آیا مذاکرات غیرمستقیم مسقط از تندروی تروئیکای اروپایی و آمریکا آسیب خواهد دید؟
صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام و پیامدهای آن
سیاست
104230

عبدالرضا فرجیراد/ سرانجام، همانگونه که پیشبینی میشد، در صبح پنجشنبه قطعنامهای ضد ایرانی در شورای حکام به تصویب رسید. این قطعنامه در پی فشارهایی بود که اکثریت اعضای غربی شورای حکام بر رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی وارد میکردند تا در این زمینه اقدام کند.
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز که بهدلیل تعاملات نزدیک با غرب و آیندهنگری شخصیاش، در هفتههای اخیر تحرکات قابلتوجهی نشان داده بود، در این مسیر فعال ظاهر شد.
پیش از نهایی شدن تلاشها برای تصویب این قطعنامه، گروسی در مصاحبههای خود تأکید میکرد که حل مسئله هستهای ایران راهی جز دیپلماسی ندارد و سعی داشت در مذاکرات میان ایران و آمریکا نقشی مؤثر ایفا کند. اما بهیکباره، لحن اظهارنظرهای او تغییر یافت؛ او درباره خطرات برنامه هستهای ایران، میزان اورانیوم غنیشده، مسائل پادمانی و حتی تعداد بمبهای احتمالی که ایران میتواند تولید کند، صحبت کرد.
رئیس آژانسی که باید بر مسائل فنی تمرکز داشته باشد و بهدنبال کاهش تنشها باشد، چنان مواضعی اتخاذ کرد که حتی برخی از نمایندگان کشورهای عضو، به سیاسیکاری آژانس اذعان کردند.
با اینکه امروز قطعنامه شورای حکام به تصویب رسیده است و قطعاً باید منتظر واکنش ایران باشیم، این اقدام چند پرسش را در افکار عمومی ایجاد میکند. از جمله اینکه:
اولاً، این قطعنامه که ایران را به عدم همکاری در حوزه عدم اشاعه هستهای متهم کرده، چه تبعاتی ممکن است در شورای امنیت برای ایران بههمراه داشته باشد؟
ثانیاً، آیا این قطعنامه میتواند بر روند مذاکرات ایران و آمریکا (که دور ششم آن قرار است یکشنبه آینده در مسقط برگزار شود) یا مذاکرات ایران و اروپا درخصوص موضوعات هستهای و اسنپبک تأثیر منفی بگذارد و آنها را با خطر شکست مواجه کند؟
در پاسخ به این دو پرسش باید گفت، اولاً قرار نیست این قطعنامه بلافاصله به شورای امنیت ارسال شود. در واقع، کشورهای اروپایی به همراه آمریکا، این قطعنامه را بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار بر ایران تصویب کردهاند تا در جریان مذاکرات، امتیازاتی کسب کنند. اما این اقدام آنها همانند تیغی دو لبه است؛ چراکه نه تنها ممکن است به نتیجه مطلوب نرسند، بلکه میتواند وضعیت را برای هر دو طرف (ایران و غرب) پیچیدهتر و پرتنشتر کند. خود آنها نیز تصریح کردهاند که چنین تنشی را نمیخواهند.
بر همین اساس، اعلام شده است که در صورت شکست مذاکرات ایران و آژانس، حدود ۷ تا ۸ هفته طول میکشد تا این موضوع به شورای امنیت ارجاع داده شود. البته ادامه این روند، به واکنش ایران نسبت به قطعنامه نیز بستگی دارد؛ اینکه آیا فضای لازم برای ادامه گفتوگوها باقی میماند یا اینکه تمامی راههای مذاکره بسته میشود، که وقوع چنین سناریویی بعید بهنظر میرسد. شاید بتوان گفت تصویب این قطعنامه، حتی میتواند زمینهساز آغاز مذاکراتی جدیتر میان ایران و اروپا شود؛ مذاکراتی که پیشتر اروپاییها نسبت به آن مقاومت میکردند.
از سوی دیگر، این قطعنامه تأثیر چندانی بر گفتوگوهای ایران و آمریکا نخواهد داشت. ممکن است از سوی طرفین انتقاداتی مطرح شود، اما در اصل مذاکرات، آمریکا بهدنبال توقف کامل غنیسازی در ایران است، درحالیکه ایران بهدنبال ادامه غنیسازی برای اهداف علمی خود همراه با ارائه تضمینهایی است که نشان دهد این فعالیتها به تولید سلاح هستهای منجر نخواهد شد.
بهتر است موضوعات مربوط به آژانس در قالب مذاکرات ایران با آمریکا و اروپا مطرح شود و پیش از دستیابی به توافق با آژانس، ابتدا تفاهمهایی با این کشورها حاصل گردد.به باور من، بهتر است موضوعات مربوط به آژانس در قالب مذاکرات ایران با آمریکا و اروپا مطرح شود و پیش از دستیابی به توافق با آژانس، ابتدا تفاهمهایی با این کشورها حاصل گردد. زیرا آژانس، بهواسطه رویکرد سیاسیاش، عملاً در حال پیگیری خواستههای اروپا، آمریکا و حتی اسرائیل است. بنابراین، بهتر است مذاکرات از مبدأ، یعنی از طریق همین کشورها دنبال شود. این بهمعنای توقف همکاری با آژانس نیست، بلکه هدف، دستیابی به نتیجهای بهتر و مؤثرتر است که از مسیر توافق با قدرتهای اصلی به آژانس منتقل شود.
با توجه به نکات فوق، آنچه در شرایط کنونی از اهمیت بیشتری برخوردار است، مذاکرات ایران و آمریکاست و تبادل امتیازاتی که هر دو طرف احساس کنند به موفقیت دست یافتهاند. پیشرفت در دور ششم این مذاکرات، که باید منتظر واکنش ویتکاف به طرح جدید ایران بود، میتواند تأثیر قابلتوجهی بر موضعگیریهای آژانس و نیز پیشبرد گفتوگوهای ایران و اروپا داشته باشد.
ایران آنلاینانتهای پیام/