چگونه آثار ولفگانگ گوته را بخوانیم؟

فرهنگ

104239
چگونه آثار ولفگانگ گوته را بخوانیم؟

خواندن آثار ولفگانگ گوته، شاعر و متفکر بزرگ آلمانی، سفری است در دل شعر، فلسفه، علم، و روح انسان. آثار او فقط قطعه‌های ادبی نیستند؛ بازتابی از تأملی مداوم بر زندگی، طبیعت، عشق، و هستی‌اند که هنوز پس از قرن‌ها، الهام‌بخش خوانندگان و اندیشمندان‌اند.

ایران آنلاین: یوهان ولفگانگ فون گوته (۱۷۴۹ تا ۱۸۳۲) یکی از چند چهره مهم در تاریخ فرهنگ اروپاست که در همه بخش‌های ادبیات و اندیشه، دست به قلم برده است. او شاعر، نویسنده، نمایشنامه‌نویس، سیاستمدار، دانشمند و فیلسوف بود و آثارش دامنه‌ای از شعرهای عاشقانه و داستان‌های تراژیک تا رساله‌های علمی و مکاشفات عرفانی را دربرمی‌گیرد.

 
به گزارش ایرنا، زبان، جهان‌بینی و زمینه‌های فکری متفاوت او، مطالعه آثارش را سخت و آسان کرده؛ اما در عین حال، گوته پلی میان سنت و مدرنیته است. نویسنده‌ای که هم‌زمان با حفظ زیبایی کلاسیک، عمیق‌ترین پرسش‌های انسانی را مطرح کرده است.
 

اندیشه گوته

 
گوته بیش از هر چیز، به «تمامیت انسان» می‌اندیشید. برای او، انسان نه صرفاً موجودی عقلانی یا صرفاً احساسی، بلکه موجودی بود که باید میان شهود، خرد، غریزه، طبیعت، اخلاق و هنر تعادل برقرار کند. او نه به افراط عقل‌گرایی عصر روشنگری پایبند بود و نه به شور و احساسات بی‌مرز رمانتیسم. گوته، مسیری منحصر به خود در پیش گرفت، راهی که بعدها به نام «جنبش وایمار» یا «اندیشه گوته‌ای» شناخته شد؛ جریانی میان‌راهی که از اخلاق، طبیعت و فرهنگ انسانی دفاع می‌کرد.
 
در آثار گوته، پرسش‌هایی چون «معنای زندگی»، «قدرت عشق»، «رابطه انسان با طبیعت»، «رشد درونی» و «تقابل فرد با جامعه» مطرح‌اند. او در «فاوست» قهرمانی را تصویر می‌کند که در پی دانشی فراتر از محدودیت‌های بشری است و تا مرز تباهی پیش می‌رود.
 
گوته از جمله معدود نویسندگانی است که «زیستنِ شاعرانه» را نه‌تنها در آثارش، بلکه در زندگی‌اش نیز تجربه کرد. برای همین، آثار او آمیزه‌ای از تجربه‌های عمیق زیسته و تأملات فلسفی‌ حتی گاه عرفانی، علمی و گاه تراژیک هستند.
 
در زبان آلمانی و مطالعات مربوط به گوته، ترکیب‌هایی مثل «der goethische Geist» به معنی روح گوته‌ای، یا «goethisches Denken» اندیشه‌ گوته‌ای و حتی «Goetheanismus» گوته‌گرایی یا گوته‌باوری به‌ویژه در مباحث فلسفه هنر، زیبایی‌شناسی، به‌ کار می‌روند.
 

پیوند گوته و ادبیات فارسی

 
گوته، از نخستین چهره‌های ادبی غرب بود که با ادبیات فارسی نه‌تنها آشنا شد، بلکه آن را منبعی الهام‌بخش دانست. گوته در آغاز سده‌ نوزدهم با ترجمه‌ آلمانی دیوان حافظ، اثر یوزف فون هامر-پورگشتال (شرق‌شناس و تاریخ‌نگار، ۱۷۷۴-۱۸۵۶)، مواجه شد؛ ترجمه‌ای که دریچه‌ای به جهان شرق را به روی او گشود و زمینه‌ساز تحولی در نگاه او به شعر، انسان و رابطه میان فرهنگ‌ها شد.
 
گوته در شعر حافظ، نه‌فقط شاعری خوش‌ذوق، بلکه روحی بزرگ، آزاداندیش و آگاه یافت؛ شاعری که با زبانی رمزآلود، از عشق و مستی و جهان‌بینی عرفانی سخن می‌گوید، در برابر نفاق دینی می‌ایستد و جهانی سرشار از زیبایی و رندی را می‌ستاید. این تأثیر چنان عمیق بود که گوته در نامه‌ای نوشت: «حافظ، همتای من است!» او شعر فارسی را نه موضوعی «بیگانه»، بلکه بخشی از تجربه‌ انسانی مشترک می‌دانست.
 
ثمره‌ این ارتباط، خلق «دیوان غربی-شرقی» بود؛ مجموعه‌ای از شعرهایی که گوته با الهام از حافظ و دیگر شاعران ایرانی سرود. در این دیوان، او نه‌تنها با حافظ گفت‌وگو می‌کند، بلکه تلاش دارد میان دو جهان فرهنگی، پلی معنوی و شاعرانه بزند. گوته با الهام از سبک غزل‌سرایی، مضمون‌های عرفانی، زبان لبریز از ایهام‌ و جهان‌بینی شاعرانه‌ شرق، نوعی ادبیات تلفیقی می‌آفریند که در آن روح ادبیات فارسی و هنر ایرانی و زبان آلمانی در کنار یکدیگر می‌نشینند.
 
«دیوان غربی-شرقی» یکی از نخستین نشانه‌های گفت‌وگوی فرهنگی بین غرب و شرق در ادبیات مدرن است. گوته به‌ جای آن‌که ادبیات فارسی را موضوعی برای اقتباس یا ستایش قرار دهد، آن را وارد گفت‌وگوی زنده و خلاق کرد. این اثر، بازتاب باور گوته به هم‌سرنوشتی معنوی ملت‌هاست و نشان می‌دهد که شعر، می‌تواند مرزهای جغرافیایی، زبانی و دینی را درنوردد و پیوندی میان انسان‌ها برقرار کند.
 

چگونه آثار گوته را بخوانیم؟

 
آهسته و با تأمل بخوانید؛ زبان گوته، چه در شعر و چه در نثر، غنی، چندلایه و گاه پیچیده است. برخی از استعاره‌ها و مفاهیم او ریشه در سنت کلاسیک یا الهیات مسیحی دارند. بنابراین، بهتر است با صبر و تأنی به کلمات و تصاویر او گوش بسپارید.
 
به زمان نوشتن اثر توجه کنید؛ آثار گوته در طول حدود ۶۰ سال نگارش شده‌اند و از دوره جوانی پرشور تا دوران پیری خردمندانه را دربرمی‌گیرند. تفاوت‌های لحن، سبک و مضمون را در این سیر تاریخی می‌توان مشاهده کرد. مثلا «رنج‌های ورتر جوان» اثری احساساتی و تراژیک است، اما «فاوست» یا «دیوان غربی-شرقی» چکیده‌ای از اندیشه‌های پخته اوست.
 
شخصیت‌ها را درونی کنید؛ گوته علاقه‌ای به شخصیت‌های تک‌بعدی ندارد. قهرمان‌های او در حال تغییر و رشدند. آن‌ها شکست می‌خورند، می‌آموزند، و دوباره آغاز می‌کنند. درک این پیچیدگی‌ها نیازمند تأمل شخصی است. گوته به «تکامل فرد» باور داشت. قهرمان‌های او از همواره در حال پرسش، تردید و جست‌وجوی معنا هستند. برای درک بهتر، می‌توانید فهرستی از ویژگی‌ها، انگیزه‌ها و تغییرات هر شخصیت تهیه کنید.
 
مفاهیم را دنبال کنید؛ مفاهیمی چون «طبیعت زنده»، «خودشدن»، «تجربه وحدت»، «تضاد میان خواست درونی و نظم اجتماعی» در بسیاری آثار گوته تکرار می‌شوند. توجه به این مفاهیم به درک عمیق‌تری از نوشته‌های او کمک می‌کند.
 
شعر را ساده نخوانید؛ اشعار گوته نه فقط بیان احساس که میدان فلسفه، نماد و جست‌وجوی حقیقت‌اند. حتی ساده‌ترین اشعار عاشقانه او لایه‌هایی از تفسیر در خود دارند. خواندن بلند اشعار و بازخوانی چندباره‌شان توصیه می‌شود.
 
از ترجمه‌های خوب استفاده کنید؛ اگر با زبان آلمانی آشنایی ندارید، خواندن ترجمه‌هایی که علاوه بر دقت، به روح شعر یا نثر گوته وفادار مانده‌اند، بسیار اهمیت دارد.
 

از کجا شروع کنیم؟

 
برای آشنایی تدریجی با آثار گوته، پیشنهاد می‌شود با برخی آثار ساده‌تر آغاز کرد و به مرور سراغ شاهکارهای فکری او رفت که در سال‌های پایانی زندگی‌اش نوشته شده‌اند.
 
رنج‌های ورتر جوان: رمانی کوتاه و تأثیرگذار درباره عشق نافرجام، تنهایی و کشمکش درونی. اثری که در جوانی گوته نوشته شد و نسل‌هایی از خوانندگان را تحت تأثیر قرار داد.
 
عاشقانه‌های گوته: شعرهای عاشقانه و تغزلی گوته، مانند اشعار دوره «رومی-هلنی» یا «اشعار برای شارلوت»، مملو از احساس، تصویرپردازی و لطافت‌اند.
 
فاوست: بزرگ‌ترین اثر گوته و شاید یکی از مهم‌ترین آثار ادبیات جهان. نمایشی فلسفی درباره انسان، شیطان، دانش، عشق و نجات. آغاز مطالعه آن با نسخه‌های خلاصه‌شده یا راهنماها مفید است.
 
دیوان غربی-شرقی: مجموعه‌ای از اشعار و تفسیرها که از تأثیر شعر فارسی، به‌ویژه حافظ، بر گوته سرچشمه گرفته‌اند. در این کتاب، نوعی نگاه عرفانی و بینافرهنگی مطرح شده است.
 
خویشاوندی‌های اختیاری: گوته در این اثر، مسئله عشق و ازدواج را به شکلی هنرمندانه بررسی می‌کند و تار و پود زندگی چهار شخصیت را به هم گره می زند.
 

رویدادهای تاریخی، اجتماعی زمان گوته

 
گوته در زمانی زندگی می‌کرد که اروپا در حال گذار از سنت به مدرنیته بود. دوران انقلاب فرانسه، جنگ‌های ناپلئونی، رشد فلسفه روشنگری و همچنین شکوفایی علم و طبیعت‌گرایی، محیط فکری او را شکل داد.
 
او شاهد شکل‌گیری ایده‌هایی چون آزادی فردی، حقوق بشر و نقد ساختارهای سنتی کلیسا و دولت بود. اما گوته، به‌جای پیوستن به شورش‌های سیاسی، بیشتر به تحول درونی و فردی باور داشت.
 
در همین دوره، علوم طبیعی در حال رشد بودند و گوته نیز پژوهش‌هایی در زمینه گیاه‌شناسی، نورشناسی و زمین‌شناسی انجام داد. برخلاف دکارت یا نیوتن که به جهان مکانیکی نگاه می‌کردند، گوته به طبیعت به‌مثابه موجودی زنده، پویا و سرشار از معنا می‌نگریست.
 

ولفگانگ گوته که بود؟

 
یوهان ولفگانگ فون گوته، در ۲۸ اوت ۱۷۴۹ در شهر فرانکفورت آلمان به دنیا آمد. در خانواده‌ای مرفه و فرهنگی رشد یافت و از کودکی با زبان‌های لاتین، یونانی و فرانسوی آشنا شد. تحصیلات خود را در رشته حقوق ادامه داد اما علاقه‌اش به ادبیات، فلسفه، هنر و علوم طبیعی مسیر زندگی او را تغییر داد.
 
در ۲۵ سالگی با انتشار رمان «رنج‌های ورتر جوان»، شهرتی گسترده یافت. در ۱۷۷۵ به دربار وایمار دعوت شد و تا پایان عمر در این شهر زندگی کرد. رابطه‌ای دوستانه با شیلر، شاعر و نمایشنامه‌نویس بزرگ آلمانی، داشت.
 
گوته از همان دوران جوانی تا پایان عمر، به نوشتن شعر، رمان، نمایشنامه، سفرنامه، و حتی مقاله‌های علمی ادامه داد. سفرهای او به سوئیس، ایتالیا و دیدار با متفکران روزگار، در شکل‌گیری آثارش تأثیر زیادی داشتند.
 
او در ۸۳ سالگی درگذشت و آخرین جمله‌اش این بود: «بیشتر نور...»
 
هرچه نور بیشتر باشد، سایه عمیق‌تر است.

انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار فرهنگ