قائم مقام حزب اصلاح طلب اتحاد ملت:
تناسبی شدن انتخابات؛ یعنی صدای خاموشها شنیده میشود؟
سیاست
127113
حسین نورانینژاد در گفتگو با ”ایران” گفت: در ساختار سیاسی ایران که سالها با مدل اکثریتی پیش رفته، حالا بحث انتخابات تناسبی داغ شده؛ مدلی که میتواند سهم جریانهای کوچکتر را در نهادهای تصمیمگیر افزایش دهد. نورانینژاد، فعال سیاسی اصلاحطلب، این تغییر را گامی مهم در مسیر شفافیت، پاسخگویی و کاهش دوقطبیها میداند. اما آیا این مدل میتواند مشارکت عمومی را احیا کند و فرصت واقعی برای حضور نسل جدید و گروههای حاشیهای فراهم سازد؟
گروه سیاسی: انتخابات سال آینده شوراهای اسلامی شهر و روستا، فقط در تهران به صورت تناسبی برگزار میشود. یعنی هر حزب یا هر فهرستی بنا به سهمش از سبد آرایی که مردم در انتخابات در صندوقها انداختند، سهمی در کرسیهای نمایندگی مردم در شورای اسلامی خواهد داشت. آیا این سازوکار قابل تسری به بقیه انتخاباتها هم هست؟ در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ «ایران» در میزگردی با حضور حسین نورانینژاد، قائم مقام دبیرکل و سخنگوی حزب اتحاد ملت ابعاد و پیامدهای این تغییر را بررسی کرد.
بهعنوان چهرههای جوان دو جریان سیاسی کشور، نظام تناسبی را چگونه تعریف میکنید؟ آیا آن را ابزاری برای عدالت انتخاباتی میدانید یا فرصتی برای قدرتیابی احزاب؟ بزرگترین ضعف نظام فعلی انتخابات چیست که به نظر شما مدل تناسبی میتواند آن را اصلاح کند؟
نورانینژاد: همه مواردی که شما اشاره کردید در بحث انتخابات تناسبی میتواند بهبود یابد. یکی از نقایص نظام انتخاباتی ما این بود که در شرایطی که عملاً چندحزبی و چندجریانی بودیم، انتخابات به شیوه اکثریتی برگزار میشد. در حالیکه نظام اکثریتی بیشتر مناسب جوامعی با ساختار دوحزبی است، مانند آمریکا؛ جایی که یک جریان پیروز میشود و جریان دیگر شکست میخورد و در دوره بعدی امکان رقابت دوباره دارد.
اما در نظامهای چندحزبی که تکثر آرا وجود دارد، دموکراسی از طریق نظام تناسبی بهتر تأمین میشود. هدف دموکراسی این است که جریانهای فکری، سیاسی و عقیدتی جامعه بتوانند نمایندگی شوند و در عرصه عمومی صدایی داشته باشند. در حالیکه وقتی در یک انتخابات، مثلاً ۳۰ کرسی به یک جریان میرسد و جریانهای دیگر هیچ کرسی ندارند، نمایندگی واقعی جامعه از بین میرود. ممکن است آن جریان برنده، اکثریت مطلق جامعه نباشد بلکه صرفاً نسبت به رقبا رأی بیشتری آورده باشد.
این وضعیت باعث تشدید دوقطبیها و افزایش نزاعهای سیاسی میشود و در نهایت مشارکت عمومی در انتخابات را کاهش میدهد. در کشورهایی که انتخابات تناسبی دارند، میزان مشارکت بالاتر است؛ چون حتی اقلیتها احساس میکنند رأیشان تأثیر دارد و برای کسب همان یک یا دو کرسی تلاش میکنند. برای جامعهای مانند ایران که هنوز سازمانیابی سیاسی به معنای دقیق کلمه شکل نگرفته، انتخابات تناسبی میتواند زمینهساز رشد احزاب و نهادهای مدنی باشد.
در این نظام، پاسخگویی سیاسی نیز افزایش مییابد؛ زیرا احزاب مسئول معرفی نامزدها هستند و ناگزیر باید در برابر عملکرد آنان پاسخگو باشند. این نظام، رفتارهای شخصمحور، اشرافی و غیرپاسخگو را نیز کاهش میدهد. ما یکی از گرفتاریهایمان، شخصیتهای خاص در سیاست هستند. در این نوع انتخابات دیگر شاهد چهرههایی نخواهیم بود که بگویند «من را به اجبار نامزد کردند» یا یک روز در یک فهرست انتخاباتی هستند و روز دیگر در فهرستی متفاوت. بنابراین، انتخابات تناسبی میتواند به تقویت تشکلیابی، شفافیت سیاسی، افزایش رغبت مردم به مشارکت، تحقق عدالت انتخاباتی و ارتقای حس نمایندگی واقعی در جامعه کمک کند.
البته باید توجه داشت که انتخابات تناسبی تنها بخشی از مسأله را حل میکند. اگر احزاب امکان فعالیت نداشته باشند، یا در تأیید صلاحیتها سلیقهای عمل شود، هدف اصلی این نظام که همان نمایندگی واقعی اقشار مختلف جامعه است، محقق نخواهد شد. با این حال، این گام نخست تجربهای مهم است و هرچند در آغاز با کاستیهایی همراه خواهد بود، اما مسیر درستی را آغاز کردهایم. البته ما مطلق تناسبی هم نخواهیم بود. سه مدل داریم: اکثریتی، تناسبی و مدل تلفیقی یا مختلف. افراد هم میتوانند یک لیست جداگانه عملاً منفردین داشته باشند.
برخی می گویند انتخابات تناسبی باعث میشود شورا چندپاره و تصمیمگیری دشوار شود. آیا این تنوع سیاسی تهدید است یا نشانه بلوغ دموکراتیک؟
نورانینژاد: تحزب در انتخابات، افراد را محدود نمیکند، بلکه آنها را برای مخاطب شفاف میسازد. رأیدهنده میداند فردِ موردنظرش با چه شناسنامهای وارد عرصه شده و بر اساس همان شناسنامه از او پاسخ میخواهد. دیگر دوران شعارهای مبهم از قبیل «نه چپم، نه راست، نه حزبی» باید تمام شود؛ این نه پسندیده است و نه قابل دفاع. یکی از اقدامات مثبتی که در دولت انجام میشود، بهویژه با پیگیری آقای زینیوند، حرکت به سمت ساماندهی و ادغام احزاب است تا از وضعیت فعلی که بیش از صد حزب کوچک وجود دارد، خارج شویم. وقتی نظام انتخاباتی حرفهای و تناسبی شود، خودبهخود به ادغام و شفافیت و قدرتیابی احزاب کمک میکند. اصل این کار بسیار ضروری بود؛ هرچند دیر، اما بالاخره انجام شد. ای کاش از انتخابات مجلس شروع میشد، نه شوراها. این نظام پیچیدگیهایی دارد که باید برای جامعه بهخوبی تبیین شود. دولت و حاکمیت باید وقت بگذارند و آن را توضیح دهند. نباید تصور کرد که با اجرای تناسبی، همه مشکلات حل میشود؛ این نظام انتخاباتی معجزه نمیکند، بلکه آغاز یک روند است. باید اجازه دهیم جریانهای مختلف حضور پیدا کنند. بعد از انتخابات نیز احزاب باید فعال بمانند، نمایندگان خود را پشتیبانی کنند، برایشان ایده، کمیسیون و کمیته فراهم کنند و از آنها پاسخ بخواهند. این یعنی توسعه سیاسی، شفافیت و افزایش پاسخگویی؛ گامی رو به جلو برای اینکه جایگاه هر فرد و میزان مسئولیتش مشخص باشد و بدانیم در قبال هر تصمیم، از چه کسی باید پرسش کرد.
اشاره کردید به موضوع پاسخگو کردن افراد. فرض کنید یک حزب سه کرسی در شورا یا مجلس دارد؛ در نظام تناسبی، این حزب چگونه میتواند فرد منتخب خود را نسبت به عملکردش پاسخگو کند؟ دیگر نمیشود گفت «من حزبی نیستم»، زیرا فرد با سازوکار حزبی وارد لیست شده و حالا کرسی گرفته است. این پاسخگویی در ساختار تناسبی چگونه ممکن است؟
نورانینژاد: مسیر انتخاب فرد در نظام تناسبی، خودبهخود مانع از آن میشود که از حربههای رایج گذشته استفاده کند و بگوید «من ربطی به حزب نداشتم» یا «حزب خودش سراغ من آمد». در این نظام، میثاقنامه حزبی وجود دارد و فرد با امضای آن رسماً تعهد میدهد. بنابراین مشخص است که به چه جریان فکری تعلق دارد. اما نکته دیگری هم هست؛ ائتلافها در نظام تناسبی، بیشتر پس از انتخابات شکل میگیرند تا پیش از آن. یعنی وقتی نهاد منتخب (شورا یا مجلس) تشکیل شد، نیروهای سیاسی برای همکاری و یافتن نقاط اشتراک تلاش میکنند. این اتفاق باعث میشود از دوقطبیهای تند کاسته شود و همکاریها افزایش یابد. در نتیجه، شورای شهر یا مجلس کارآمدتر عمل خواهد کرد.
احزاب برای اینکه بتوانند از انتخابات تناسبی بیشترین بهره را ببرند، باید چه اقداماتی انجام دهند؟
نورانینژاد: بله، حداقل کارکرد انتخابات تناسبی همین است که افراد را در برابر حزب پاسخگو میکند. اجازه بدهید از منظر دیگری هم به این پرسش بپردازم. همانطور که در ابتدای صحبتهایم گفتم، این طرح گامی برای افزایش مشارکت و کارآمدتر کردن نهاد انتخابات است. اما پیش از آن، مقدماتی لازم دارد. یکی از چالشهای سالهای گذشته این بوده که نهادهای نظارتی یا اجرایی، مانع مشارکت برخی جریانها میشدند. یکی از دلایل دفاع از نظام تناسبی این است که اقشار مختلف جامعه بتوانند نمایندگی سیاسی پیدا کنند. این امر زمانی محقق میشود که امکان تأیید صلاحیت برای جریانهای گوناگون فراهم باشد. اگر بخشهایی از جامعه احساس کنند در میان نامزدها نمایندهای ندارند، چه انتخابات اکثریتی باشد چه تناسبی، دچار بیاعتمادی خواهند شد.
آیا این سازوکار انتخاباتی میتواند باعث حضور گروههای حاشیهای در نهادهای تصمیمگیر شود و نقش آنان را افزایش دهد؟
نورانینژاد: هدف دموکراسی این است که جامعه احساس کند کسی هست که حرفش را در حاکمیت بازتاب دهد. یکی از راهها، تناسبی کردن انتخابات است؛ اما پیششرط آن فراهم کردن بستر مشارکت سیاسی است. احزاب باید بتوانند آزادانه فعالیت و موضعگیری کنند، بدون اینکه بابت مواضع سیاسی خود تحت فشار قرار گیرند. باید امکانات لازم در اختیارشان باشد.
از سوی دیگر، باید در تأیید صلاحیتها گشادهدستتر عمل شود تا نهاد انتخابات تضعیف نشود. ما در سالهای اخیر شاهد کاهش مشارکت بودهایم. نهاد انتخابات پیش از نهادهای انتخابی تضعیف شد. مشارکت پایین، مجلس و شوراها را ضعیفتر کرد. در حالی که در گذشته انتخاباتهای پرشوری داشتیم، امروز میزان حضور مردم کاهش یافته است. در انتخابات اخیر، مشارکت در دور اول حدود ۴۰ درصد بود و از مرز ۵۰ درصد عبور نکرد. تا زمان برگزاری انتخابات، باید حداقلی از رضایت عمومی، بویژه در حوزه معیشت، ایجاد شود. بدون رضایت مردم، نه نهاد انتخابات و نه نهادهای انتخابی نمیتوانند مشارکت را جلب کنند. همچنین باید مسائل سیاست خارجی و اقتصادی کشور حل شود. همه این موارد در مشارکت مردم اثرگذار است.
بهعنوان چهرههای جوان دو جریان سیاسی کشور، نظام تناسبی را چگونه تعریف میکنید؟ آیا آن را ابزاری برای عدالت انتخاباتی میدانید یا فرصتی برای قدرتیابی احزاب؟ بزرگترین ضعف نظام فعلی انتخابات چیست که به نظر شما مدل تناسبی میتواند آن را اصلاح کند؟
نورانینژاد: همه مواردی که شما اشاره کردید در بحث انتخابات تناسبی میتواند بهبود یابد. یکی از نقایص نظام انتخاباتی ما این بود که در شرایطی که عملاً چندحزبی و چندجریانی بودیم، انتخابات به شیوه اکثریتی برگزار میشد. در حالیکه نظام اکثریتی بیشتر مناسب جوامعی با ساختار دوحزبی است، مانند آمریکا؛ جایی که یک جریان پیروز میشود و جریان دیگر شکست میخورد و در دوره بعدی امکان رقابت دوباره دارد.
اما در نظامهای چندحزبی که تکثر آرا وجود دارد، دموکراسی از طریق نظام تناسبی بهتر تأمین میشود. هدف دموکراسی این است که جریانهای فکری، سیاسی و عقیدتی جامعه بتوانند نمایندگی شوند و در عرصه عمومی صدایی داشته باشند. در حالیکه وقتی در یک انتخابات، مثلاً ۳۰ کرسی به یک جریان میرسد و جریانهای دیگر هیچ کرسی ندارند، نمایندگی واقعی جامعه از بین میرود.
ممکن است آن جریان برنده، اکثریت مطلق جامعه نباشد بلکه صرفاً نسبت به رقبا رأی بیشتری آورده باشد. این وضعیت باعث تشدید دوقطبیها و افزایش نزاعهای سیاسی میشود و در نهایت مشارکت عمومی در انتخابات را کاهش میدهد. در کشورهایی که انتخابات تناسبی دارند، میزان مشارکت بالاتر است؛ چون حتی اقلیتها احساس میکنند رأیشان تأثیر دارد و برای کسب همان یک یا دو کرسی تلاش میکنند.
برای جامعهای مانند ایران که هنوز سازمانیابی سیاسی به معنای دقیق کلمه شکل نگرفته، انتخابات تناسبی میتواند زمینهساز رشد احزاب و نهادهای مدنی باشد. در این نظام، پاسخگویی سیاسی نیز افزایش مییابد؛ زیرا احزاب مسئول معرفی نامزدها هستند و ناگزیر باید در برابر عملکرد آنان پاسخگو باشند. این نظام، رفتارهای شخصمحور، اشرافی و غیرپاسخگو را نیز کاهش میدهد. ما یکی از گرفتاریهایمان، شخصیتهای خاص در سیاست هستند.
در این نوع انتخابات دیگر شاهد چهرههایی نخواهیم بود که بگویند «من را به اجبار نامزد کردند» یا یک روز در یک فهرست انتخاباتی هستند و روز دیگر در فهرستی متفاوت. بنابراین، انتخابات تناسبی میتواند به تقویت تشکلیابی، شفافیت سیاسی، افزایش رغبت مردم به مشارکت، تحقق عدالت انتخاباتی و ارتقای حس نمایندگی واقعی در جامعه کمک کند. البته باید توجه داشت که انتخابات تناسبی تنها بخشی از مسأله را حل میکند.
اگر احزاب امکان فعالیت نداشته باشند، یا در تأیید صلاحیتها سلیقهای عمل شود، هدف اصلی این نظام که همان نمایندگی واقعی اقشار مختلف جامعه است، محقق نخواهد شد. با این حال، این گام نخست تجربهای مهم است و هرچند در آغاز با کاستیهایی همراه خواهد بود، اما مسیر درستی را آغاز کردهایم. البته ما مطلق تناسبی هم نخواهیم بود. سه مدل داریم: اکثریتی، تناسبی و مدل تلفیقی یا مختلف. افراد هم میتوانند یک لیست جداگانه عملاً منفردین داشته باشند.
برخی می گویند انتخابات تناسبی باعث میشود شورا چندپاره و تصمیمگیری دشوار شود. آیا این تنوع سیاسی تهدید است یا نشانه بلوغ دموکراتیک؟
نورانینژاد: تحزب در انتخابات، افراد را محدود نمیکند، بلکه آنها را برای مخاطب شفاف میسازد. رأیدهنده میداند فردِ موردنظرش با چه شناسنامهای وارد عرصه شده و بر اساس همان شناسنامه از او پاسخ میخواهد. دیگر دوران شعارهای مبهم از قبیل «نه چپم، نه راست، نه حزبی» باید تمام شود؛ این نه پسندیده است و نه قابل دفاع. یکی از اقدامات مثبتی که در دولت انجام میشود، بهویژه با پیگیری آقای زینیوند، حرکت به سمت ساماندهی و ادغام احزاب است تا از وضعیت فعلی که بیش از صد حزب کوچک وجود دارد، خارج شویم. وقتی نظام انتخاباتی حرفهای و تناسبی شود، خودبهخود به ادغام و شفافیت و قدرتیابی احزاب کمک میکند.
اصل این کار بسیار ضروری بود؛ هرچند دیر، اما بالاخره انجام شد. ای کاش از انتخابات مجلس شروع میشد، نه شوراها. این نظام پیچیدگیهایی دارد که باید برای جامعه بهخوبی تبیین شود. دولت و حاکمیت باید وقت بگذارند و آن را توضیح دهند. نباید تصور کرد که با اجرای تناسبی، همه مشکلات حل میشود؛ این نظام انتخاباتی معجزه نمیکند، بلکه آغاز یک روند است. باید اجازه دهیم جریانهای مختلف حضور پیدا کنند. بعد از انتخابات نیز احزاب باید فعال بمانند، نمایندگان خود را پشتیبانی کنند، برایشان ایده، کمیسیون و کمیته فراهم کنند و از آنها پاسخ بخواهند. این یعنی توسعه سیاسی، شفافیت و افزایش پاسخگویی؛ گامی رو به جلو برای اینکه جایگاه هر فرد و میزان مسئولیتش مشخص باشد و بدانیم در قبال هر تصمیم، از چه کسی باید پرسش کرد.
اشاره کردید به موضوع پاسخگو کردن افراد. فرض کنید یک حزب سه کرسی در شورا یا مجلس دارد؛ در نظام تناسبی، این حزب چگونه میتواند فرد منتخب خود را نسبت به عملکردش پاسخگو کند؟ دیگر نمیشود گفت «من حزبی نیستم»، زیرا فرد با سازوکار حزبی وارد لیست شده و حالا کرسی گرفته است. این پاسخگویی در ساختار تناسبی چگونه ممکن است؟
نورانینژاد: مسیر انتخاب فرد در نظام تناسبی، خودبهخود مانع از آن میشود که از حربههای رایج گذشته استفاده کند و بگوید «من ربطی به حزب نداشتم» یا «حزب خودش سراغ من آمد». در این نظام، میثاقنامه حزبی وجود دارد و فرد با امضای آن رسماً تعهد میدهد. بنابراین مشخص است که به چه جریان فکری تعلق دارد. اما نکته دیگری هم هست؛ ائتلافها در نظام تناسبی، بیشتر پس از انتخابات شکل میگیرند تا پیش از آن. یعنی وقتی نهاد منتخب (شورا یا مجلس) تشکیل شد، نیروهای سیاسی برای همکاری و یافتن نقاط اشتراک تلاش میکنند. این اتفاق باعث میشود از دوقطبیهای تند کاسته شود و همکاریها افزایش یابد. در نتیجه، شورای شهر یا مجلس کارآمدتر عمل خواهد کرد.
احزاب برای اینکه بتوانند از انتخابات تناسبی بیشترین بهره را ببرند، باید چه اقداماتی انجام دهند؟
نورانینژاد: بله، حداقل کارکرد انتخابات تناسبی همین است که افراد را در برابر حزب پاسخگو میکند. اجازه بدهید از منظر دیگری هم به این پرسش بپردازم. همانطور که در ابتدای صحبتهایم گفتم، این طرح گامی برای افزایش مشارکت و کارآمدتر کردن نهاد انتخابات است. اما پیش از آن، مقدماتی لازم دارد. یکی از چالشهای سالهای گذشته این بوده که نهادهای نظارتی یا اجرایی، مانع مشارکت برخی جریانها میشدند. یکی از دلایل دفاع از نظام تناسبی این است که اقشار مختلف جامعه بتوانند نمایندگی سیاسی پیدا کنند. این امر زمانی محقق میشود که امکان تأیید صلاحیت برای جریانهای گوناگون فراهم باشد. اگر بخشهایی از جامعه احساس کنند در میان نامزدها نمایندهای ندارند، چه انتخابات اکثریتی باشد چه تناسبی، دچار بیاعتمادی خواهند شد.
آیا این سازوکار انتخاباتی میتواند باعث حضور گروههای حاشیهای در نهادهای تصمیمگیر شود و نقش آنان را افزایش دهد؟
نورانینژاد: هدف دموکراسی این است که جامعه احساس کند کسی هست که حرفش را در حاکمیت بازتاب دهد. یکی از راهها، تناسبی کردن انتخابات است؛ اما پیششرط آن فراهم کردن بستر مشارکت سیاسی است. احزاب باید بتوانند آزادانه فعالیت و موضعگیری کنند، بدون اینکه بابت مواضع سیاسی خود تحت فشار قرار گیرند. باید امکانات لازم در اختیارشان باشد. از سوی دیگر، باید در تأیید صلاحیتها گشادهدستتر عمل شود تا نهاد انتخابات تضعیف نشود. ما در سالهای اخیر شاهد کاهش مشارکت بودهایم.
نهاد انتخابات پیش از نهادهای انتخابی تضعیف شد. مشارکت پایین، مجلس و شوراها را ضعیفتر کرد. در حالی که در گذشته انتخاباتهای پرشوری داشتیم، امروز میزان حضور مردم کاهش یافته است. در انتخابات اخیر، مشارکت در دور اول حدود ۴۰ درصد بود و از مرز ۵۰ درصد عبور نکرد. تا زمان برگزاری انتخابات، باید حداقلی از رضایت عمومی، بویژه در حوزه معیشت، ایجاد شود. بدون رضایت مردم، نه نهاد انتخابات و نه نهادهای انتخابی نمیتوانند مشارکت را جلب کنند. همچنین باید مسائل سیاست خارجی و اقتصادی کشور حل شود. همه این موارد در مشارکت مردم اثرگذار است.
آیا در انتخابات تناسبی، نسل جدید فرصت بیشتری برای ورود به مجلس و شوراها پیدا میکند یا همچنان قدرت بین احزاب قدیمی تقسیم میشود؟
نورانینژاد: برای جوانگرایی و پوستاندازی سیاسی به ابزارهای متعددی نیاز داریم. انتخابات تناسبی میتواند تا حدی به این فرآیند کمک کند، اما به تنهایی کافی نیست. در احزاب و تشکلهای ما، سازوکار جانشینپروری ضعیف است. با این حال، سازوکار تناسبی میتواند موجب برگزاری نوعی «انتخابات مقدماتی درونحزبی» شود؛ یعنی نیروهای جدید درون حزب با یکدیگر رقابت کنند و این امر، فرصت بروز و رشد نیروهای جوان را فراهم میسازد.
متن کامل این میزگرد را اینجا بخوانید.
انتهای پیام/