وزارت خارجه روسیه از آغاز اجرای معاهده مشارکت راهبردی ایران و روسیه خبر داد
معاهده جامع؛ ستون تازه در برابر تحریمهای غرب
سیاست
122873
وزارت خارجه روسیه پنجشنبه دهم مهرماه از آغاز اجرای معاهده مشارکت جامع راهبردی با ایران خبر داد.
ایران آنلاین: این معاهده در مقطعی اعلام رسمی یافت که کرملین در روزهای اخیر با صراحت در برابر اجرای مکانیسم ماشه ایستاده و تبعیت از سازوکارهای بازگشت تحریمهای شورای امنیت را نفی کرده است؛ اقدامی که نه تنها دلالت بر فرسایش تدریجی اقتدار حقوقی نظام تحریمهای غرب دارد که نشانهای از زایش نوعی واقعیت جدید در معماری قدرت جهانی است که در آن قواعد کلاسیک تنظیمکننده رفتار دولتها دیگر در انحصار نهادهای بینالمللی متأثر از غرب باقی نمیماند. معاهده مشارکت راهبردی جامع ایران و روسیه که مسکو خبر داده است از دو روز پیش رسماً وارد فاز اجرایی شده است، در تاریخ ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ طی سفر مسعود پزشکیان به روسیه به امضای رؤسایجمهوری دو کشور رسید. در روزهایی که خاورمیانه و اوراسیا در گرداب تغییرات ژئوپلیتیک غوطه ورند و رویکرد مبتنی بر تنش دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا بر پیچیدگی صحنه جهانی افزوده است، ایران و روسیه با اجرای این پیمان راهبردی عملاً فصل جدیدی را در روابط فیمابین گشودهاند که طیف گستردهای از همکاریها در حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، علمی و حتی فرهنگی را دربر میگیرد.
واکنش روسیه به مکانیسم ماشه
با این همه، اهمیت اجرای این سند تنها در ابعاد همکاریهای دوجانبه خلاصه نمیشود، بلکه همزمانی آن با تحولات حساس پرونده هستهای ایران و اقدام بازیگران اروپایی برای فعالسازی مکانیسم ماشه بعدی تازه به آن بخشیده است. چه «واسیلی نبنزیا»، نماینده روسیه در سازمان ملل در اولین روز از ریاست دورهای کشورش بر شورای امنیت آشکارا اعلام کرد که مسکو بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد. او در جمع خبرنگاران تأکید کرد که آنچه برخی کشورها از آن بهعنوان «اسنپبک» یاد میکنند، از نگاه مسکو واقعیت حقوقی ندارد و حتی آن را اقدامی غیرقانونی دانست که میتواند مسیر هرگونه راهحل دیپلماتیک را مسدود کند. «نبنزیا» با اشاره به تلاش مشترک روسیه و چین برای به تعویق انداختن روند مذکور یادآور شد که مسکو پیشتر در نامهای رسمی به دبیرکل سازمان ملل هشدار داده بود که شتابزدگی در اجرای چنین سازوکاری پیامدهای جبرانناپذیری خواهد داشت.
صدای مشترک مسکو و تهران
یک روز پس از این موضعگیری صریح، وزارت خارجه روسیه با انتشار بیانیهای از آغاز اجرای رسمی معاهده همکاری راهبردی خبر داد؛ بیانیهای که در آن تأکید شد این سند بازتاب «انتخاب راهبردی رهبران عالیرتبه دو کشور» برای تقویت روابط دوستانه و حسن همجواری است. در تهران نیز دستگاه دیپلماسی کشور بیانیهای مفصل صادر کرد و این معاهده را «نقطه عطفی در تاریخ روابط ایران و روسیه» خواند؛ نقطهای که با تعیین اولویتهای مشخص در حوزههای دیپلماتیک، اقتصادی، علمی، دفاعی و حتی انرژی و سرمایهگذاری، چهارچوبی روشن برای گسترش همکاریهای آتی ترسیم کرده است.
در این بیانیه همچنین آمده است که تهران و مسکو بر مبنای اصول منشور ملل متحد و با هدف پاسداشت چندجانبهگرایی، خود را متعهد میدانند تا در چهارچوب نهادهایی همچون بریکس و سازمان همکاری شانگهای از صلح و امنیت بینالمللی صیانت کنند.
پیامی فراتر از یک توافق دوجانبه
نمیتوان از نظر دور داشت که معاهده راهبردی ایران و روسیه در بستر شرایطی به مرحله اجرا درآمده که هر دو کشور با فشارهای فزایندهای از سوی غرب
روبه رو هستند. برای روسیه، جنگ اوکراین عرصهای دشوار از حیث اقتصادی و دیپلماتیک رقم زده و برای ایران نیز پرونده هستهای بار دیگر به نقطهای بحرانی رسیده است.
از این رو سندی که اکنون در دست اجرا قرار گرفته، بیش از آنکه صرفاً ابزاری برای تقویت همکاریهای دوجانبه باشد، کوششی برای بازتعریف منافع و جایگاه دو بازیگر در روند تحولات پرشتاب جهانی به شمار میآید. چنین چشماندازی است که از مدتها پیش نگرانی واشنگتن را برانگیخته و اکنون با رسمیت یافتن این معاهده عملاً در برابر نگاه غربیها بهعنوان یک چالش نوظهور قد علم کرده است.
پیامدها و دورنمای معاهده
واقعیت آن است که تهران و مسکو در شرایطی به این سطح از همکاری گام گذاشتهاند که منطقه در یکی از پیچیدهترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد که از تحولات پرشتاب بحرانی میان ایران و اسرائیل تا آینده مبهم جنگ اوکراین و نیز سایه تداوم ماجراجویی تل آویو در خاورمیانه را شامل میشود. در چنین بستری، معاهده مشارکت جامع راهبردی میتواند ابزار مهمی برای همافزایی دو کشور در جهت مقابله با فشارها و تحریمهای غربی باشد. افزون بر این، تأکید بر همکاری در حوزههای فناوری، انرژی و سرمایهگذاری نشان میدهد که دو طرف قصد دارند فراتر از شعارهای سیاسی، مسیر عملی برای تعمیق پیوندهای اقتصادی و علمی بگشایند.
به این ترتیب، آغاز اجرای معاهده راهبردی ایران و روسیه را باید نقطهای دانست که از دل یک شرایط بحرانی سر برآورده و با پیام آشکار ایستادگی در برابر هژمونی غرب معنا مییابد. مسکو با اعلام اینکه مکانیسم ماشه هرگز اتفاق نیفتاده و بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران فاقد وجاهت حقوقی است، همزمان با امضای سند همکاری با تهران، عملاً اعلام کرد که در روند تحولات جاری جبهههای تازهای از اتحادها و همپیمانیها شکل خواهد گرفت و ایران و روسیه عزم خود را جزم کردهاند تا بخشی از این نقشه جدید باشند.
آینده معاهده راهبردی ایران و روسیه؛ نمادهای سیاسی و پروژههای عینی
محمود شوری، معاون پژوهشی اندیشکده ایراس: معاهده راهبردی ایران و روسیه که پس از طی فرآیندهای حقوقی و تصویب در مجالس دو کشور اکنون لازمالاجرا شده است، در شرایطی اجرایی میشود که مکانیسم ماشه فعال شده و عملاً تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بازگشته است. طبیعی است که این همزمانی پرسشهای مهمی را درباره چشمانداز روابط تهران و مسکو و ظرفیتهای این توافق ایجاد میکند. نخست باید توجه داشت که این معاهده، بهرغم عنوان راهبردی، بیش از آنکه یک نقشه عملیاتی دقیق برای همکاریهای دوجانبه باشد، چهارچوبی کلان برای تعیین مسیر روابط در سالهای آینده است. هرگونه همکاری مشخص در حوزههای اقتصادی، نظامی، فناورانه یا فرهنگی نیازمند توافقهای تکمیلی و اجرایی جداگانه خواهد بود. بنابراین، وزن اصلی این سند در سطح راهبردی و نمادین آن است، نه در تعهدات الزامآور روزمره؛ به عبارت دیگر این معاهده یک چهارچوب کلان برای سالهای پیش رو است.
در همین حال درخصوص نسبت این توافق با بازگشت تحریمها باید گفت که تعیینکننده اصلی شرایط بین دوکشور نه صرفاً متن حقوقی قطعنامههای شورای امنیت یا حتی متن معاهده است، بلکه نحوه مواجهه کشورها با این قطعنامههاست. روسیه بارها تأکید کرده که بازگشت تحریمها را فاقد وجاهت قانونی میداند و در مقام ریاست شورای امنیت نیز این موضع را تکرار کرده است. از این رو بعید است که معاهده مذکور و روابط تهران و مسکو به شکل معناداری تحت تأثیر تحولات مرتبط با قطعنامههای سازمان ملل قرار گیرد. ضمن اینکه روسیه خود درگیر تحریمهای گسترده غرب است و از این منظر، همدلی و همگرایی ساختاری میان دو کشور تقویت میشود.
علاوه بر این نباید از این نکته غفلت کرد که بخش قابل توجهی از تحریمهای بازگشته، بهویژه آنچه در قطعنامه ۱۹۲۹ مطرح بود، به حوزههای نظامی و امنیتی مربوط میشود؛ حوزهای که تعامل ایران با روسیه و چین در آن وزن بیشتری دارد. به عبارت دیگر ایران پیش از مکانیسم ماشه یا در زمان تعلیق تحریمها نیز در موضوعات مرتبط با قطعنامه 1929 و سایر قطعنامهها همکاری قابل توجهی با کشورهای اروپایی یا آمریکا نداشته است و عمده روابط با روسیه و چین رقم خورده است. بنابراین، آنچه برای ایران مهم است چگونگی تفسیر و رفتار این دو قدرت نسبت به مشروعیت یا عدم مشروعیت تحریمهاست.
در این بین باید نسبت به این سوء برداشت از معاهده هشیار بود که در متن معاهده الزامی برای اینکه دو کشور در صورت بروز جنگ با طرف سوم ملزم به حمایت نظامی از یکدیگر باشند وجود ندارد. آنچه در متن آمده، ناظر بر عدم حمایت از طرف ثالث در صورت تجاوز به یکی از دو کشور است. چنانچه در جریان جنگ ۱۲ روزه و پیش از لازمالاجرا شدن معاهده نیز شاهد عملکرد روسیه بر مبنای مفاد همین معاهده بودیم. به نحوی که علیرغم فشارهای تلآویو، مسکو به هیچوجه حمایتی از اسرائیل نیز نشان نداد و تجاوز اسرائیل را محکوم کرد.
عملکرد کرملین در دوره جنگ ۱۲ روزه نشان داد که روسها اعتقاد داشتند ایران ظرفیت عبور از بحرانها را دارد. اگرچه برخی محافل اندیشکدهای با دیده بیم و امید به آن نگاه میکنند اما دیدگاه کلان و ارجح در روسیه این است که موفقیت تهران در عرصه تحولات جهانی همسو با تقویت موقعیت مسکو در نظم جهانی است. از این منظر سوء برداشت برخی افراد و رسانهها در مورد معاهده، که به اشتباه تأکید داشتند روسیه از ایران حمایت نکرده یا از طرف مقابل حمایت کرده، منطبق بر واقعیت نیست.
در مجموع، میتوان گفت معاهده راهبردی ایران و روسیه در شرایطی اجرایی شده که فرصتهای مهمی را در خود جای داده است و تهران باید در بهرهبرداری از ظرفیتهای آن صرفنظر از اینکه چه شرایطی بر روابط دو کشور مترتب است دقت نظر و تلاش داشته باشد. در حال حاضر هم تحریمهای غرب علیه ایران و روسیه و فشارهای ناشی از مکانیسم ماشه، تهران و مسکو را بیش از پیش به سمت یکدیگر سوق میدهد. آینده این معاهده، بیش از هر چیز، به میزان اراده دو کشور برای تبدیل چهارچوب کلان به پروژههای عینی و ملموس بستگی دارد.
انتهای پیام/