«ایران» در گفتوگو با کارشناسان یکسالگی پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات را بررسی میکند
سهضلعی انتخابات ۱۴۰۳
سیاست
108907

انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم همچنان که برگزاریاش غیرمنتظره و زودهنگام بود، نتیجه آن هم در ابتدا چندان قابل پیشبینی نبود. تأیید صلاحیت مسعود پزشکیان با توجه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، روزنه امیدی بود برای تحولخواهان و بخش زیادی از کنشگران سیاسی که از روند سیاسی و مدیریت قوه مجریه رضایت نداشتند.
الهام یوسفی: حمایتها از مسعود پزشکیان به واسطه مواضع منتقدانه، صادقانه و شفاف بتدریج بیشتر و بیشتر شد. پزشکیان اگر چه صبغه اصلاحطلبی داشت و نامزد مورد حمایت جبهه اصلاحات شد، موج حمایتها از وی اما محدود به این گفتمان سیاسی نماند. بخش قابل توجهی از اصولگرایان میانهرو و اعتدالیها هم با دغدغههای مشترک پای کار آمدند. اینها همه در شرایطی بود که به گفته بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، پاشنه آشیل کمپین انتخاباتی پزشکیان، شرکت حداقلی مردم پای صندوقهای رأی بود؛ نگرانی و دغدغهای که البته بیمورد هم نبود. نرخ مشارکت مردم در چند انتخابات گذشته به این نگرانی دامن میزد. در ادامه اما با به میدان آمدن بخش زیادی از کنشگران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به همراه روشنفکران و فعالان مدنی، امیدها برای پیروزی پزشکیان تقویت شد.
مواضع تنها نامزد اصلاحطلب انتخابات و بویژه آنچه به عنوان صداقت در گفتار و رفتار پزشکیان یاد میشد، کارگر افتاد و در میان همه نگرانیها و بیمها، پزشکیان در مرحله اول انتخابات در ۸ تیر رأی اول را از آن خود کرد. رقابت حالا به اوج خود رسیده بود. سعید جلیلی و مسعود پزشکیان یک هفته فرصت داشتند تا طرفداران بیشتری را مجاب به رأی دادن به خود کنند. انتخابات در مرحله دوم عموماً با مشارکت کمتری همراه است و این امتیازی برای اردوگاه رقیب با نامزدی سعید جلیلی بود.
در فرصت یک هفتهای تا مرحله دوم انتخابات، اما کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان توانست بر خلاف پیشبینیها تعداد بیشتری از مردم را مجاب کند که پای صندوقهای رأی بیایند.
مشارکت ۴۰ درصدی مرحله اول که به ۵۰ درصد رسید خیال طرفداران پزشکیان هم از نتیجه راحت شد، چنانکه در نهایت هم او برنده یک ماراتن نفسگیر شد. مأموریت اول رئیسجمهوری جدید چنانکه در ایام تبلیغات انتخابات بر آن تأکید کرده بود، تشکیل دولت «وفاق ملی» بود برای پایان دادن یا حداقل کاستن از تنشهای داخلی و تلاش برای ایجاد یک اجماع داخلی بر سر مسائل کلان و ملی. جمعبندی پزشکیان از ابتدا هم روشن بود؛ تا اختلافات داخلی و دو قطبیسازیهای مرسوم برقرار است، تصمیمسازی برای حل مشکلات بنیادین کشور هم میسر نخواهد بود.
حالا یک سال از آن انتخابات گذشته است و اتفاقاً در آستانه همین یکسالگی که نمود یک انسجام داخلی پای صندوقهای رأی بود، جامعه ایران شاهد تقویت این انسجام داخلی در برابر تجاوز رژیم اسرائیل به کشور بود. دولت چهاردهم با آنکه تنها یک سال مصدر امور اجرایی بوده، اما تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی زیادی را به خود دیده که آخرین آن جنگ تحمیلی ۱۲روزه اسرائیل است. طبیعی است که در ارزیابی منصفانه از عملکرد دولت نیمنگاهی هم به این تحولات تحمیلشده باشد.
در همین چهارچوب گروه سیاسی در گفتوگو با کارشناسان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به این مهم پرداخته که راز موفقیت پزشکیان در انتخابات زودهنگام سال گذشته- که به طور طبیعی فرصت آمادهسازی برای ورود به عرصه هم محدود بود- چه بود؟ چگونه کمپین انتخاباتی او توانست بخش زیادی از قهرکنندگان با انتخابات را مجاب کند که در دور دوم پای صندوقهای رأی حاضر شوند؟ و در نهایت اینکه چرا و چگونه «وفاق ملی» به ایده اصلی پدیده انتخابات ۱۴۰۳ و اولویت دولت چهاردهم بدل شد؟
حمیدرضا جلاییپور/از شکاف دولت-ملت تا امید به وفاق و توسعه
چرا در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم با پدیدهای به نام مسعود پزشکیان روبه رو شدیم؟
به علل متفاوتی میتوان اشاره کرد، من فقط به دو عامل اشاره میکنم. اول اینکه انتخابات ١۴٠٠ به روشنی نشان داد که جمهوری اسلامی که از درون یک انقلاب مردمی متولد شده بود، با «کسری محبوبیت» روبهرو شده بود. لذا انتخابات در ١۴٠٣ کمی رقابتیتر برگزار شد. علت دوم این بود که با انتخابات ١۴٠٠ یک «دولت یکدست» شکل گرفت، اما دو هدفی که از تشکیل این دولت مد نظر بود، تأمین نشد. یکی قرار بود اوضاع اقتصادی مردم بهتر شود که نشد، دوم اینکه دولت بتواند در موضوع امضای مجدد برجام امتیاز بیشتری از قدرتهای غربی بگیرد، که این هم نشد.
چه شد که در پانزدهم تیرماه پارسال، بخشی از کسانی که در مرحله اول انتخابات رأی نداده بودند، پای صندوق آمدند و رأی خود را به پزشکیان دادند؟
این سؤال هم علل متفاوتی دارد باز من به سه عامل اشاره میکنم.
یکی اینکه بخشی از مردم از نتایج دور اول انتخابات متوجه شدند، اگر در انتخابات مشارکت نکنند، چالش ایجاد خواهد شد. لذا در دور دوم بهخاطر این نگرانی مردم ۱۰ در صد بیشتر شرکت کردند. و این عجیب هم بود. چون معمولاً در دور دوم انتخابات مردم کمتر شرکت میکنند، اما در انتخابات ١۴٠٣ مردم ده در صد بیشتر از دور اول شرکت کردند و میزان مشارکت انتخابات از چهل در صد به پنجاه درصد رسید.
علت دوم تلاش زایدالوصف نیروهای میانه روی جامعه مدنی در دعوت مردم به رأی دادن بود، به تعبیری با این کار تلاش کردند در سیاست ایران «راهی بگشایند». علت سوم گفتار «وفاق» پزشکیان بود که میگفت من دنبال دعوا نیستم و دنبال حل مشکلات مردم با کمک خود مردم هستم. به نظر من مشارکت پنجاه درصدی مردم و انتخاب پزشکیان رخداد مفیدی برای جامعه ایران بود. این رخداد کمی شکاف دولت ملت را کم کرد و ما آثار آن را در جنگ تحمیلی دوم و جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با ایران در بیست و سوم خرداد ۱۴۰۴ دیدیم. در این جنگ نتانیاهو و ترامپ با حمله برقآسا و ترور فرماندهان سپاه ایران، منتظر شورش سیاسی مردم در برابر حکومت بودند که رخ نداد و در برابر آن یک جنبش خودجوش دفاع مردمی علیه دشمن متجاوز شکل گرفت. قاطبه مردم ایران یک سیلی محکم به نتانیاهوی متجاوز زدند.
کدامیک از وعدههای پزشکیان برای مردم قابل اعتنا و توجه بود که آنها را به انتخاب وی به عنوان رئیسجمهوری ایران وا داشت؟
یکی همان دعوا نمیخواهم بود. دیگری شایستهسالاری در مدیریت کشور بود و دیگر اینکه رسماً به مردم گفت که من با «تحمیل پوشش» و «سبک زندگی» مخالف هستم. الان که یک سال میگذرد و شرایط کشور پس از جنگ تحمیلی دوم در وضعیت «تعلیق جنگ» قرار دارد و ممکن است هر لحظه دوباره جنگ را از سر بگیرد، حداقل سه انتظار از دولت پزشکیان وجود دارد. یکی اینکه حکومت و جامعه برای مقاومت در برابر تجاوزات احتمالی دشمن صهیونیستی آماده و مجهزتر باشند. انتظار دوم اینکه قاطبه مردم ایران در جنگ تحمیلی دوم سرفراز وارد شدند و دولت از این فرصت استفاده کند و مهمترین شکاف کشور را که شکاف دولت ملت است کاهش دهد. کاهش این شکاف بودجه نمیخواهد بلکه باید تصمیمسازان را تشویق کند که اجازه بدهند مردم زندگی خود را بکنند.
وعدهها چه شد؟ رفع فیلترینگ چه شد؟ دوباره پیامکفرستان فعال نشوند، به تبعیضها در گزینشها پایان دهند. انتظار سوم اینکه در شرایط جنگی فعلی، آمادگی در برابر دشمن حیاتی است. اما در عین حال راه عبور از این شرایط جنگی از طریق دیپلماسی و مذاکره میگذرد. دولت همچنان دستگاه دیپلماسی را تا تحقق دو هدف، شایسته است جدی بگیرد. یکی «توقف تضمین شده» جنگ و دوم «رفع تحریمها» است. چون مهمترین مسأله کشور حرکت در جهت توسعه کشور است و با وجود تحریمها توسعه تحقق پیدا نمیکند.
ایران آنلاینانتهای پیام/