نگاهی به تأثیرات آلودگی هوا بر مناسبات سینما؛
فیلم دیدن در غبار
مهرداد پارسایی منتقد سینما درباره تأثیرات آلودگی هوا بر مناسبات سینما، یادداشتی را به روزنامه ایران ارائه کرد.
گروه فرهنگی - ایران آنلاین: این روزها آلودگی هوا چنان است که پردهای از غبار جلوی چشم انسان و چشمانداز شهر کشیده که شاید چشمها دیگر توان تماشای فیلم بر پرده سینما را نداشته باشند. وضعیت بحرانی آلودگی هوا، بهعنوان یک معضل اجتماعی، تأثیرات خود را بر فعالیتهای سینمایی در حوزههای مختلف گذاشت. این تأثیرات البته در همه عرصههای فعالیت سینمایی به یک شکل نیست. تعطیلی مدارس و ادارات میتواند احتمال حضور آنها را در سینما افزایش دهد. بهویژه اینکه سینما یک محیط سربسته است و تماشاگر در معرض تهدیدهای آلودگی هوا نیست. از این منظر آلودگی هوا از یک تهدید زیستمحیطی به فرصتی سینمایی بدل شده و تعطیلی مدارس و ادارات ممکن است مخاطبان بیشتری را به سمت سالنهای سینما سوق دهد.
از آنجایی که پارک و امکان تفریحی عمومی بهدلیل اینکه در معرض مستقیم آلودگی هوا قرار دارند، سالنهای سینما بهمثابه پناهگاهی بدل میشود که میتوان در آن اوقات فراغت خود را سپری کرد.
با این حال نمیتوان به این استدلال اکتفا کرد و آن را بهعنوان نتیجه تأثیرات آلودگی هوا بر گیشههای سینما تعمیم داد. هیچ نوع تحقیق میدانی و ارزیابی پیمایشی درباره این مسأله صورت نگرفته تا قابل اعتماد باشد.
با اینکه برخی از افزایش تماشاگران سینما بهخاطر آلودگی هوا میگویند، برخی هم معتقدند آلودگی هوا موجب میشود خیلیها بهویژه کسانی که مشکلات تنفسی دارند حتی اگر از پیش برای سینما رفتن برنامهریزی کرده باشند آن را کنسل و به زمان دیگری موکول کنند.باتوجه به این دو روایت متفاوت، اساساً نمیتوان بدون پشتوانه آماری دقیق و پژوهشی به تحلیلهایی از این دست اعتماد کرد! آنچه بهظاهر منطقی به نظر میرسد این است که اگر سینما رفتن را بهمثابه یک کنش اجتماعی که در فضای شهری رخ میدهد لحاظ کنیم، هرگونه معضل و چالش عمومی مثل اختلال در شبکههای اینترنتی، آلودگی هوا، حتی برف و باران و ترافیکهای سنگین برساخته آن باید بهعنوان متغیرهای بازدارنده، نقش منفی در آمار مخاطبان سینما بگذارد! عقل حکم میکند که مخاطب به قیمت تهدید سلامتی خود به سینما نرود.
ضمن اینکه روحیه عمومی جامعه با نوعی بیحوصلگی و بیانگیزگی برای حضور در محافل هنری همراه بوده و بهاصطلاح دل و دماغی برای سینما و تئاتر رفتن وجود نداشته است. لذا نمیتوان منطق عقلانی برای گزارشهایی از این دست قائل شد مگر اینکه پای عشق به سینما وسط باشد و استدلال کنیم که آلودگی هوا هم نمیتواند غباری بر جاذبههای سینما بنشاند و از مخاطبان آن بکاهد یا جذابیت برخی فیلمها باعث شده باشد که مخاطب در شرایط اضطراری هوا هم به تماشای آن برود. مثلاً الان فیلمهایی مثل «بچه مردم» یا «قسطنطنیه» فارغ از خوب و بد بودنش از لحاظ سینمایی، فیلمهایی است که خوب میفروشند و آلودگی هوا هم تأثیر چندانی در میزان فروش آن نداشته است. از سوی دیگر آلودگی هوا در شرایط اضطراری فقط بر فروش فیلمها و گیشه سینماها تأثیر نمیگذارد بلکه ممکن است فرآیند تولید در حوزه سینما را نیز مخدوش یا کند، کند. چهبسا بازیگران، کارگردانانها و عوامل فنی یک فیلم بهدلیل مشکلات تنفسی نتوانند در این شرایط بر سر صحنه فیلمبرداری حاضر شوند و این مسأله، بر روند تولیدات سینمایی تأثیر منفی بگذارد.
شدت آلودگی هوا بهعنوان یکی از متغیرهای اجتماعی بر مکانیسمهای سینمایی تأثیر میگذارد و بهانه خوبی است تا در پژوهشهای جامعهشناختی سینما، سایر عناصر و متغیرهای اجتماعی بر حیات سینمایی مورد سنجش و تحلیل قرار گیرند.
درواقع بحران محیط زیستی هم به بحرانهای دیگر سینمای ایران اضافه شده است.
سینمایی که خودش هم هنوز بهشکل جدی به مقوله آلودگی هوا و تأثیر آن بر سلامت مردم نپرداخته و کمتر فیلمی در سینمای ایران وجود دارد که قصه آن براساس آلودگی هوا و تأثیرات مخرب آن ساخته شده باشد. هم هوای آلوده سینما، چوب لای چرخ سینما میگذارد و هم سینما به روایت این هوا نمیپردازد تا در این چرخه معیوب، حال هر دو خراب بماند!
انتهای پیام/