اندیشکده کوئینسی پیشنهاد جدید ارائه شده به ایران را بررسی کرد؛
جزئیات اجرایی شدن کنسرسیوم غنیسازی، سوژه جدید جدال غیرمستقیم تهران و واشنگتن
سیاست
102911

اندیشکده کوئینسی با بررسی ایده تشکیل کنسرسیوم هستهای نوشت: «ایران احتمالاً پیشنهادی را که اصرار دارد حق غنیسازی خود را واگذار کند، رد خواهد کرد، زیرا به دلیل سوءظنهای بهحق این کشور نسبت به قابلیت اطمینان منابع خارجی و به این دلیل که انکار حقی است که به هر امضاکننده دیگر NPT اعطا شده، «تحقیر ملی» محسوب میشود.»
ایران آنلاین: اندیشکده کوئینسی در گزارشی با عنوان «غنی سازی مشترک اورانیوم دقیقا چیست؟» نوشت: در نشانهای از امید به دیپلماسی به جای جنگ، آمریکا و ایران در ماه آوریل برای اولین بار از زمان خروج رئیسجمهور دونالد ترامپ از توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۵، مذاکرات جدی و سطح بالایی را درباره برنامه هستهای غیرنظامی ایران آغاز کردند.
به گزارش ایرنا، رهبر ایران به تیم مذاکرهکننده خود اختیار کامل داده اما با یک محدودیت قاطع که آنها نمیتوانند درباره «تخریب کامل زیرساختهای هستهای ایران» مذاکره کنند.
با این حال، ترامپ اخیراً اعلام کرد که «تحت توافق احتمالی ما، هیچگونه غنیسازی اورانیوم مجاز نخواهد بود.»
یک راهحل نوآورانه برای رفع این شکاف پایاندهنده به توافق پدیدار شده است اما مشخص نیست چه کسی ابتدا این ایده را مطرح کرده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، میگوید که میانجیگران عمانی پیشنهادهایی ارائه کردند که موانع را برطرف کرد. گزارشهای دیگر این ایده را به ایران نسبت میدهند. برخی دیگر میگویند این پیشنهاد از سوی عمان مطرح شده و آمریکا آن را پذیرفته است.
ایده این است که ایران به همراه عربستان سعودی و امارات متحده عربی به یک کنسرسیوم غنیسازی هستهای بپیوندد. در برخی نسخهها، شرکای منطقهای دیگر نیز شامل میشوند. چنین کنسرسیومی میتواند تناقض ناشی از تقاضای آمریکا برای کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم توسط ایران و اصرار ایران بر عدم واگذاری حق غنیسازی را حل کند. اجزای فرآیند غنیسازی بین کشورها تقسیم میشود، بهطوری که هر کشور بخشی از آن را در اختیار دارد اما هیچیک بهطور کامل همه فرآیند را در اختیار ندارد. ایران میتواند اورانیوم غنیشده داشته باشد، اما نمیتواند بهطور کامل اورانیوم را غنیسازی کند.
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا میکند که این طرح پتانسیل دستیابی به دو هدف آمریکا و شرکایش را دارد. نه تنها کنسرسیوم منطقهای میتواند مانع از انجام فرآیند کامل غنیسازی توسط ایران شود، بلکه عضویت عربستان سعودی در این کنسرسیوم ممکن است نیاز این کشور به غنیسازی مستقل اورانیوم را کاهش دهد و در نتیجه به حل تهدید گسترش تسلیحات هستهای در منطقه کمک کند.
ایده کنسرسیوم هستهای پیش از تأسیس جمهوری اسلامی ایران وجود داشته است. باربارا اسلاوین، پژوهشگر برجسته مرکز استیمسون، گفت که این پیشنهاد توسط آمریکا به شاه ارائه شده بود. اغلب فراموش میشود که آمریکا اولین کشوری بود که پیشنهاد توسعه برنامه انرژی هستهای را به ایران داد. هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه وقت، گفته بود که این برنامه «نیازهای رو به رشد اقتصاد ایران را تأمین میکند و ذخایر نفت باقیمانده را برای صادرات آزاد میکند» و اسناد منتشرشده نشان میدهند که دولت فورد «از برنامههای ایران برای ساخت یک صنعت عظیم انرژی هستهای حمایت کرده بود.»
فرانک فون هیپل، فیزیکدان فعال در پرینستون میگوید که نسخههای متعددی از ایده کنسرسیوم هستهای وجود داشته است. ایران حتی در گذشته ایدههایی مشابه را مطرح کرده بود. در سال ۲۰۰۵، حسن روحانی، مذاکرهکننده ارشد هستهای وقت ایران، پیشنهاد داد که فناوری غنیسازی ایران با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به اشتراک گذاشته شود. در همان سال، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت، در سازمان ملل اعلام کرد که ایران «آماده است تا با دیگر کشورها در اجرای برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران مشارکت جدی داشته باشد.»
نسخه مدرن این ایده مشابه پیشنهادی است که فون هیپل و سید حسین موسویان، مذاکرهکننده سابق هستهای ایران، در مقالهای در سال ۲۰۲۳ در نشریه «بولتن دانشمندان اتمی» مطرح کردند که استدلال میکرد یک کنسرسیوم چندملیتی در خاورمیانه میتواند اطمینان دهد که اورانیوم تنها برای مقاصد صلحآمیز تولید میشود.
فون هیپل میگوید این ایده از کنسرسیوم غنیسازی اورنکو (URENCO) در سال ۱۹۷۱ متشکل از آلمان، هلند و بریتانیا و کنسرسیوم ABAAAC برزیل و آرژانتین الهام گرفته شده است. در کنسرسیوم اورنکو، یک کشور سانتریفیوژها را میسازد، یک کشور سانتریفیوژهای نسل بعدی را طراحی میکند و کشور سوم میزبان مقر است.
او میگوید مزیت این است که کنسرسیوم به کارشناسان هستهای هر کشور اجازه میدهد «از تأسیسات یکدیگر بازدید کنند تا اطمینان حاصل کنند که فعالیتها صلحآمیز است.» نگاه نظارتی عربستان، امارات و ایران به کمک آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطمینان میدهد که برنامه صلحآمیز است.
سؤال کلیدی همیشه این بوده که آیا به ایران اجازه داده میشود اورانیوم را در خاک خود غنیسازی کند یا خیر و اکنون هیچ چیز تغییر نکرده است. موسویان میگوید مذاکرات هستهای با ایران زمانی که حق آن بهعنوان امضاکننده معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) برای غنیسازی صلحآمیز اورانیوم نادیده گرفته شده، شکست خورده و زمانی که این حق به رسمیت شناخته شده، موفق بوده است. سؤال کلیدی در مذاکرات کنونی این است که آیا به ایران اجازه داده میشود اورانیوم را در خاک خود غنیسازی کند. از زمان انتشار خبر کنسرسیوم، پاسخ به این سؤال در گزارشها نوسان داشته است.
نخستین گزارشها در ۱۳ مه اعلام کردند که ایران به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داد اما سقف غنیسازی ۳.۶۷ درصدی مورد نیاز برای برنامه انرژی هستهای را میپذیرد. چند روز بعد، گزارشها تغییر کرد. اکسیوس گزارش داد که آمریکا خواستار آن است که تأسیسات غنیسازی خارج از ایران باشد. نیویورک تایمز گزارش داد که سندی که آمریکا به ایران ارائه کرده «خواستار توقف کامل غنیسازی اورانیوم توسط ایران است.»
تا دوم ژوئن، گزارشها دقیقتر شد. اکسیوس اعلام کرد که پیشنهاد آمریکا «اجازه غنیسازی محدود در سطح پایین در خاک ایران برای مدت زمانی نامشخص را میدهد.» در همان زمان، رویترز همچنان گزارش میداد که آمریکا خواستار «تعهد ایران به کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم» است.
رویترز اعلام کرد که در نتیجه انکار حق غنیسازی، «ایران در حال تدوین پاسخی منفی به پیشنهاد آمریکا است.»
روز بعد، اکسیوس گزارش داد که به گفته یک مقام ارشد ایرانی، «اگر کنسرسیوم در خاک ایران فعالیت کند، ممکن است ارزش بررسی داشته باشد. اما اگر خارج از مرزهای کشور باشد، قطعاً شکست خواهد خورد.» به گزارش اکسیوس، «پیشنهاد بهطور واضح مشخص نمیکند که کنسرسیوم کجا واقع خواهد شد.» نیویورک تایمز افزود که «ایالات متحده گفته است که این کنسرسیوم نمیتواند در ایران باشد.»
بخشی از سردرگمی بدون شک به این دلیل بود که سند ارائهشده توسط آمریکا به ایران متن کاملاً توسعهیافتهای نبود بلکه «ایدههای اولیه» برای بحث در مذاکرات آینده بود. علاوه بر این، مقامات ایرانی میگویند که پیشنهاد «در بسیاری از مسائل مهم مبهم است.» عراقچی میگوید که «بسیاری از مسائل نامشخص هستند» و «ابهامات زیادی» وجود دارد.
اما بخشی از سردرگمی ممکن است به دلیل گزارشهای ناقص باشد. با کنار هم قرار گرفتن قطعات، الگویی پدیدار میشود که به نظر میرسد پارادوکس را حل میکند. گزارشهای ادامه غنیسازی، مربوط به دوره موقت است؛ گزارشهای عدم غنیسازی، مربوط به هدف نهایی است.
در سوم ژوئن، تایمز گزارش داد که در حالی که تأسیسات غنیسازی در کشورهای دیگر ساخته میشود، ایران میتواند غنیسازی در سطح پایین را ادامه دهد، که با عملیاتی شدن تأسیسات جدید متوقف خواهد شد.
مشکل این است که بعید است ایران با کنسرسیومی موافقت کند که غنیسازی در خاک خود را ممنوع کند. یک راهحل ممکن، پیشنهادی توسط فون هیپل، موسویان و همکارانشان در پرینستون، این است که به ایران اجازه غنیسازی داده شود اما نه در خاک خود. در این طرح، ایران سانتریفیوژها را میسازد و آنها را به یک کشور شریک ارسال میکند، جایی که تکنسینهای ایرانی آنها را اداره میکنند.
راهحل دیگر، که حدود یک دهه پیش توسط فون هیپل پیشنهاد شد و اکنون ظاهراً در حال بحث است، ساخت تأسیسات غنیسازی در جزیرهای در خلیج فارس است. ایران اصرار خواهد داشت که این جزیره متعلق به آنها باشد، که به آمریکا اجازه میدهد تأکید کند که اورانیوم در خاک ایران غنیسازی نمیشود، در حالی که ایران میتواند ادعا کند که این کار در خاکش انجام میشود.
ایران احتمالاً پیشنهادی را که اصرار دارد حق غنیسازی خود را واگذار کند رد خواهد کرد، زیرا، همانطور که اسلاوین گفت، به دلیل سوءظنهای بهجای این کشور نسبت به قابلیت اطمینان منابع خارجی و به این دلیل که، همانطور که موسویان میگوید انکار حقی که به هر امضاکننده دیگر NPT اعطا شده، «تحقیر ملی» محسوب میشود.
توانایی مذاکره درباره این جزئیات در کنسرسیوم احتمالاً تعیین خواهد کرد که آیا پیشنهاد کنسرسیوم مذاکرات را نجات میدهد یا خیر.
انتهای پیام/