حمید سبزواری؛ صدای بیدار یک ملت

رضا حمیدی

رضا حمیدی

فرهنگ

104288
حمید سبزواری؛ صدای بیدار یک ملت

در تاریخ معاصر ایران، کمتر شاعری را می‌توان یافت که چون استاد حمید سبزواری، شعر را از خلوت کاغذ و دفتر به قلب میدان و متن زندگی مردم آورده باشد. شاعری که صدایش، پژواک آرمان‌های یک ملت شد و واژه‌هایش، خاکریز پایداری و ایستادگی. استاد سبزواری نه‌تنها «شاعر انقلاب»، بلکه حافظه‌ی زنده‌ی روزهای خون، حماسه، امید و درد بود؛ راوی بی‌واسطه‌ی نسل‌هایی که ایستادند، جنگیدند و رؤیای فردا را در دل پروراندند.

ادبیات همواره آینه‌ی تمام‌نمای هویت ایرانی بوده است. شعر سبزواری نیز در امتداد همان رودی جاری بود که حقیقت، ایمان، اعتراض آگاهانه و باور به آینده را در خود می‌پرورد. او با شعر به میدان آمد، اما نه برای ستایش قدرت، بلکه برای پاسداری از حقیقت. سروده‌هایش، آیینه‌ی تپش‌های زنده‌ی وجدان عمومی بود؛ نه آیینی صرف برای مناسبت‌ها، بلکه زبان مردمی که در تاریکی‌ها نوری از واژه جُستند.


استاد سبزواری شعر را رسانه‌ای برای بیدارسازی می‌دانست، نه زینت محافل یا ابزار شهرت. برای او، ادبیات امری زنده بود؛ پیوندی ناگسستنی میان کلمه و کنش. اگر سیاست ظاهر را طاهر می‌سازد و دانش، باطن را می‌کاود، این شعر است که می‌آراید، می‌نمایاند و می‌زاید. نگاه او به فرهنگ، نه به مثابه دارایی گذشته، بلکه به عنوان امکان آینده بود. او باور داشت فرهنگ، وقتی زنده است که امید بیافریند و راه بنماید. راهی که استاد، با مرکب ایمان و جوهر فرهنگ، برای آیندگان ترسیم کرد. راهی که نشان داد شعر سلاحی‌ست در دست حقیقت؛ سلاحی علیه فراموشی، تحریف، و تسلیم.
پاسداشت استاد سبزواری، پاسداری از هویتی‌ست که در آن واژه و وطن، ایمان و ایستادگی در کنار هم ایستاده‌اند؛ فرهنگی که نه در گذشته متوقف مانده و نه در اکنون سرگردان است. فرهنگی زنده، بالنده و پیشرونده که همچون خون در رگ‌های ایران جاری‌ست.
حمید سبزواری، نه‌فقط شاعری انقلابی، بلکه پلی‌ست میان شعر و شعور، ایمان و بیان، تاریخ و آینده. در روزگاری که صدای آرمان‌ها، گاه در غوغای روزمرگی رنگ می‌بازد، چهره‌هایی چون او به ما یادآوری می‌کنند که فرهنگ، کالای مصرفی نیست؛ بلکه جوهره‌ی بقا و بالندگی ماست.

پاسداشت او، ادای دین به نسلی‌ست که ایستاد تا ما بتوانیم قامت برافرازیم. یاد او، نه فقط در کتب و کتیبه‌ها، که در جان‌های بیدار و دل‌های پُرامید زنده است. سخن او، هنوز در مناسبت‌های ملی و میهنی و انقلابی طنین دارد؛ و تا دل‌ها برای ایران می‌تپند، شعر سبزواری نیز جاری خواهد بود و تا مردمان این سرزمین با حماسه‌های او هم‌دم‌اند، تا واژه‌هایش در ترانه‌های نسل امروز تکرار می‌شود، تا ایمان، قلم، و شور او در جان ماست، نه بیمی از فراموشی داریم و نه واهمه‌ای از خاموشی.

ایران آنلاین
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار فرهنگ