متهم به قتل الهه حسین نژاد:
قهر همسرم مرا به اینجا رساند
جامعه
103261

متهم پرونده قتل الهه حسین نژاد در تازه ترین اعترافاتش مدعی شده به خاطر عذاب وجدان تصمیم داشته با قرص برنج خودکشی کند.
مرضیه همایونی_ گروه حوادث: ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه صبح ۱۸ خرداد، متهم به قتل الهه حسین نژاد در دادسرای جنایی تهران مقابل خبرنگاران قرار گرفت تا از جزییات قتلی که مرتکب شده بگوید. او که مدام گریه می کرد از قتل دختر ۲۴ ساله در روز ۴ خرداد ابراز ندامت و پشیمانی داشت.
وی درپاسخ به سوال خبرنگار " ایران" درباره اینکه آیا همیشه چاقو همراهت داشتی گفت:
قبلا چاقو حمل نمی کردم، اما حدود ۸ سال قبل مسافری را به مقصد واوان سوار کردم. کرایه اش آن زمان حدود ۳۰ هزار تومان بود. اما او به جای کرایه برایم چاقو کشید . من هم از آن موقع برای امنیت خودم چاقو حمل می کردم.
راننده خودروی اینترنتی هستی؟
بله. البته گفته می شود که چطور سابقه داری و راننده خودروی اینترنتی هستی. من از ۸ سال قبل که هیچ سابقه ای نداشتم راننده شدم. از طرفی تمام سوابقم درگیری های خانوادگی است و اتهام سنگینی ندارم.
بعد از قتل عذاب وجدان داشتی؟
از حال و روزم مشخص نیست؟ یک روانشناس که روز شنبه مرا دید اول گفت باید شدیدترین مجازات را برایت در نظر بگیرند اما وقتی حرف هایم را شنید گفت قاتل و مقتول بدشانسی آورده اند. من به قدری عذاب وجدان داشتم که تصمیم گرفتم نزد خانواده همسرم بروم و بعد از دیدن همسرم با خوردن دو قرص برنج خودکشی کنم.
از کی متوجه شدی پلیس و مردم دنبال الهه می گردند؟
در این مدت به قدری حالم بد بود که به فضای مجازی خیلی سر نزدم. اما چند روز بعد در قهوه خانه ای که متعلق به یکی از اقوامم بود نشسته بودم که صحبت از دختری شد که گمشده است. با خودم احتمال دادم الهه باشد و زمانی که عکس را در گوشی یکی از آنها دیدم مطمئن شدم.
تصمیم نداشتی فرار کنی؟
نه. نمی توانستم با عذاب وجدان زندگی کنم.
چند خواهر و برادر داری؟
۸ فرزندیم، ۵ تا پسر و سه دختر. من آخرین فرزند هستم و چند سال قبل پدرم فوت کرد.
انگیزه ات برای قتل چه بود؟
شاید باور نکنید فقط بدشانسی و حس خشمی که از همسرم در وجودم بود. صحبت های مقتول مدام در ذهنم می پیچید و مرا به یاد همسرم می انداخت و خشم به قدری در وجودم شعله ور شد که دست به جنایت زدم.
اگر زمان به عقب برگردد چکار می کردی؟
همان لحظه که مشاجره بین ما شروع شده بود توقف می کردم و به او می گفتم از خودروام پیاده شود.
وسایل مقتول را چکار کردی؟
یکی از گوشی ها و کیف دستی اش را بعد از قتل در همان حوالی انداختم. صبح روز بعد که مشغول تمیز کردن ماشین بودم گوشی دیگرش را پیدا کردم. ۱۰ روزی دستم بود، یک روز قبل از اینکه بازداشت شوم تصمیم گرفتم به خرم آباد بروم و گوشی را نیز داخل سرویس بهداشتی انداختم. البته آن روز ماشین نبود و نتوانستم به خرم آباد بروم.
حرف آخر؟
در زندگی خیلی بدبختی کشیدم و سعی داشتم آدم خوبی باشم اما نمی دانم چرا چنین عاقبتی نصیبم شد.
انتهای پیام/