تقابل قطر و وال‌استریت در فینال لیگ قهرمانان

ورزش

101820
تقابل قطر و وال‌استریت در فینال لیگ قهرمانان

شنبه شب، فینال لیگ قهرمانان اروپا بین اینتر و پاری‌سن‌ژرمن برگزار می‌شود. فینالی با رویکردهای تاکتیکی متضاد و دو مدل مالکیتی کاملاً متفاوت.

ایران آنلاین: در سال ۲۰۲۱، شرکت «اوک‌تری کپیتال» بی‌سروصدا نام واحد «وام‌های مشکوک‌الوصول» خود را به «اعتبارات فرصت‌طلبانه» تغییر داد. این صندوق سرمایه‌گذاری مستقر در لس‌آنجلس برای دهه‌ها در خرید دارایی‌های ورشکسته تخصص داشت؛ استراتژی‌ای که خود آن را این‌گونه توصیف می‌کرد: «شرکت‌های خوب با ترازنامه‌های بد».

به گزارش فارس، فرض کنیم شرکت شما به گل نشسته است؛ بدهی سنگین، کمبود شدید نقدینگی، و شاید حتی در آستانۀ ورشکستگی. در این شرایط، اوک‌تری وارد می‌شود. نگاهی به اوضاع می‌اندازد، ساختار هزینه‌هایتان را بازسازی می‌کند و شاید وامی با بهره بالا برای جلوگیری از سقوط به شما پیشنهاد دهد. بعد که شرکت‌تان را لاغر و جنگجو کردند، برایش خریدار پیدا می‌کنند، شما می‌فروشید، و آن‌ها هم سهم خودشان را می‌گیرند. ۴ سال پیش، وقتی لاشۀ نیمه‌جان اینتر در دوران پساکرونا پیش روی‌شان بود، دقیقاً همین استراتژی را در ذهن داشتند.

اوک‌تری هیچ‌گاه قصد نداشت مالک باشگاه اینتر شود. هدفش این بود که مالکیت شرکت چینی سونینگ را تا زمان پیدا شدن یک خریدار حفظ کند و سپس سودش را ببرد. اما با انباشت بدهی‌ها و شکست پروژۀ بازسازی‌، خریداران احتمالی پا پس کشیدند. در ماه می سال گذشته، زمانی که سونینگ از پرداخت بدهی خود بازماند، اوک‌تری عملاٌ مالک باشگاه شد. و در طول ۱۲ ماه، آنچه به‌عنوان یک وام ورشکسته آغاز شده بود، ناگهان به یک اعتبار فرصت‌طلبانه تبدیل شد.فینال لیگ قهرمانان اروپا در شنبه‌شب، از بسیاری جهات، برخورد دو سبک متفاوت است: حملۀ بی‌امان پاری‌سن‌ژرمن در برابر دفاع بی‌امان اینتر. تیمی بر پایۀ اکسیر جوانی و تیمی دیگر متکی بر تجربه. وینگرهای سریع در برابر بال‌های کناری پرتحرک، دو مهاجم در برابر بدون مهاجم. اما شاید بزرگ‌ترین تفاوت، در تضاد دو مدل بنیادین باشگاه‌داری باشد.

این تیم جوان PSG جذاب و کاریزماتیک، متواضع و بومی و متفاوت از نسل‌های پیشین خود است. البته همین تیم جوان هم با هزینه‌ای سرسام‌آور ساخته شده. دزیره دوئه، وینگر دوست‌داشتنی و محصول آکادمی ۴۵ میلیون پوند هزینه داشت. برادلی بارکولا ۴۰ میلیون و بعد هم ۶۰ میلیون برای خرید خویچا کواراتسخلیا در پنجره زمستانی؛ هزینه‌ای غیرقابل تصور برای اکثر تیم‌های لیگ قهرمانان، چه برسد به رقبای داخلی پاریس در لیگ فرانسه.

بدیهی است که در پاریس، همیشه این محاسبه وجود داشته: ثروت عظیم + پرستیژ x روابط عمومی بی‌نقص = باکلاسی بدون زحمت. این چرخش به «دوست‌داشتنی» بودن هم فقط یکی دیگر از جلوه‌های قدرت نرم پاریسی/قطری است: توانایی تغییر روایت، یک مانور برندینگ دیگر از سوی کشوری است که ایرادات حقوق بشری بسیاری به آن گرفته می‌شود. و البته PSG توان این همه را دارد: می‌تواند بازیکنان شکست‌خورده را کنار بگذارد، زیان‌های هنگفت را تحمل کند، چون هدفش فراتر از یک لیگ قهرمانان است؛ حتی فراتر از فوتبال. سرمایه‌گذاری قطری، درواقع یک بازی شطرنج چهار‌بعدی بوده است: دستگاهی پیچیده از ورزش‌شویی، جلب حمایت سیاسی، و اسباب سرگرمی که بیش از یک دهه برپا شده و موفقیتش تنها به‌طور جزئی با توانایی مارکینیوس در دفع کرنرها قابل سنجش است.

مدل سرمایه‌گذاری آمریکایی، در مقابل، ارزش را با معیارهای بسیار سخت‌گیرانه‌تری می‌سنجد. در اینجا ولخرجی پاری‌سن‌ژرمن با ریاضت اقتصادی آشوبناک اینتر روبرو می‌شود، امپراتوری‌ای که نه در حال ساخته شدن، بلکه در حال فرسایش است. دارایی‌های ارزشمندی مانند اشرف حکیمی و آندره اونانا باید فروخته شوند تا جا برای بازیکنان مسن‌تر و ارزان‌تر باز شود. البته با تیمی پیر، استادیومی متعلق به شورای شهر و ارزش تجاری پایین، هیچ دیدگاه بلندمدتی نمی‌تواند وجود داشته باشد. خطوط هوایی قطر سالانه ۶۰ میلیون پوند به پاری‌سن‌ژرمن برای اسپانسرینگ پیراهن پرداخت می‌کند؛ سال گذشته پیشنهادی مشابه به اینتر تنها حدود یک‌چهارم این مبلغ ارزش داشت.

هاوارد مارکس، یکی از بنیان‌گذاران اوک‌تری، اغلب استراتژی‌های سرمایه‌گذاری را با استعاره‌های ورزشی توضیح می‌دهد. یکی از جمله‌های معروف او این است: «اگر بازنده‌ها را کنار بگذاریم، برنده‌ها خودشان راه‌شان را پیدا می‌کنند». اینتر در نتیجه مسیر شگفت‌انگیز و تحسین‌برانگیزش به فینال لیگ قهرمانان، حالا طبق برخی برآوردها بیش از یک میلیارد پوند ارزش دارد. دیگر یک فاجعۀ مالی نیست. هر اتفاقی که بیفتد، سرمایه‌گذاری اولیۀ اوک‌تری به‌خوبی جواب داده است.پس، درحالی‌که هواداران فریاد می‌زنند برای تقویت تیم، ساخت استادیوم جدید و حفظ سیمونه اینزاگی پول خرج شود، برای یک سرمایه‌گذار بی‌طرف، وسوسه حفظ این دارایی که به‌آرامی در حال رشد است، بسیار شدید خواهد بود. نه لیگ قهرمانان، نه اسکودتو؟ مشکلی نیست. فقط بازده سالانه امن، صرفاً سودآوری، صرفاً اعتبار فرصت‌طلبانه.

اینتر احتمالاً به‌عنوان گزینۀ مورد علاقۀ اکثر بی‌طرف‌ها و طرفداران اصیل فوتبال وارد بازی فینال می‌شود. اما در سطح ورزشی، آیا واقعاً یکی از این دو مدل رمانتیک‌تر از دیگری است؟ نه واقعاً. همان‌طور که عثمان دمبله و وارن زئیر-امری آگاهانه برای یک صندوق سرمایه‌گذاری دولتی بازی نمی‌کنند، اوک‌تری هم واقعاً برای کوروا نورد (جایگاه تیفوسی‌های اینتر)، برای ارواح هررا و فاکتی (اسطوره‌های باشگاه)، یا برای اعتبار مقدس فوتبال ایتالیا تلاش نمی‌کند.تا زمانی که باشگاه‌ها واقعاً متعلق به هوادارانشان نباشند، این‌گونه مصالحه‌ها را باید تحمل کنیم. ابزاری برای ژئوپلیتیک در برابر ابزاری برای سود خالص؛ استبداد در برابر سرمایه‌داری. فوتبال مدرن همیشه همین بوده: مبارز خودت را انتخاب کن.


انتهای پیام/
منبع: فارس
دیدگاه ها
آخرین اخبار ورزش