کارگردان فیلم «مرد خاموش»:
اعتراض داریم و ناراحتیم؛ ولی فیلم میسازیم و به جشنواره میآییم
هنر
133191
احمد بهرامی از فیلمهای حاضر در چهل و سومین جشنواره جهانی فجر گفت: همه ما اعتراض داریم و از بسیاری رفتارها ناراحتیم و نمیتوانیم برخی از آنها را ببخشیم. اما اینها دلیل نمیشود که ما فیلم نسازیم و جشنواره برگزار نکنیم و در جشنواره نباشیم.
ایران آنلاین: احمد بهرامی، فیلمساز مستقل و صاحبسبک سینمای ایران، با فیلم تازهاش «مرد خاموش» در چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارد. او پیش از این با آثاری چون «دشت خاموش» و «شهر خاموش» توجه منتقدان و جشنوارههای بینالمللی را جلب کرده و حالا با این فیلم سه گانهاش را کامل کرده است. بهرامی امسال با «مرد خاموش» به شیراز آمده و در حاشیه این جشنواره با ما درباره دلایل حضور، نگاهش به جشنواره جهانی، و دغدغههای فیلمسازی مستقل گفتوگو کرده است.
به گزارش ایرنا، متن مصاحبه با این فیلمساز در ادامه آمده است.
با فیلم «مرد خاموش» در چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارید. توضیح بفرمایید که اصلاً چرا در این رویداد شرکت کردید؟
من فیلم میسازم برای اینکه مخاطب فیلم را ببیند. یکی از جاهایی که مخاطبان جدی برای دیدن فیلمهای من وجود دارند ـ که حالا همه فیلمها البته هنری هستند و من این کلمه را به همین شکل به کار میبرم ـ جشنوارههاست. فیلمهای من معمولاً فیلمهایی نیستند که مخاطب انبوه داشته باشند یا در سینمای بدنه قرار بگیرند. بیشتر فیلمهای هنریتر و آثار هنر–تجربی محسوب میشوند. در حقیقت، اصلیترین مخاطبان من در جشنوارهها هستند؛ چه جشنوارههای خارجی و چه داخلی. این فیلم برای اولینبار در جشنواره شانگهای سال گذشته حضور داشت و همانجا جایزه جام طلایی بهترین دستاورد هنری را دریافت کرد. در چند جشنواره دیگر مثل پونا هم شرکت کردیم. وقتی هم که دبیر جشنواره اعلام کرد این دوره قرار است در شهر شیراز برگزار شود، ما بیشتر ترغیب شدیم و فیلم را در اختیار جشنواره جهانی فجر قرار دادیم.
به نظر شما جشنواره جهانی فیلم فجر به یک استاندارد، اثرانگشت و هویت مشخص رسیده یا صرفاً یک جشنواره مشابه سایر جشنوارههاست؟
به نظر من جشنواره با آمدن به شیراز هویت خودش را پیدا کرد. چهلوسومین دوره جشنواره است و سالهای زیادی این رویداد در کنار جشنواره داخلی برگزار میشد و خیلی جدی گرفته نمیشد. چند سالی هم از جشنواره فجر جدا شد که به نظر من همان سالها دوران باشکوهی بود، تا قبل از اینکه در دولت آقای شهید رئیسی دوباره ادغام شود. حالا دوباره مستقل شده و دارد برگزار میشود و هویت خود را پیدا میکند. نکته کلیتر اینکه سینمای ایران در دنیا اعتبار بسیار زیادی دارد و جشنوارههای مختلف از فیلمهای ایرانی در بخشهای گوناگون استفاده میکنند. به نظر میرسد این جشنواره نیز مانند خود سینمای ایران میتواند دارای اعتبار شود. با آمدنش به شیراز که شهر علم، شعر، فرهنگ و ادب است واقعاً جایگاه خود را پیدا میکند.
جشنواره با آمدن به شیراز هویت خودش را پیدا کرد
البته صحبتهایی هم هست، برخی دوستان مخالفاند یا ناراحتاند. ما در کشور بالاخره مشکلاتی داریم؛ از مسائل اقتصادی تا کمبود بارندگی و هزار مسئله دیگر که همیشه، دستکم در صد سال اخیر، وجود داشته است. اینها به جای خود؛ ما آنها را مطالبه میکنیم و مدیرانی داریم که باید مورد بازخواست قرار بگیرند و از آنها مطالبه داشته باشیم، حتی در سطح رئیسجمهور. اما در عین حال جشنواره هم باید باشد. جشنواره جایی است که اتفاقاً فیلمهای مدل فیلمهای من را نمایش میدهد. این فیلم اساساً مناسب نمایش عادی در سینمای بدنه نیست؛ باید در جشنواره یا در سینمای هنر و تجربه نمایش داده شود و مخاطب خاص دارد. دغدغهای که مطرح میکند واقعاً از دغدغههای همین امروز ما در سال ۱۴۰۴ است. چه خوب که مدیر و دبیر جشنواره و مشاورشان تشخیص دادند چنین فیلمی که حتی سیستم را نقد میکند، در جشنواره حضور داشته باشد.
در مورد تحریم جشنواره میدانیم که برخی افراد به آقای جیلان نامه نوشتند و پاسخ گرفتند. نظر شما درباره این ماجرا چیست؟
من همان ابتدا هم گفتم و خواهشم این است که صحبتهای من کامل منتشر شود. موردی پخش نکنید که بعداً دوستان بخشی از آن را جدا کنند و جاهای مختلف قرار دهند و به آن ایراد بگیرند. مسئله اصلی این است که همه ما نسبت به بسیاری از مسائل اعتراض داریم. حتی اگر در ناف اروپا، آمریکا، سوئد، ژاپن یا هر کشور دیگری زندگی کنید، حتماً نسبت به بخشهایی از سیستم حاکم معترض هستید. طبیعی است؛ مگر میشود سیستمی وجود داشته باشد و نقص نداشته باشد؟
همه ما اعتراض داریم و از بسیاری رفتارها ناراحتیم و نمیتوانیم برخی از آنها را ببخشیم. مسببان آن رفتارها باید بازخواست شوند. اما اینها دلیل نمیشود که ما فیلم نسازیم، جشنواره برگزار نکنیم یا به فرد معتبری مانند جیلان که پذیرفته رئیس هیئت داوران جشنواره باشد نامه بنویسیم و بگوییم نرو. قطعاً آقای جیلان در جریان مسائل روز ایران هست. او خودش در ترکیه طی دهههای مختلف با مسائل مشابه درگیر بوده و آنها را دیده است. وقتی فیلم میساخته بسیاری مسائل را نقد کرده و ما هم فیلمهایش را دیدهایم. ما هم همینطور هستیم؛ ما فیلمساز مستقل هستیم و در عین اعتراض، ترجیح میدهیم فیلمهایمان در جشنوارهها دیده شوند؛ هم خارجی و هم داخلی.
چقدر از فیلمهای جشنواره را مشاهده کردید و به نظرتان این آثار برای مخاطبان و فیلمسازانی که آمدهاند جذاب هست یا خیر؟
من تا الان موفق نشدهام فیلمهای زیادی ببینم، اما آنچه طی این دو روز در شیراز مشاهده کردم استقبال واقعاً بینظیر است. خود شما هم میبینید. پیشتر هم فیلمهایم در شیراز نمایش داشته و فقط درباره فیلمهای خودم نمیگویم؛ همه فیلمها در شیراز با جدیت دنبال میشوند. مخاطبان شیرازی بسیار جدی، دقیق و اهل نقد و بررسی هستند و کمتر شهری را دیدهام که چنین فضایی داشته باشد. در مورد فیلمهای خارجی هم تا جایی که اطلاع دارم لیست کامل دیر اعلام میشود، به خاطر مشکلاتی که وجود دارد؛ مثلاً ممکن است به فیلمسازی گفته شود به ایران نرو، خطرناک است یا مشکلات دیگر. فکر میکنم ستاد جشنواره تصمیم گرفته فیلمها را دیرتر اعلام کند. اما آنچه در صحبتهای غیررسمی میان فیلمسازان شنیدهام این است که فیلمهای خوبی حضور دارند و فیلمهای ایرانی هم تعداد قابل توجهی دارند که به نظر میرسد آثار خوبی باشند.
پیشنهاد خاصی برای بهتر برگزار شدن جشنواره دارید؟
پیشنهاد من این است که مسیر برگزاری جشنواره در شیراز ادامه پیدا کند. به نظر میرسد شیراز بهترین انتخاب برای جشنواره جهانی بود و باید نام جشنواره نیز به «جشنواره جهانی فیلم شیراز» یا «جشنواره بینالمللی فیلم شیراز» تغییر کند؛ همانطور که جشنواره بینالمللی فیلم کودک اصفهان را داریم. از این طریق فضای مثبتتری ایجاد میشود. در عین حال باید همچنان فیلمهای منتقدانه ساخته شود که ساخته میشود. سینما اینگونه نیست که اگر ارگانی بودجه بدهد، فقط همان فیلم ساخته شود؛ آن هم باید باشد، اما فیلمساز مستقل گوش نمیکند که دولت چه میگوید، حکومت چه میگوید یا حتی سلیقه روز چیست. فیلمساز برای دل هیچکس فیلم نمیسازد. قبل از ما بودهاند، الان هستند و بعد از ما هم فیلمسازان مستقل خواهند بود. این جشنواره هم به نظر من باید به قوت کار خود ادامه دهد.
ترجیح شما این است که فیلمتان در جشنواره ملی فجر باشد یا جشنواره جهانی فجر؟
من دوست داشتم فیلم در جشنواره ملی فجر هم باشد. همان سال اول که «دشت خاموش» را ساختم، فیلم را به جشنواره ملی فجر ارائه دادم اما چون طبق قوانین باید پروانه ساخت سینمایی میداشتم و فیلمم ویدیویی بود، نمیتوانستم شرکت کنم. چرا دوست دارم در جشنواره ملی هم باشم؟ چون مخاطبان داخلی نخستین کسانی هستند که باید فیلم را ببینند. ما فیلم را میسازیم که مخاطب ببیند و اولین مخاطب هموطنان و همزبانان خودمان هستند. ترجیح من این است که فیلمم ابتدا در جشنواره ملی فجر دیده شود.
انتهای پیام/