سجادپور؛
دیگر هیچ قدرتی مطمئن نیست میتواند قواعد بازی را به تنهایی بنویسد
در گفتوگویی تحلیلی با ایران، سید محمدکاظم سجادپور، استاد برجسته روابط بینالملل، با تأکید بر مفاهیم «تداوم و تغییر»، «تعدد متغیرها» و «پویایی ساختارها»، از گذار نظام جهانی سخن گفت. او با بررسی جایگاه متحول آمریکا، نقش سیال خاورمیانه و فرسایش نهادهایی چون شورای امنیت، تأکید کرد که هیچ قدرتی نمیتواند بهتنهایی قواعد نظم نوین را تعیین کند.
گروه سیاسی_ ایران آنلاین: از همان اولین روزهای جنگ اوکراین در زمستان ۲۰۲۲، جهان دیگر همان جهان سابق نبود. قواعدی که تا پیش از آن بر روابط میان قدرتهای بزرگ حاکم بود، ناگهان رنگ باخت و نظام بینالملل به صحنهای از رقابتهای شتابگرفته و بیپایان بدل شد؛ رقابتی که از انباشت تاریخی تضادها و جابهجاییهای تدریجی در موازنه قدرت سر برآورده بود.
در این میان، پرسش بزرگتر آن است که آیا ما در عصر فروپاشی نظم پیشین به سر میبریم یا در میانه تولد نظمی تازهایم که هنوز قواعدش شکل نگرفته است؟ این پرسش، نقطه عزیمت گفتوگوی مفصل ما با سید محمدکاظم سجادپور، استاد برجسته روابط بینالملل است؛ دیپلماتی آکادمیک که سالها تحولات ساختاری نظام جهانی را از نزدیک رصد کرده است.
او در این گفتوگو با نگاهی مبتنی بر نظریه و تجربه بر سه مفهوم کلیدی برای فهم وضعیت کنونی تأکید میکند: «تداوم و تغییر»، «تعدد متغیرها» و «پویایی ساختارها و بازیگران». از منظر او، اگرچه جهان در حال تغییر است، اما قدرتهای سنتی هنوز از صحنه حذف نشدهاند و نهادهایی مانند شورای امنیت، گرچه فرسوده، هنوز نفس میکشند و در تلاشند نقش نمادین خود را حفظ کنند.
سجادپور به دگرگونی جایگاه ایالات متحده میپردازد؛ کشوری که پس از فروپاشی شوروی برای مدتی کوتاه طعم هژمونی جهانی را چشید اما به سرعت در گرداب رقابت چین، بازگشت روسیه و آشفتگی داخلی فرو رفت. او سیاست خارجی آمریکا در عصر ترامپ را نمونهای از «فردیسازی قدرت» میداند؛ جایی که تصمیمگیری دیپلماتیک از بستر نهادی خود جدا شد و به سلیقه شخصی رئیسجمهوری و حلقه نزدیکانش گره خورد.
در مقابل، چین و روسیه با وجود تمرکز قدرت در دستان رهبرانشان، انسجام بوروکراتیک و تداوم سیاست خارجی خود را حفظ کردهاند. اما شاید برجستهترین بخش گفتوگو، تحلیل او از خاورمیانه باشد؛ منطقهای که به تعبیرش «دیگر در قالب بلوکبندیهای سنتی نمیگنجد». کشورها در این جغرافیای پرتلاطم بهدنبال حداکثرسازی منافع خودند و ائتلافها سیالتر از همیشه شدهاند. ایران همچنان بازیگری است که هیچ معادلهای بدون آن کامل نمیشود.
از نگاه سجادپور، طرحهایی چون «صلح ابراهیم» نشان دادند که دیپلماسی واشنگتن هرگاه کوشیده بر اساس مهندسیسازی سیاست، واقعیتهای پیچیده جوامع را بازآرایی کند، در نهایت به بنبست رسیده است. تجربه غزه نشان داد که هیچ نظمی را نمیتوان بر پایه طرحهای مهندسیشده قدرت، بدون درک اراده و مقاومت ملتها بنا کرد. این گفتوگو تلاشی است برای فهم جهانی که میان استمرار و تحول، اقتدار و بینظمی، فردگرایی و ساختارمندی معلق مانده است؛ جهانی که در آن دیگر هیچ قدرتی نمیتواند مطمئن باشد قواعد بازی را به تنهایی بنویسد.
متن کامل این گفتوگو را اینجا بخوانید.
انتهای پیام/