«ایران» نسبت دولت و جامعه در آلودگی هوا را بررسی کرد
نگاه ملی به مسأله ملی
دولت
133365
دولت چهاردهم با تأکید رئیسجمهوری بر سلامت مردم، عزم خود را برای مقابله با معضل مزمن آلودگی هوا جزم کرده و از توقف مازوتسوزی تا نوسازی حملونقل و توسعه انرژی پاک را در دستور کار گذاشته است. شواهد نشان می دهد دولت این مسأله را از منظر حقوق شهروندی و از منظر حق ایرانیان برای برخورداری از زیست بهینه و مطلوب دنبال میکند.
مرتضی گلپور-دبیر گروه سیاسی: دولت به مسأله آلودگی هوا چگونه نگاه میکند و برای رفع آن چه کرده است، یا این که قرار است چه بکند؟ نوع پاسخ به این سؤالات به نوبه خود نوع رابطه متقابل جامعه و ساختارهای حکمرانی، بهخصوص دولت را نیز مشخص می کند. به این معنی که در این روزهای آلودگی هوا، جامعه به صورت روزمره درگیر معضلی است که کیفیت زیست روزانه و مطلوبیت سلامت جسمانی آن را تهدید میکند. جامعه در پی آن است تا دریابد نوع واکنش، نوع نگاه و نوع تحرک و اقدامات دولت به مثابه عضو مهم نظام حکمرانی نسبت به مسألههای آن چیست؟ آیا این مسأله او را به تحرک واداشته و گامی برداشته است، یا اینکه دولت نیز همچون مردم در انتظار باد و باران است تا قدری از آلودگی محیط زیست او بکاهد؟ در دولتی که یک پزشک رئیس دولت باشد، طبیعی است که سلامت مردم، به ویژه آلودگی هوا جزو اولویتهای نخست دولت قرار بگیرد. اما مسأله فقط این نیست که الزامات پزشکی مرتبط با سلامت مردم محرک دولت و رئیسجمهوری برای پیگیری حل این مسأله باشد. شواهد نشان می دهد دولت این مسأله را از منظر حقوق شهروندی و از منظر حق ایرانیان برای برخورداری از زیست بهینه و مطلوب دنبال میکند. اما انباشت طولانی مدت مسألهها، زمینه ایجاد و اجرای اقدامات عاجل که به فوریت مسأله را رفع کند، از میان برده است. تاریخ طولانی ایجاد و انباشت مسأله، یافتن راه حلها و اثربخشی راه حلها را نیز طولانی کرده است.
نگاه دولت چهاردهم به مسأله آلودگی هوا
در میان همه برنامههای راهبردی دولت چهاردهم، اگر بخواهیم فقط یک برنامه را نام ببریم که دولت و شخص رئیسجمهوری به آن اهتمام ویژه دارند و آن را در قیاس با سایر برنامهها در اولویت قرار میدهند؛ مسأله کاهش آلودگی هواست.شخص رئیس دولت چهاردهم به طور ویژه این راهبرد را دنبال میکند؛ مسعود پزشکیان. علت این تأکید ویژه شاید این باشد که رئیس جمهوری پزشک است و این دانش و سابقه تجربی و عملی در حوزه سلامت، باعث شده است پزشکیان مسأله آلودگی هوا را به صورت ویژه دنبال کند. در همین راستا، سخن اخیر قائمپناه مبنی بر اینکه «اگر آلودگی هوا بیش از این میزان شود، کشتار میکند» فقط اظهارنظر رسانهای یک مسئول نبود، اظهارنظر معاون رئیسجمهوری است که جایگاه مدیریت سطح عالی دارد که نشان میدهد این مدیر عالیرتبه دولت، هم اهمیت ملی این مسأله را میداند و هم راهکارهای ملی آن را دنبال میکند. اما نباید فقط به اظهارنظر بسنده کرد. غیر از این اظهارنظرها، چه شواهدی وجود دارد، یا بر چه اساسی میتوان ادعا کرد که دولت چهاردهم نسبت به حل مسأله آلودگی هوا اهتمام ویژه دارد و آن را مسألهای در کنار سایر مسائل محیط زیستی نمیبیند؟ این شواهد و ادله را باید در رفتار دولت چهاردهم در پاییز سال گذشته ارزیابی کرد. پاییز 1403 کمتر از 3 ماه از فعالیت دولت چهاردهم نگذشته بود که دولت با تأکید و حمایت رئیسجمهوری و با راهبری معاون اجرایی رئیسجمهوری یک تصمیم راهبردی گرفت: توقف مازوت سوزی. 16 آبان ماه قائم پناه اعلام کرد که «بنا به دستور رئیسجمهوری، مازوت سوزی در سه نیروگاه در اراک، کرج و اصفهان متوقف شده است.» وی در همین اظهارنظر، با اشاره به تأثیر توقف این مازوت سوزی در بروز خاموشی مقطعی برق، گفت: «از همه مردم به خاطر این مسأله عذرخواهی میکنم. واقعاً چارهای نداریم. ما راضی نیستیم این سم (آلودگی ناشی از مازوت سوزی) در شهرهایی مثل اصفهان، کرج، اراک و شهرهای دیگر تولید شود و ترجیح دادیم خاموشی مختصری به طور منظم و با اطلاع قبلی در طول شبانهروز اتفاق بیفتد.» البته قضیه به این سادگی نبود. یعنی تصمیم به توقف مازوت سوزی و اجرای این تصمیم به سادگی همین اظهارنظر قائم پناه در مقام معاون اجرایی رئیسجمهوری نبود. در «جلسه کارگروه ملی کاهش آلودگی هوا» که این خبر بعد از آن اعلام شد، بحثهای زیادی درگرفت و عدهای از اعضای دولت که در این جلسه هم حاضر بودند، به طور جدی مخالف این تصمیم بودند. کار به حدی بالا گرفت که در نهایت، قائم پناه ناچار شد برای مقابله با مخالفتهای دیگر اعضای جلسه، اعلام کند که توقف مازوت سوزی دستور رئیسجمهوری است و من هم نماینده رئیسجمهوری در این جلسه هستم، پس این تصمیم باید اجرا شود.» پس از آن جلسه، بحث زیادی در رسانهها در گرفت مبنی بر اینکه دولت بین خاموشیهای مقطعی و سلامت مردم، سلامت مردم را انتخاب کرده و این را نیز به صورت شفاف اعلام کرده است. البته نباید از کنار این واقعیت گذشت که مدتی بعد از این تصمیم، یعنی زمانی که آشکار شد به دلیل کارشکنیها و خرابکاریهای رژیم صهیونیستی (آنطور که وزیر نیرو بعدها اعلام کرد) اشکالات جدی در فرآیند ذخیرهسازی سوخت در کشور وجود داشته و دولت برای جلوگیری از بروز خاموشیهای بیشتر در شهرها و صنایع، ناچار شده است بار دیگر مازوت سوزی را از سر بگیرد. وقتی که این اتفاق افتاد و مازوت سوزی به عنوان یکی از مهمترین منابع آلایندگی در برخی کلانشهرها آغاز شد، رئیسجمهوری دوم بهمن ماه 1403 بابت این مسأله از مردم عذرخواهی کرد. پزشکیان گفت: «نمیخواستیم مازوت بسوزانیم، ولی مجبور شدیم... برای سوزاندن مازوت شرمنده مردم هستیم، دلمان نمیخواست این اتفاق بیفتد، ولی چارهای نداشتیم... اگر این کار را نمیکردیم، باید گاز خانههای مردم را قطع میکردیم.»
راهکارهای چند بعدی دولت
اما راهکار دولت برای رفع و مدیریت آلودگی هوا فقط توقف مازوت سوزی نبود که در نهایت آن را هم به دلیل ناترازی و خرابکاری در تأمین سوخت نیروگاهها، ناچار شد کنار بگذارد. دولت راهکارهای چندبعدی دیگری را هم دنبال کرد که میتوان این راهکارها را در یک جمله خلاصه کرد: متنوعسازی سوخت مورد استفاده در کشور. به عنوان مثال مطابق گزارشهای رسمی، «بیش از ۶۱ درصد آلودگی هوای تهران مربوط به عوامل متحرک مثل کامیون، سواری و موتورسیکلت است.» بر همین اساس قائمپناه اسفند سال گذشته در جلسه «کارگروه ملی کاهش آلودگی هوا» اعلام کرد که دولت علاوه بر کمک به نوسازی ناوگان حملونقل عمومی و گسترش آن، برقی کردن این ناوگان، برقی کردن موتورسیکلتها و برقی کردن خودروها در کشور را در دستورکار خود دارد. تأکید رئیسجمهوری بر استفاده از انرژی خورشیدی برای تولید برق پاک به جای احداث نیروگاههای حرارتی جدید در کشور، ناشی از همین بود. این رویکرد پزشکیان از ابتدای دولت در دستورکار قرار گرفت و امروز هم با شتاب فزایندهای در حال پیش رفتن است. هدف نهایی، آن چیزی است که پزشکیان به تازگی اعلام کرده است؛ کاهش مصرف گاز در خانهها و کارخانهها و تحویل گاز به نیروگاهها برای تولید برقی که باید به خانهها و کارخانهها اختصاص یابد. تعیین ضربالاجل از سوی رئیسجمهوری برای شرکتهای خودروسازی مبنی بر ساختن موتوری برای خودروهای تولید داخل که هم مصرف کمتر و هم آلایندگی کمتر داشته باشند، تصمیم دیگر دولت و رئیسجمهوری بود. ایجاد ایستگاههای شارژ برای خودروها و موتورسیکلتهای برقی در شهرها، تأمین منابع برای سرعت دادن به اسقاط خودروهای فرسوده و برقیسازی تاکسیها، از دیگر راهکارهایی است که دولت چهاردهم، بویژه در کارگروههای مرتبط با حوزه آلودگی هوا و با مأموریت دادن به معاون اجرایی رئیسجمهور دنبال میکند.
مسألهای به نام تاریخ طولانی مسألهها
نکته امروز مردم، یعنی امروزی که مردم روزها کارشان را در آلودگی هوا آغاز میکنند و در آلودگی هوا هم به پایان میبرند، این است که این راهکارها چه زمانی عملیاتی میشوند و چه زمانی به نتیجه میرسند و درنهایت اینکه روزهای پاک برای تهران و دیگر شهرها چه زمانی از راه میرسد؟ برای فهمیدن اینکه این راهکارها چه زمانی نتیجه میدهد، باید به این توجه کرد که سابقه یا تاریخچه این مسألهها چیست و چقدر است؟ به دیگر سخن، خصلت انباشتی بودن مسأله آلودگی هوا باعث میشود از سرعت به نتیجه رسیدن راهکارها کاسته شود. به عنوان مثال، برقی کردن تاکسیها فرآیندی زمانبر است، همچنان که راهاندازی ایستگاههای شارژ نیز. در عین حال، از رده خارج کردن حجم انبوه خودروهای فرسوده، دستکم به اندازه نصف زمانی که این خودروها وارد چرخه شدهاند، زمان میبرد. به عبارت دقیقتر، حل معضل آلودگی هوا، مسألهای چند بعدی است که دستگاهها و وزارتخانههایی چون نیرو (تأمین برق و ایستگاههای برقی)، کشور (توسعه حملونقل عمومی)، نفت (تأمین گاز برای نیروگاهها)، اقتصاد (ایجاد بازار برای گواهی صرفهجویی در مصرف سوخت) و مانند این را دربرمیگیرد. مهمترین رکن در این زمینه، شهروندان هستند که به عنوان صاحبان خودروها، موتورسیکلتها و نیز صاحبخانهها، آیا تمایل به تغییر مصرف از بنزین به برق برای وسیله حملونقل خود و نیز تغییر مصرف از گاز به برق در خانههای خود را دارند یا خیر؟ و اگر این تمایل وجود ندارد، چطور میتوان این همکاری را در راستای یک پروژه کلان ملی جلب کرد.
مسأله چند بعدی با راهحل چند بعدی
برخلاف تصویری که از درون ایران برای بیرون ایران ساخته میشود تا چهرهای بیگانهخواه از وضعیت ایران ارائه شود، وضعیت جامعه و دولت ایران نه تنها از هم گسسته نیست، بلکه دارای پیوستگی نیز هست. از بیرون چنین القا میشود که آلودگی هوا مسألهای ماندگار برای ایران است. این القای نادرستی است. زیرا بقای این مسأله تا امروز، به معنای بقای همیشگی آن نیست. دلیل بیدوام بودن وضعیت فعلی آلودگی هوا، در راهکارها و سرعت راهکارهایی است که دولت در پیش گرفته است. برخی از راهکارهای دولت با سرعت مطلوبی پیش میرود؛ مانند تأمین برق از انرژی پاک خورشید که بنا به آمار رئیسجمهوری، نیروگاههای برق خورشیدی نصب شده در دولت چهاردهم 7 برابر همه ادوار و همه دولتهای گذشته است. هدف از این سرعت هم، تحقق این راهبرد است که برق پاک، که گاهی میتواند از سوزاندن گاز هم به دست بیاید، به منبع اصلی انرژی در کشور، از خانه تا کارخانه تبدیل شود. اما سایر پروژههای دولت، اعم از برقیسازی خودروها و موتورسیکلتها، ایجاد بازار گواهی صرفهجویی یا از رده خارج کردن خودروهای فرسوده با سرعت مطلوبی پیش نمیرود. اما این به معنی توقف این پروژهها نیست. بلکه حکایت از آن دارد که چندبعدی بودن مسأله آلودگی هوا، راهحلها را نیز چندبعدی کرده و همین امر باعث میشود تا تصمیم ساز زمان بیشتری را صرف ایجاد همکاری و تعریف بستر و زمینههای کار مشترک میان چندین و چند دستگاه مختلف کند.
آلودگی هوا و دیگر مسألههای انباشته
وضع هوا خوب نیست و آلودگی آن غیرقابل تحمل و برای همین است که دولت برای حفظ سلامت شهروندان، به ناچار راههای بسیار کوتاه مدت مانند تعطیلی شهرها، مدارس و ادارهها را انتخاب میکند. با وجود این، به نظر میرسد یک یا چند عامل باعث افزایش اثرات روانی آلودگی هوا بر ذهن یا افکار جامعه شده است. این علت یا علتها، وجود مسائل دیگر مانند تورم، سختی معیشت و حتی بحران کمبود آب است. به دیگر سخن، همزمانیهای این مسألهها، باعث شده است که وزن هر یک بر دیگری هم تأثیر بگذارد و به این ترتیب، مثلاً وزن آلودگی هوا همراه با وزن سختی معیشت یا وضع بنزین احساس شود. طبیعتاً شدت احساس مسأله آلودگی هوا در این شرایط، بسیار بیشتر از زمانی است که فقط پای مسأله آلودگی هوا در میان بود. اما مسأله این است که همزمانی مسأله انباشت شده آلودگی هوا، با دیگر مسألههای انباشت شده مانند بنزین، معیشت و آب، نه تنها برای مردم بلکه برای دولت نیز احساس میشود. به عبارت دیگر، همچون مردم که مسألهها را باهم احساس میکنند، دولت نیز میبایست همزمان برای این مسألهها به دنبال راهحل باشد. این درحالی است که همزمانی مسألهها، یافتن راهحلهای همزمان را به مراتب دشوار میسازد. زیرا راهحلهای همزمان به معنی تقسیم ظرفیتها و تقسیم منابع دولت، اعم از منابع اداری و مالی برای حل مسأله است. این امر میتواند از سرعت اجرای راهبردها در هر حوزه، اعم از آب، هوا و معیشت بکاهد. به نظر میرسد در پاسخ به چنین شرایطی است که دولت و بویژه شخص رئیسجمهوری سعی دارند توان بیشتری را صرف حل مسألههای کشور و مردم کنند.
هوا میآید
بنا به تصویر ارائه شده، میتوان گفت هم دولت و هم جامعه در تکاپوی بهبود امور - اینجا حل مسأله آلودگی هوا- است. اما اینکه هوای پاک چه زمانی میآید، در گرو فهم ملی این مسأله است که این مسألهها اساساً ملی هستند و هر بخشی، از دولت و جامعه یا دیگر نهادها، نقشی و سهمی در آن دارد. دولت سر ایستادن ندارد، اما سؤال این است که چه بخشی و چه کسی سر آن دارد که به دولت بپیوندد؟
انتهای پیام/