یک پژوهشگر: بازیهای تعاملی، به کاهش اضطراب کودکان کمک میکند
فرهنگ
105225

«لیلا کفاشزاده» نویسنده و پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان تأکید کرد که استفاده از بازیهای تعاملی و روایت قصههای مناسب سن کودکان، میتواند به طرز چشمگیری اضطراب و ترس ناشی از مواجهه با بحرانها را کاهش دهد.
ایران آنلاین: در شرایط فعلی که دشمن صهیونیستی از بامداد جمعه (۲۳ خرداد) به کشور ما حمله کرده و طبیعتا تبعات آن در همه اقشار جامعه احساس میشود؛ کودکان یکی از آسیبپذیرترین گروهها به شمار میروند. اضطراب ناشی از جنگ و تغییرات ناگهانی در زندگی میتواند تأثیرات عمیقی بر سلامت روان کودکان داشته باشد و سالها در زندگی آنها باقی بماند.
به گزارش ایرنا، لیلا کفاشزاده، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان بر نقش بازیها، قصهها و فضای گرم خانواده به عنوان راهکارهایی مهم برای ایجاد آرامش و حفظ سلامت روان کودکان تأکید میکند و توصیههایی کاربردی برای والدین و مربیان ارائه میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که این روزها چگونه میتوانیم به کودکان آرامش بدهیم؟ گفت: بهترین راه آرامسازی بچهها بازی است؛ بازیهای مختلف، قصهگویی، فیلمهایی که دوست دارند. اگر امکانش هست، بازیهای گروهی با حضور اعضای خانواده در خانه ترتیب دهیم. در شرایط بحرانی، گفتن حقیقت به کودکان معمولاً به کاهش اضطراب کمک نمیکند، بلکه آنها را نگرانتر میکند. اما وقتی در فضای بازی قرار بگیرند، وقتی احساس کنند انگار در تعطیلات هستند، ذهنشان منحرف میشود و بهتر میتوانند با شرایط کنار بیایند.
وی ادامه داد: واقعیت این است که کودکان یکی از آسیبپذیرترین گروهها در موقعیتهای بحرانیاند؛ چه زلزله، چه جنگ، چه سیل و چه سایر رویدادهای طبیعی یا انسانی. علت این است که شناخت آنها از محیط اجتماعی هنوز کامل نیست و نمیتوانند علت وقایع و روابط پیچیده اجتماعی را درک کنند، به همین دلیل بهسرعت دچار اضطراب میشوند. این اضطراب دوران کودکی اگر شدید باشد و درمان نشود، متأسفانه میتواند تا پایان عمر با آنها باقی بماند. هر حادثهای ممکن است این اضطراب را دوباره زنده کند و حتی به آسیبهای جدی روانی منجر شود.
کودکان را در معرض اخبار قرار ندهیم
این نویسنده با بیان این که ضروری است خانوادهها بدانند در برابر کودکان باید چه رفتاری داشته باشند، اظهار داشت: حتما بچهها سؤالاتی در ذهن دارند. ممکن است صداهایی را که میشنوند، نشناسند. بزرگترها شاید تجربه جنگ را داشته باشد و با این صداها آشنا باشد، اما برای بچههای امروز، این نخستین مواجهه است. باید با آرامش با آنها حرف زد؛ در حدی که متناسب با درکشان باشد. مسائل کلی را میتوان توضیح داد؛ مثلاً اینکه گاهی کشورها ممکن است مثل بچههایی که با هم قهر میکنند، با هم دچار اختلاف شوند و این اتفاقها پیش میآید، اما جای نگرانی نیست.
نکته مهم این است که از سویی نه باید موضوع را بیاهمیت جلوه داد و نه باید جزئیات اضطرابآور را کامل توضیح داد. اخبار، حتی برای بزرگترها هم اضطرابآور است. بنابراین بهتر است اخبار را با صدای بلند گوش نکنیم یا اگر دنبال میکنیم، در غیاب کودکان و بهصورت نوشتاری باشد.
فضا را شبیه به سفر کنیم
این پژوهشگر قصهگویی، به این سوال که با توجه به صداهای شبانه پدافند، چه نوع قصهها یا بازیهایی مناسبتر است؟، پاسخ داد: حملات شبانه باعث شده بچهها در ساعات شب مضطربتر شوند. از طرفی، اگرچه روانشناسان کودک بر استقلال تأکید دارند، اما به نظر من (که البته من متخصص روانشناسی نیستم، فقط تجربه مادری دارم) اکنون زمان مناسبی برای اصرار بر استقلال کودک نیست. بهتر است فضا را شبیه به یک سفر یا مهمانی کنیم. مثلاً همه با هم بخوابیم. این «شکستن قاعده» برای بچهها جذاب است. آنهایی که معمولاً تنها میخوابند، حالا میتوانند کنار والدین باشند یا والدین پیش آنها بخوابند. این نوع همراهی در خواب شبانه در این شرایط، همراه با نوازش و آغوش، به بچهها حس امنیت بالایی میدهد.
وی اضافه کرد: در مورد بازیها، بازیهای ایرانی زیادی هستند که میتوان استفاده کرد؛ مثل «گرگم و گله میبرم»، «گنجشک»، «کک به تنور»، یا دیگر بازیهای قدیمی و ساده ایرانی. حتی قصههای کهن مانند «کدو قلقلهزن» را میتوان با ریتم و حالت تکرارشونده، به صورت خندهدار اجرا کرد.
اگر بچهها کمی بزرگتر باشند، مثلاً دانشآموز باشند، کتابهای خوبی در این حوزه وجود دارد. نویسندگان و مترجمان برجستهای، آثار با کیفیتی درباره جنگ برای کودکان نوشتهاند که بدون خشونت، مفاهیم عمیق انسانی را منتقل میکنند. برای مثال، کتاب «دشمنان» نوشته دیوید کالی با ترجمه رضی هیرمندی، کتابی تصویری و فوقالعاده تأثیرگذار است.
وی اضافه کرد: کتاب «سازگاری» هم داستان زیبایی از دوران غارنشینی است که کودک به جای استفاده از تیرکمان برای شکار، از آن برای نواختن موسیقی استفاده میکند و حیوانات دورش جمع میشوند. پیام آن، پرهیز از خشونت است، بدون اینکه مستقیم درباره جنگ صحبت کند. یا «ساز دهنی» اثر جین کاتلر که طاهره آدینهپور آن را ترجمه کردهاند، درباره جایگاه موسیقی در تقابل با جنگ است. تصاویری زیبا و احساسی دارد و بچهها در آغوش پدر و مادر هستند. این کتاب موسیقی را نجاتبخش میداند. بسیاری از این آثار به نوعی تلخی جنگ را نرم میکنند. حتی اگر درباره جنگ باشند، شدت خشونت را کاهش داده و ذهن کودک را به سمت صلح میبرند.
با این حال اگر خودم بچهای در این سن داشتم، بیشتر به سراغ داستانهای کهن ایرانی میرفتم. با آنها نمایش اجرا میکردم، با پارچههای ساده لباس درست میکردم و بیشترین وقت و انرژیام را صرف همراهی با او میکردم. زیرا جنگ تمام میشود، اما اضطرابهای باقیمانده، آثار بلندمدتی خواهند داشت.
باید زندگی را به خاطر کودکان ادامه دهیم
کفاشزاده در پاسخ به این سوال که چطور میتوان به کودکان آموخت که با وجود شرایط سخت، زندگی متوقف نشده و باید ادامه داد؟ گفت: این پرسش مهمی است. باید بگویم بچهها بیشتر از آنکه از گفتههای ما چیزی یاد بگیرند، از رفتار ما میآموزند. این جمله را زیاد شنیدهاید که «رفتار ما تربیت فرزندانمان میشود». ما بزرگترها اگر بخواهیم دائم نگران باشیم، اضطراب بگیریم و غصه بخوریم، فلج روانی میشویم. ممکن است زنده باشیم، اما عملکرد سالم روانیمان را از دست بدهیم. پس باید زندگی را حتی اگر به سختی ادامه دهیم.
وقتی کودک میبیند که مادرش دارد آشپزی میکند، آن هم غذایی که خودش دوست دارد، یا میبیند پدرش دارد فیلمی تماشا میکند، یا موسیقی گوش میدهد، وقتی خانواده بازی میکنند، میخندند، دورهمی دارند، کودک هم متوجه میشود که زندگی ادامه دارد. اما اگر پدر و مادر مدام اخبار تماشا کنند، عصبی باشند، سر بچهها فریاد بزنند، آنها را ساکت کنند و نگرانی خود را به آنها منتقل کنند، بچه نیز دقیقاً همان اضطراب را تجربه خواهد کرد. بهترین روش برای آموزش ادامه زندگی به کودک این است که خود ما زندگی را ادامه دهیم و این کار نه فقط با حرف، بلکه در عمل باشد.
این نویسنده اضافه کرد: در فضای مجازی دیدم که بعضی مراکز اعلام کردهاند برای بازی، بچهها را رایگان میپذیرند. اگر آن مراکز مورد اعتماد و در دسترس است، این فرصت خوبی به شما میدهد. حتی خانوادهها میتوانند با دوستانشان برنامههای گروهی ترتیب دهند. کودک وقتی ببیند ما بزرگترها زندگی میکنیم، یاد میگیرد زندگی در جریان است. رفتار ما تربیت اوست، اینکه ما چطور هستیم، مهمتر از آن است که چه میگوییم. وقتی کودک ببیند که کتاب در دست والدین است، خودش هم به سمت کتابخوانی میرود. بدون اینکه لازم باشد حتی یک کلمه حرف بزنیم. رفتار ما الگوی اوست.
کفاشزاده در پایان گفت: آرزوی من برای تمام مردم؛ بهویژه کودکان سرزمین ایران، این است که هرچه زودتر این شرایط به صلح و امنیت بازگردد و همه با کمترین آسیب این دوران را پشت سر بگذارند. زندگی همیشه فراز و نشیب دارد. هیچجای دنیا نیست که سراسر آرامش باشد و جای دیگر سراسر بحران. زندگی، زندگی است. مهم این است که بتوانیم از دل سختیها عبور کنیم. برای ایران عزیزمان، چنین توان، صبوری و امیدی را آرزو میکنم.
لیلا کفاشزاده، کارشناس بازنشسته میراث فرهنگی و پژوهشگر حوزه قصه، افسانه و فرهنگ عامه است؛ او موسس «دفتر کودک و نوجوان» در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری است و در این سمت به آموزش مربیان کودک و فرهنگورزان حوزه میراث فرهنگی مشغول است.
از جمله فعالیتهای مهم او، عضویت در شورای کتاب کودک و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، همچنین داوری در جشنوارههای فرهنگی و ادبی است. وی تجربهای بیش از سی سال در پژوهشگاه میراث فرهنگی دارد و جوایزی نیز در کارنامهاش دیده میشود؛ از جمله دریافت نشان «خواندن در موزه» از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۶.
همچنین بهصورت مداوم کارگاههای قصهگویی، اسطورهشناسی و مربیگری قصهگویی در مدارس و دانشگاهها برگزار میکند. این فعالیتها با تمرکز بر تقویت ارتباط میان نسلها و انتقال فرهنگ در قالب روایتهای شفاهی شکل گرفتهاند.
انتهای پیام/