زاگرس، جان و آینده ایران

حجت‌الله مرادخانی

حجت‌الله مرادخانی

جامعه

124198
زاگرس، جان و آینده ایران

حجت‌الله مرادخانی پژوهشگر و استاد دانشگاه در یادداشتی به روزنامه ایران درباره زاگرس مطلبی را به اشتراک گذاشت.

ایران آنلاین: زاگرس نه صرفاً یک رشته‌کوه، بلکه ستون فرهنگی و اکولوژیک ایران است؛ پهنه‌ای عظیم که از شمال‌غرب تا جنوب‌غرب و مرکز کشور امتداد دارد و زیربنای بسیاری از زیست‌بوم‌ها، منابع آب، پوشش‌های گیاهی و فرهنگی، پایداری جوامع روستایی و عشایری و توازن اقلیمی ایران به‌شمار می‌آید. زاگرس با جنگل‌های بلوط، چشمه‌ها و رودخانه‌های دائمی‌اش، نقشی حیاتی در تأمین آب شیرین کشور دارد و به‌عنوان خاستگاه تمدن‌های کهن، حافظ تنوعی شگفت‌انگیز از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس و گونه‌های گیاهی و جانوری است. فرهنگ بومی اقوام ساکن این منطقه ـ از شیوه‌های معیشت تا آیین‌ها، زبان‌ها، موسیقی و صنایع‌دستی ـ همگی ریشه در جغرافیای زاگرس دارند. از همین رو، زاگرس نه‌تنها یک میراث طبیعی، بلکه بخشی از حافظه تاریخی، زیبایی‌شناسی و هویت ایرانی است؛ هر تهدیدی علیه آن، تهدیدی علیه پایداری اکولوژیک، فرهنگی و تاریخی کشور محسوب می‌شود.

با این حال، در جریان جنگ اخیر، موجی از آتش‌سوزی‌های گسترده، بخش‌هایی از این پهنه کوهستانی را دربرگرفت؛ حوادثی که اغلب منشأ انسانی داشتند، اما به‌دلیل فقدان ساختار پایش منظم، سامانه هشدار سریع و پروتکل‌های هماهنگ مدیریت بحران، به تخریب جبران‌ناپذیر جنگل‌ها و زیستگاه‌ها انجامیدند. استمرار چنین بحران‌هایی، بدون مداخله‌ای فوری و برنامه‌مند، می‌تواند زاگرس را از رکن پایداری ملی به کانون آسیب‌پذیری استراتژیک بدل کند؛ رخدادی که تبعاتی جدی در ابعاد مختلف برای کشور به همراه خواهد داشت، زیرا این زیست‌بوم پشتوانه‌ای اساسی برای حیات سرزمینی و انسجام اجتماعی ماست. 

متأسفانه، تخریب جنگل‌ها و مراتع زاگرس در سال‌های اخیر هرگز آن‌گونه که باید جدی گرفته نشده و بازدارندگی قانونی مؤثری در برابر این جرایم زیست‌محیطی وجود نداشته است. همین خلأها راه را برای تجاوزات گسترده‌تر باز کرده است؛ از قطع درختان برای تصرف اراضی و ساخت‌وسازهای غیرمجاز گرفته تا قاچاق چوب، تولید زغال، تاراج گیاهان دارویی و شیره درختان بنه. در کنار این‌ها، پروژه‌های دولتی نظیر جاده‌سازی‌های بی‌ضابطه، اکتشاف نفت و معدن نیز ـ به‌سبب نبود ملاحظات زیست‌محیطی و ضعف سازوکارهای ارزیابی- به عاملی برای نابودی تدریجی اکوسیستم زاگرس بدل شده‌اند. این روند نه‌تنها تعادل طبیعی، بلکه اقتصاد محلی و امنیت زیست‌محیطی منطقه را نیز به‌شدت تهدید می‌کند.

در حال حاضر، مناطق حفاظت‌شده محیط‌زیست ایران بیش از ۱۹ میلیون هکتار وسعت دارند (حدود ۱۲ درصد مساحت کشور) که بخش مهمی از آنها در گستره زاگرس واقع شده است؛ مانند دینارکوه و کبیرکوه در استان ایلام. 

با وجود این، نبود نیروی حفاظتی کافی و مراکز عملیاتی مجهز برای اطفای حریق، موجب شده این مناطق در برابر بحران‌های آتش‌سوزی بسیار آسیب‌پذیر باشند. در حالی‌ که بسیاری از کشورها با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین توانسته‌اند خسارات ناشی از چنین حوادثی را کاهش دهند، در ایران هنوز از این ظرفیت‌ها به‌طور جدی استفاده نشده است. 

تجربه‌های موفق جهانی الگویی عملی و در دسترس‌اند که بهره‌گیری از آنها ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای حفاظت از میراث طبیعی کشور است.
از سوی دیگر، بازنگری جدی در قوانین کیفری مربوط به میراث طبیعی و اعمال مجازات‌های بازدارنده برای متخلفان، ضرورتی حیاتی است. امروز بسیاری از جرایم زیست‌محیطی یا اصلاً جرم‌انگاری نشده‌اند یا مجازاتشان با خسارات وارده تناسبی ندارد.  همین خلأ قانونی، زمینه‌ساز گستاخی سودجویان شده است. تقویت قوانین، افزایش نظارت و اجرای قاطع مجازات‌ها باید در رأس سیاست‌های محیط‌ زیستی کشور قرار گیرد. شواهد نشان می‌دهد زاگرس، این نبض حیاتی تمدن ایران، در آستانه خاموشی است. 

روند تخریب‌ها نه‌تنها منابع طبیعی، بلکه امنیت اجتماعی، غذایی، آبی و در نهایت امنیت ملی ایران را تهدید می‌کند. اگر این روند متوقف نشود، یکی از بزرگ‌ترین ذخایر طبیعی کشور نابود خواهد شد و تمدنی که قرن‌ها بر پایه این بستر زیستی شکل گرفته، در معرض فروپاشی قرار خواهد گرفت. 

بدون زاگرس، آینده ایران با بحران‌های چندوجهی زیست‌محیطی، هویتی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی روبه‌رو خواهد شد.  اکنون زمان اقدام است؛ زاگرس باید زنده بماند، چرا که حفظ این نبض خاموش، به‌معنای حفظ جان، معنا و آینده‌ای پایدار برای ایران است.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار جامعه