دو اقدام مؤثر ایران برای تحمیل توقف جنگ بر دشمن چه بود؟
بازی هوشمندانه در شطرنج جنگ
جهان
106774

جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران را چطور باید تحلیل کرد؟ پیروز این منازعه کدام طرف است؟ آیا آتشبس ۳ تیر ماندگار خواهد بود یا صرفاً یک توقف محدود برای درگیری بعدی است؟ و اساساً تأثیر این تقابل ۱۲ روزه بر نظام بینالملل چگونه خواهد بود و این نبرد چه معنایی در سیاست آشفته بینالملل ایجاد کرده است؟
علیرضا حجتی- روزنامهنگار: همه این پرسشها، سؤالات معتبری در فضای جهانی امروز است و حتی شاید زمان زیادی برای یافتن پاسخ به آنها طول نکشد. برخی کارشناسان معتقدند در جنگهای مدرن امروزی که نبردی پیچیده و چندلایه با ابعاد هیبریدی، سایبری و بهتازگی هوش مصنوعی است، برنده مطلقی وجود ندارد و میزان موفقیت نسبت به اهداف از پیش تعیین شده، سنجیده میشود.
رژیم اسرائیل، بر اساس همان دکترین نظامی مشهور خود در نبردهای غافلگیرکننده و برقآسا که برگرفته از سیاست ارتش آلمان نازی موسوم به بلیتزکریگ (Blitzkrieg) است، بامداد جمعه ۲۳ خرداد، جنگ علیه ایران را آغاز کرد. صهیونیستها با توجه به تحولات یک سال گذشته در منطقه با این انگاره وارد عمل شدند که ایران در شکنندهترین وضعیت خود قرار دارد و میشود ضربه نهایی را وارد آورد یا دست کم ضربهای بزرگ وارد آورد تا ایران به یک دولت فرومانده و ضعیف ( Failed State) تبدیل شود و بتوانند به این ترتیب معادلهای را که بر لبنان و سوریه تحمیل کردند در تهران هم اجرایی کنند.
جاه طلبی شکست خورده
نابودی کامل برنامه هستهای ایران، از بین بردن توان موشکی ایران و در نهایت بیثباتسازی ایران از داخل، هدف اعلام شده بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود، اما چیزی که اشغالگران یهودی انتظار آن را نداشتند بازسازی سریع سازمان رزم ایران بعد از ضربه اولیه بود. این مهم به این دلیل حاصل شد که تهران از قبل برای جنگ و بدترین سناریو خود را آماده کرده بود. از روز دوم جنگ، توان تهاجمی و رونمایی تدریجی از موشکهای جدید و ویرانگر، کفه ترازو را به نفع ایران تغییر داد. این اتفاق و حجم ویرانیای که موشکهای ایرانی با عبور از سد پدافند پرقدرت و چندلایه آمریکا و ناتو در سرزمینهای اشغالی به بار آوردند، تصاویر ترسناکی از تلآویو مخابره کرد. پس از حملات موشکی ایران، روزنامه یدیعوت آحارانوت به نقل از یک افسر ارتش عبری نوشت: «وقتی وارد رامات گان در شرق تلآویو میشوید، احساس میکنید که در خانیونس یا بیتحانون هستید.»
با این همه، در چنین فضایی در جنگ روایتها، هر طرفی از پیروزی خود میگوید. رژیم اشغالگر مدعی است که با حملاتش برنامه هستهای ایران را از بین برده و توان آفندی ایران را سرکوب کرده است و به سامانههای دفاعی ایران آسیب جدی وارد آورده است. البته ادعاها، در خود سرزمینهای اشغالی محل مناقشه است، برخی از مقامات سابق و تحلیلگران صهیونیستی، با انتقاد از بی بی اذعان میکنند توان موشکی ایران سر جای خود باقی مانده و برنامه هستهای ایران هم برخلاف گفته نتانیاهو، از بین نرفته و تنها به عقب رانده شده است. ارزیابی آمریکاییها هم پس از حمله به فردو با بمبهای سنگرشکن بانکرباستر (Bunker Buster) حاکی از این نیست که این تأسیسات از بین رفته و غیرعملیاتی شده است.
در مسابقه دمیدن بر مارش پیروزی، دونالد ترامپ از همه جلوتر ایستاده است. او خود را برنده قطعی منازعه ایران و رژیم اسرائیل میخواند و انتظار دارد پس از برقراری آتشبس میان هند و پاکستان و حالا ایران- اسرائیل به او جایزه صلح نوبل را اهدا کنند.
دستاوردهای ایران
با تمامی این تفاسیر، ایران اگرچه در این نبرد آسیب دید اما با ادبیات نظامی و عرف روابط بینالملل نه تنها نمیتوان ایران را بازنده این نبرد خواند، بلکه در جبهه تهران حالا بعد از این نبرد، ظرفیتهای جدیدی خلق شده و ایران همچنان اهرمهای قدرت خود را حفظ کرده است. بخشهای آسیب دیده ایران نیز غیرقابل بازیابی و ترمیم نیستند.
اما دستاوردهای ایران پس از تجاوز سهمگین و بیسابقه صهیونیستها و ایالات متحده چیست؟ این گزاره که ایران بود که نقطه پایانی جنگ را گذاشت، ادعای گزافی نیست. دفاع قوی ایران منجر به این شد که رئیس جمهور ایالات متحده که خواستار «تسلیم بی قید و شرط» تهران شده بود در عرض چند روز خواستار آتشبس و توقف جنگ شود. ایران در میانه شرایط خطیر جنگی هوشمندانه با کارتهای خود بازی کرد. ایران با ۲ حرکت قابل اعتنا، ترامپ را وادار به خاتمه جنگ کرد. در وهله نخست، حمله محدود ایران به پایگاه آمریکا در العدید قطر، این پیام را برای ترامپ داشت که ایران از حمله به فردو نترسیده، میتواند به آمریکا پاسخ متقابل بدهد و این پاسخ شعلهور شدن کل منطقه در آتش درگیری است که ایران هراسی از آن ندارد. معاملهگر نیویورکی زیرک تر از آن بود که پیام موشکهای ایران بر فراز آسمان قطر را نگرفته باشد و تنها چند ساعت بعد خبر از آتش بس داد. ساکن کاخ سفید که یک ماه قبل در خاورمیانه یک تور مجلل راه انداخته و با یک تریلیون دلار قرارداد اقتصادی به واشنگتن دی سی برگشته بود، اساسا تحمل بر باد رفتن آنها را در یک جنگ منطقهای نداشته و ندارد.
ایران با اقدام خود در العدید همچنین یک هشدار هم به منطقه داد که امنیت و ثبات ایران با امنیت منطقه گره خورده است.
تهدید معتبر برای پایان جنگ
دیگر اقدام ایران در تحمیل توقف جنگ، ارائه تهدید معتبر در خصوص اقداماتی در تنگه هرمز بود. پس از زمزمههای اولیه در خصوص احتمال مسدود کردن این آبراه راهبردی جهان، مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا بلافاصله با چینیها تماس گرفت تا آنها ایران را متقاعد کنند که اقدامی صورت ندهد. حالا این ترامپ است که در تروث سوشیال مینویسد: «چین میتواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد.» رئیس جمهور آمریکا بیش از ۲ ماه نیست که ادعا کرده بود فروش نفت ایران را به صفر خواهد رساند.
قمار هسته ای ترامپ
در بحث هستهای، رئیس جمهور آمریکا با حمله به تأسیسات هستهای یک عضو متعهد به ان.پی.تی برای اولین بار در تاریخ، فقط در جعبه پاندو را باز کرد. بعد از پیمان آکوس ( تجهیز استرالیا به زیردریاییهای هستهای در پیمانی توسط آمریکا و انگلستان) حمله نظامی به تأسیسات فردو، دومین ضربه سهمگین به معاهده منع اشاعه هستهای بود. از این پس، موضوع منع اشاعه در جهان یک شوخی خندهدار و مضحک خواهد بود. ترامپ قفل خطرناک بازنشدهای را گشود. حالا ایران با ۴۰۰ کیلو ذخیره اورانیوم ۶۰ درصدی مجاز است هر کاری صورت دهد. احتمالاً آژانس که اعتبار آن به شدت آسیب دید دیگر چشم بینایی در ایران نخواهد داشت.
چه اینکه وزیر خارجه پیشین آمریکا با انتقاد از حمله اخیر به تأسیسات هستهای ایران گفت: «ترامپ اکنون در حال خاموش کردن آتشی است که خود برافروخته است.»
«آنتونی بلینکن» در مقالهای در نیویورک تایمز اذعان کرد که حمله آمریکا به سه مرکز هستهای ایران اقدامی نادرست و غیرضروری بوده است. به گفته کارشناسانی که بلینکن با آنها صحبت کرده، تردیدهای فراوانی درباره توانایی بمبهای سنگرشکن آمریکایی برای نابود کردن کامل سایتهایی مانند فردو و دیگر تأسیسات مستحکم ایران وجود دارد.
بلینکن در ادامه میگوید: «در شبیهسازیهای جنگی که در دولت بایدن انجام شد، نگرانیهایی وجود داشت که ایران ممکن است ذخایر اورانیوم غنیشده نزدیک به سطح تسلیحاتی خود را به چندین مکان امن منتقل کرده باشد و سانتریفیوژهای لازم برای غنیسازی بیشتر را حفظ کرده باشد. در چنین سناریویی، ایران ممکن است به ایجاد قدرت بازدارندگی هستهای سوق داده شود.»
وزیر خارجه پیشین آمریکا همچنین میگوید که گرچه حمله آمریکا احتمالاً برنامه هستهای ایران را به عقب رانده، اما ایران میتواند بهسرعت تأسیسات خود را در مکانهایی بازسازی کند که از حملات هوایی مصون باشند و همزمان، مسیر بازدارندگی را نیز پیش ببرد.
اینها همه حاصل اقدام نسنجیده رئیس جمهور دمدمی مزاجی است که امنیت بینالملل را به تمایلات زودگذر و فردی خود میفروشد. ترامپ نظم آمریکایی جهان پساجنگ سرد را یک قدم دیگر به سقوط نزدیک کرد.
دستاورد دیگر ایران از جنگ ۱۲ روزه، تثبیت قدرت خود و ترمیم ذهنیت تضعیف ایران در ادراک بازیگران منطقهای و بینالمللی بود. ایران همچنان تنها کشوری در جهان و تاریخ روابط بینالملل باقی ماند که به یک واحد دارای سلاح هستهای (اسرائیل) حمله مستقیم میکند. همچنین، از جنگ دوم جهانی به این سو، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری در دنیاست که به پایگاههای ایالات متحده آمریکا حمله کرده است.
با وجود پیچیدهتر شدن ماهیت جنگهای مدرن امروزی، اما هنوز یک اصل از جنگهای کلاسیک همچنان باقی مانده است؛ شروع کننده جنگ، هرگز برنده آن نبوده است.
ایران آنلاینانتهای پیام/