس را گذراند که مقدمهای شد برای ساخت نخستین فیلمهای کوتاهش. سپس تحصیلات سینمایی خود را در مدرسه فیلم و تلویزیون پراگ ادامه داد.
به گزارش ددلاین، جدا از فیلمسازی، الاخضر حمینه نقشهای اجرایی مهمی نیز ایفا کرد. او پس از انقلاب الجزایر، ریاست دفتر اخبار الجزایر را تا سال ۱۹۷۴ برعهده داشت. همچنین در فاصله سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ مدیریت دفتر ملی بازرگانی و صنعت سینما را در الجزایر عهدهدار بود.
نسخه بازسازیشده فیلم «وقایع سالهای آتش» با کیفیت ۴K توسط پروژه سینمای جهانی بنیاد فیلم در لابراتوارهایی در پاریس و بولونیا مرمت شده است. این بازسازی بخشی از پروژه «میراث سینمای آفریقا» است؛ ابتکاری از سوی بنیاد فیلم، فدراسیون پانآفریقایی فیلمسازان (FEPACI) و یونسکو که هدف آن شناسایی، بازسازی و انتشار آثار مهم سینمای آفریقاست.
فرزاد موتمن طی یادداشتی در صفحه اینستاگرام خود درباره این کارگردان نوشته است:
مرگ محمد لخدر حمینه ، فیلمساز الجزایری ، مصادف شد با داغ شدن بحث هائی درباره جشنواره کان و نخل طلا هایش . در سال ۱۹۷۵ فیلمی از لخدر حمینه ، بنام « خاطرات سالهای آتش زیر خاکستر » برنده نخل طلا از جشنواره کان شد . میدانید چه فیلمهای دیگری در بخش مسابقه حضور داشتند ؟
« رهگذر »( میکل آنجلو آنتونیونی ) « عطر زن »( دینو ریزی ) « پاستورال / مرگ در روستا »( شوجی ترایاما )« لنی »( باب فاسی ) « لمحهای از ذن »( کینگ هو )« معمای کاسپار هاوزر »( ورنر هرتزوگ) « آلیس دیگر اینجا زندگی نمی کند »( مارتین اسکورسزی ) « صدای پارس سگها را می شنوی ؟ »( فرانسوا رایشنباخ ) « زن رمانتیک انگلیسی »( جوزف لوزی )« املت اوگوم »( نلسون پریرا دوس سانتوس )(۱) « الکترا »( میکلوش یانچو ) « موسی و هارون »( ژان ماری اشتراب ) « روز ملخ »( جان شلزینگر )و …اما نخل طلا را فیلم لخدر همینه دریافت کرد . من این فیلم را در سالهای دور در جوانی دیده ام و راستش حاضر نیستم دوباره به تماشایش بنشینم . فیلم مهمی نیست.
اما همچنان در کلاسهایم « رهگذر » و « الکترا » را تدریس میکنم و هنوز هر دو سه سالی یکبار به تماشای « لنی » مینشینم. فیلم لخدر همینه به فراموشی سپرده شد درحالیکه « لمحه ای از ذن » کالت شد، اسکورسزی تبدیل به یکی از مهمترین فیلمسازان تاریخ سینما شد ، « معمای کاسپارهاوزر » همچنان یکی از دیدنی های هرتزوگ بشمار می رود و « عطر زن » آنقدر جالب بود که سالها بعد بنام « بوی خوش زن » در هالیوود بازسازی شود.
واقعیت اینست که « کان » تصمیم گرفته بود تا با این نخل طلا ، استقلال یکی از مستعمرات سابق خود را برسمیت بشناسد . همین . ارزشهای سینمائی در این انتخاب نقش نداشتند . سالها بعد ژیل ژاکوب در مصاحبه ای حتی نام لخدر همینه را بخاطر نیاورد و از بغل دستی اش پرسید « اون عربه که بهش جایزه دادیم ، اسمش چی بود ؟ » . اون عربه !
اوگوم از اساطیر افریقائی ، خدائی آهنین است
انتهای پیام/