نگاهی به کارکردهای فرامتنی سینما در جشنواره جهانی فیلم فجر؛
پنجرهای برای روایت ایران فرهنگی
جعفر انصاریفر تحلیلگر سیاست و نورومدیا درباره کارکردهای فرامتنی سینما در جشنواره جهانی فیلم فجر، یادداشتی به روزنامه ایران ارائه کرد.
گروه فرهنگی - ایران آنلاین: مفاهیمی مانند دیپلماسی عمومی، فرهنگی و اخیراً دیپلماسی سینمایی، نقش مهمی در تولید قدرت نرم و برند ملی کشورهای جهان یافتهاند. عبور از تمرکز صرف بر سیاست و امنیت، امکان بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی و هنری را برای کشورهای پیشرفته فراهم کرده است و کنشگران فرهنگی-هنری میتوانند در میکروفیزیک قدرت ملی نقشآفرینی کنند که پیشتر کمتر مورد توجه بود.
توجه به دیپلماسی عمومی و فرهنگی آنقدر در سیاستگذاری و برنامههای قدرتهای بزرگ اهمیت یافته که ایالات متحده برای این موضوع و ارائه برند ملی خود سالانه یک میلیارد دلار، انگلستان در حدود ۹۰۰ میلیون پوند و چین در بالاترین رتبه با هزینه کردن بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سال، در حال شکل دادن به برند ملی خود به عنوان یک کشور خاص در جهان است. گفته میشود که بیش از ۵۰۰ مرکز و مؤسسه کنفوسیوسشناسی و بیش از دهها رادیوی بینالمللی توسط دولت چین برای تصویرسازی مورد نظر از آن کشور خریداری شده و در یک روند تدریجی و منعطف این رسانهها در حال تولید قدرت و برند برای چین به عنوان قدرت برتر آینده جهان هستند.
کشورهای دیگر هم به نوبه خود با هزینه کردن مبالغی قابل توجه در قالب برگزاری انبوه جشنوارههای هنری، ورزشی، فرهنگی و... سعی میکنند تا از این قافله جذاب عقب نمانند.
وضعیت ایران
ایران با فرهنگ و تمدن تاریخی قدرتمند، تلاشهایی برای برندسازی ملی و دیپلماسی عمومی از طریق هنر و سینما داشته است. اما به دلیل تغییر دولتها، نوسانات بودجه و نبود انسجام گفتمانی، این تلاشها گاهی اثرگذاری لازم را نداشتهاند. برخی منتقدان، هزینهها را هدردادن منابع میدانند، اما بدون ارزیابی علمی و دقیق، نمیتوان اثر واقعی این برنامهها را نادیده گرفت.
نمونههایی از موفقیتهای گذشته نیز نشان میدهد که جشنوارهها و نمایشهای بینالمللی، حتی با محدودیتهای موجود، توانستهاند تصویر ایران را در ذهن مخاطبان خارجی تغییر دهند. این نشان میدهد که با سیاستگذاری و مدیریت هوشمندانه، میتوان اثرگذاری این رویدادها را به حداکثر رساند.
جشنواره جهانی فیلم فجر فرصتی طلایی
در شرایطی که ایران تحت شدیدترین حملات رسانهای و شناختی قرار دارد که هدف اصلی آن بیثباتسازی اجتماعی از طریق آسیبزدن به انسجام ملی است، جشنواره جهانی فیلم فجر پنجرهای منحصر بهفرد برای روایت صحیح ایران واقعی و فرهنگی است. این جشنواره با تمرکز بر موضوعات محوری داخلی و جهان اسلام با رویکردی معنویتگرا، میتواند فرآیندهای عصبی شناختی مخاطبان خارجی، از ایران را به نفع اهداف ملی تغییر دهد. در این صورت است که حضور سینماگران و منتقدان بینالمللی، امکان معرفی ایران حقیقی را به جهان فراهم میکند و از این طریق، روایتهای تحریفشده و سیاسی امپریالیزم دیجیتال را به چالش میکشد.
جشنواره جهانی فیلم فجر، فرصتی است برای نشان دادن ایران مقتدر، متمدن و هنرمند و میتواند تأثیر مستقیم بر قدرت نرم و برند ملی کشور داشته باشد. هر فیلم، کارگردان یا اثر سینمایی که در این رویداد حضور مییابد، میتواند یک پیام فرهنگی و هویتی قدرتمند به مخاطبان جهانی منتقل کند.
جشنوارهها به مثابه ابزار روایتسازی
رویدادهای فرهنگی-هنری باید به عنوان موقعیتهای روایتساز و برندساز دیده شوند. از منظر علوم اعصابشناختی، سینما ظرفیت بالایی در همگامسازی واکنشهای عصبی مخاطبان دارد. برای همین، موفقیت در این مسیر نیازمند ۱-سیاستگذاری دقیق و هماهنگ فرادولتی؛ ۲-برنامهریزی و اجرای اثرگذار؛ ۳-انسجام گفتمانی و فرهنگی برندسازی ملی و ارائه روایت درست ایران، تنها با چهارچوببندی منسجم، هماهنگی بین نهادها و اجرای بهموقع سیاستها امکانپذیر است. انسجام گفتمانی برای رویدادهای جهانی، کلید موفقیت در این مسیر است.
جشنواره جهانی فیلم فجر، فرصتی طلایی برای ایران فرهنگی و هنری است تا تصویر واقعی خود را به جهان معرفی کند و اثرگذاری خود در قدرت نرم و برند ملی را افزایش دهد. این رویداد، در کنار دیگر فعالیتهای دیپلماسی عمومی و فرهنگی، میتواند مانعی جدی برای حملات رسانهای و شناختی علیه ایران باشد.
با سیاستگذاری دقیق، انسجام گفتمانی و مدیریت هوشمند، ایران میتواند روایت قدرتمند، متمدن و واقعی خود را تثبیت کرده و از این فرصت بینالمللی نهایت بهره را ببرد.
انتهای پیام/