راهبرد امنیت ملی دونالد ترامپ، اروپا را هدف قرار داده است
جهان
134371
در سند راهبردی که بهتازگی منتشر شده، دولت ترامپ اروپا را در مواجهه با «محو شدن تمدنی» به تصویر میکشد. روابط فراآتلانتیک در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ تا این اندازه بهطور شدید تیره شده است.
مارک ماگیروفسکی، معاون پیشین وزیر خارجه لهستان و سفیر این کشور در اسرائیل و ایالات متحده-گروه جهان: دولت کنونی ایالات متحده در مجموع اروپا را ضعیف و فلج میبیند: رو به افول از نظر اقتصادی و اجتماعی، و ناتوان در رسیدگی به فوریترین مشکلات ساختاری. اروپا در جنگ علیه مهاجرت غیرقانونی بهطور مرگباری در حال شکست است و در رقابت فناوری عقب مانده. اروپا از دفاع نظامی از خود ناتوان است، چه برسد به دفاع از اوکراین. اروپا
در عمل در حال مردن است. تمامی این پدیدههای نگرانکننده باعث میشوند «قاره کهن» از منظر منافع جهانی ایالات متحده بسیار کمتر جذاب باشد.
فصل اختصاصیافته به اروپا در «راهبرد امنیت ملی» که بهتازگی توسط دولت ترامپ منتشر شده، جای چندانی برای تردید باقی نمیگذارد: «مقامهای آمریکایی عادت کردهاند مشکلات اروپا را از دریچه هزینههای ناکافی نظامی و رکود اقتصادی ببینند.
در اینباره حقیقتی وجود دارد، اما مشکلات واقعی اروپا حتی عمیقتر از اینهاست، اما این افول اقتصادی تحتالشعاع چشمانداز واقعی و تیرهتر محو شدن تمدنی قرار میگیرد.
چندین حوزه وجود دارد که در آن شکاف ایدئولوژیک میان ایالات متحده و اروپا آشکارتر شده است. رئیس جمهوری آمریکا و حامیانش، آمریکای امروز را بهعنوان نجاتدهنده مسیحیت، در مبارزهای ظاهراً کتابمقدسی علیه «ووکگرایی» و جهانیگرایی به تصویر میکشند. در این تقابل، محافظهکاران آمریکایی اروپای لیبرال را بیشتر یک دشمن میبینند تا یک شریک؛ اگر نه تهدیدی آشکار برای تمدن غرب. از این منظر، حتی روسیه نیز همسوتر با ارزشهای موسوم به ماگا (MAGA) بهنظر میرسد.
تغییرات اقلیمی به مسأله پرتنش دیگری بدل شده است. شماری از مقامهای ارشد آمریکایی اخیراً صحت یا دستکم دقت دادههای علمی در این زمینه را زیر سؤال بردهاند. آنچه برای اغلب تصمیمگیرندگان اروپایی مسیری اجتنابناپذیر به سوی انرژی پاکتر محسوب میشود، برای همتایان آنها در آن سوی اقیانوس منفور است.
به همین ترتیب، رویکرد آمریکا به حقوق بینالملل با رویکرد اروپا متفاوت است. ماه گذشته، هنگامی که از وزیر خارجه مارکو روبیو درباره عملیات نظامی آمریکا علیه قاچاقچیان مواد مخدر در دریای کارائیب پرسیده شد، او گفت: «فکر نمیکنم اتحادیه اروپا این حق را داشته باشد که تعیین کند حقوق بینالملل چیست و آنچه قطعاً حق تعیین آن را ندارد، این است که ایالات متحده چگونه از امنیت ملی خود دفاع میکند.»
در نهایت، نگرشهای متفاوت آمریکا و اروپا نسبت به نفوذ فزاینده هوش مصنوعی، عامل دیگری از تفرقه است. برای کسبوکارهای آمریکایی، این یک فرصت و مرزی تازه برای پیشتازی است. در مقابل، برای اغلب جوامع اروپایی، این یک تهدید است.
جالب آنکه حتی امروز نیز اکثریت بزرگی از آمریکاییها، اروپا را با بخش غربی آن یکی میدانند. حتی موضوع «اروپای غربی در برابر اروپای شرقی» نیست؛ بلکه «اروپا» در برابر مجموعهای از کشورها و مردمان پساشوروی است.
با این حال، هرچند ناامیدکننده به نظر میرسد، این همزمان نفرین و نعمت است. و فرصتی برای بازگشت به تمایز معروف میان «اروپای قدیم» و «اروپای جدید» که دو دهه پیش بارها و با اشتیاق توسط دونالد رامسفلد و دیگر نئوکانهای آمریکایی به کار میرفت. شاید با اندکی اصلاح، «اروپای قدیم» در برابر «اروپای جوان» توصیف مناسبتری باشد.
این احتمالاً دردناکترین معضل دولتهای اروپای مرکزی در این لحظه است: تا چه حد باید با آمریکای ترامپ بهعنوان «اروپایی» گفتوگو کنیم، با آگاهی از اینکه این تعریف احساسات مثبتی در کاخ سفید برنمیانگیزد؟ و تا چه حد باید نقش «مردان سرسخت» از شرق را بازی کنیم، نه «آدمهای خوب» از پاریس یا هلسینکی، در حالی که بهخوبی آگاهیم چنین نگاهی میتواند روابط ما با پایتختهای اصلی اروپایی را مسموم کند؟ کشورهای اندکی و رهبران باز هم کمتری در اروپا وجود دارند که بتوانند این شکاف را پر کنند و بهطور همزمان و پیوسته روابطی عالی با واشنگتن، برلین و بروکسل حفظ کنند.
منبع: National Interest
انتهای پیام/