چرا ارتش لبنان به لحاظ ساختاری قدرت دفاع از این کشور را ندارد؟
یک ضعف مهندسی شده
جهان
135534
تنها چند ساعت پس از آنکه لبنان و اسرائیل هفته گذشته در ناقوره روبهروی یکدیگر نشستند و اولین مذاکرات مستقیم خود را از سال ۱۹۸۳ برگزار کردند، جتهای اسرائیلی به آسمان بازگشتند و شهرهایی در جنوب لبنان را بمباران کردند.
هیچ انفجار ثانویهای، هیچ انبار سلاحی، هیچ رزمندهای وجود نداشت - فقط غیرنظامیان بار دیگر به همان بهانه تکراری «زیرساختهای حزبالله» بمباران شدند.
این یک یادآوری بود، اگر کسی هنوز به یادآوری نیاز داشت که تعریف اسرائیل از آتشبس ، یکجانبه است: هر وقت بخواهد آتش میگشاید، هر وقت بخواهد نقض میکند و هیچ پیامدی نمیپذیرد و ارتش لبنان که ایست و بازرسیاش چند دقیقه آن طرفتر بود، نمیتوانست کاری انجام دهد.
این به خاطر شجاعت نداشتن سربازانش نیست؛ آنها یک سال است که در جنوب، زیر تهدید مداوم و مرگبار گشتزنی میکنند. آنها خانوادهها را در حالی که پهپادها بالای سرشان در حال پرواز بودند، تخلیه کردهاند. آنها رفقای کشته شده با لباس فرم را دفن کردهاند. آنها به اندازه کافی نزدیک بودند که صدای جتها را بشنوند و امواج شوک را حس کنند.
اما آنها هیچ پاسخی نداشتند: نه سامانه دفاع هوایی، نه موشکهای رهگیر، نه راداری که بتواند یک اف-۳۵ را ردیابی کند. ارتش از نظر ساختاری قادر به محافظت از غیرنظامیانی که سوگند دفاع از آنها را خورده است، نیست زیرا دهههاست که کشورهای قدرتمند، ناتوانی آن را تضمین کردهاند.
نقض مکرر
نیروهای مسلح لبنان نمیتوانند از کشور دفاع کنند؛ نه به دلیل فقدان شجاعت یا وحدت، بلکه به این دلیل که آنها به طور سیستماتیک از ابزارهای دفاع ملی محروم شدهاند. امروز صحت این گزاره به طرز وحشیانهای و مکرراً ثابت شده است.
از زمان آغاز «آتشبس» در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، اسرائیل بیش از 10 هزار مورد نقض حاکمیت لبنان، از جمله بیش از ۷۵۰۰ مورد نقض هوایی و ۲۵۰۰ مورد نقض زمینی، در کنار نقضهای مکرر دریایی، ترورها و تخریبهای سیستماتیک، انجام داده است.
حداقل ۴۱ سرباز لبنانی در دوره اکتبر ۲۰۲۳ تا نوامبر ۲۰۲۴ در لباس نظامی کشته شدند. هفت نقطه مرزی لبنان همچنان اشغال شده است. یونیفیل که دهههاست بر خطوط آتشبس نظارت دارد تأیید میکند که اقدامات اسرائیل ناقض قطعنامه ۱۷۰۱ و چهارچوب قانونی اولیه برای حفظ آتشبس ۲۰۰۶ بین اسرائیل و لبنان است که اسرائیل به سادگی آن را نادیده میگیرد. با وجود این ارتش لبنان نمیتواند جلوی هیچکدام از اینها را بگیرد، نه به این دلیل که از این کار امتناع میکند، بلکه به این دلیل که به لبنان اجازه داده نشده است که این ابزار را در اختیار داشته باشد. ارتش لبنان ضعیف نیست. عمداً تضعیف شده است.
همه از ارتش میخواهند که از کشور محافظت کند، اما هیچ ارتشی نمیتواند این کار را انجام دهد وقتی رادارهایش نمیتوانند هواپیماهایی را که آسمانش را نقض میکنند ببینند؛ هلیکوپترهایش قدیمی و به دلیل کمبود قطعات زمینگیر شدهاند، هیچ سیستم دفاع هوایی ندارد و سربازانش 24 ساعته و 7 روز هفته زیر پهپادهای متخاصم گشت میزنند؛ بدون اینکه توانایی سرنگونی آنها را داشته باشند.
از سال ۲۰۰۶ ایالات متحده بیش از ۳میلیارد دلار به ارتش لبنان کمک کرده است، اما فقط برای سلاحهای سبک، خودروهای هاموی، تفنگ، تجهیزات دید در شب و تعمیر و نگهداری هواپیما. این مبلغ برای جلوگیری از فروپاشی کافی بوده اما هرگز برای دفاع از لبنان کافی نبوده است. بودجه دفاعی لبنان تا سال ۲۰۲۴، ۷۶۸ میلیون دلار بود که بیشتر آن شامل حقوق کارمندانی میشد که به دلیل فروپاشی اقتصادی در شرایط سختی قرار گرفته بودند. بودجه دفاعی اسرائیل ۳۶.۹ میلیارد دلار بود. ارتش لبنان از نظر قدرت نظامی در رتبه ۱۱۵ جهان و اسرائیل در رتبه ۱۵ قرار دارد.
کشوری که نیروی هوایی مؤثر و سامانههای پدافند هوایی ندارد، نمیتواند از آسمان خود دفاع کند: این بدشانسی نیست، این سیاست است.
ضعف مهندسیشده خارجی
توافق طائف در سال ۱۹۸۹ که بشدت تحت تأثیر نفوذ آمریکا شکل گرفت برای حفظ «برتری کیفی نظامی» اسرائیل، سقفهایی را برای تواناییهای نظامی لبنان تعیین کرد. وقتی روسیه در سال ۲۰۰۸ هواپیماهای جنگی میگ-۲۹ رایگان به لبنان ارائه داد، آمریکا مانع این معامله شد. وقتی ایران در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۹ سیستمهای دفاع هوایی ارائه داد، لبنان تحت تهدید آمریکا از قبول این پیشنهاد سر باز زد.
لبنان ذاتاً فاقد ارتش ملی نیست اما از داشتن آن محروم است. مقامات اسرائیلی این را آشکارا میگویند: یوآو کیش، وزیر آموزش اسرائیل در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد: «هیچ تفاوتی بین حزبالله و لبنان وجود ندارد. لبنان نابود خواهد شد. دیگر وجود نخواهد داشت.»
اگر این تهدید است، پس محروم کردن لبنان از ابزارهای دفاع از خود، منفعلانه نیست؛ بلکه بخشی از یک استراتژی است.
در این خلأ بود که حزبالله ظهور کرد. حزبالله که در پاسخ به حمله اسرائیل در سال ۱۹۸۲ ایجاد شد، به یک نیروی نظامی غیردولتی تبدیل شد که از بسیاری از ارتشهای ملی بزرگتر است. هیچ تحلیلگری نمیتواند ادعا کند که دولت لبنان بدون حزبالله همچنان قلمرو جنوب رودخانه لیتانی را در اختیار خواهد داشت.
واشنگتن همچنان از ارتش لبنان میخواهد که حزبالله را خلع سلاح کند. با این حال، تام باراک فرستاده آمریکا آشکارا اعتراف کرده که «اسرائیل نمیتواند با سرکوب نظامی حزبالله به اهداف خود برسد» و افزود که «تردید وجود دارد که ارتش لبنان حزبالله را خلع سلاح کند.»
به عبارت دیگر واشنگتن میداند که این خواسته غیرممکن است اما همچنان بر آن پافشاری میکند. حتی یک ارتش کاملاً مجهز هم نمیتواند توسط یک کشور خارجی برای جنگ علیه مردم خودش دستور بگیرد. ضمناً واشنگتن هیچ تضمینی به لبنان نمیدهد که اگر حزبالله فردا خلع سلاح شود آیا اسرائیل از نقض حریم هوایی لبنان، اشغال خاک لبنان، بمباران شهرها و ترور غیرنظامیان و سربازان لبنانی دست خواهد کشید؟ هیچ تضمینی وجود ندارد. موضع حزبالله چه موافق باشیم و چه مخالف، از نظر منطقی ثابت است: وقتی اسرائیل عقبنشینی کند، تجاوزات متوقف شود و ارتش قادر به دفاع از لبنان باشد، آماده گفتوگوی ملی در مورد سلاحهایش است. واشنگتن عکس این را میخواهد: اول خلع سلاح، بعد رنج. این حاکمیت نیست فروپاشی است.
برداشتن نقاب
هفته گذشته کانال ۱۴ اسرائیل گزارش داد که مورگان اورتگاس، فرستاده ایالات متحده که ریاست مشترک جلسه ناقوره را بر عهده داشت، در ماه فوریه از اسرائیل خواست تا مراسم تشییع سید حسن نصرالله را در ورزشگاه شهر ورزشی بیروت بمباران کند. صدها هزار غیرنظامی در این مراسم حضور داشتند.
اسرائیل حمله را بررسی کرد. جتها از قبل در آسمان بودند. تنها دلیلی که این اتفاق نیفتاد، محاسبات خود اسرائیل بود. بنا به گزارشها، یک فرستاده آمریکایی از حملهای با تلفات گسترده در پایتخت لبنان حمایت کرده و سپس به عنوان «میانجی بیطرف» پای میز مذاکره نشسته است. در چنین شرایطی از ارتش لبنان انتظار دارند «حاکمیت لبنان را احیا کند.»
در همین حال، اطلاعات اسرائیل به ایالات متحده میگوید که حزبالله بیش از حد قوی است؛ ارتش لبنان نمیتواند با آن مقابله کند و «ما به سمت تشدید تنش پیش میرویم و زمان آن را تعیین خواهیم کرد.»
جنگ بعدی از قبل برنامهریزی شده است - و ارتش لبنان هنوز با ۲۰۰ پست بازرسی در جنوب رودخانه لیتانی، ۲۹ ایست و بازرسی ثابت و گشتهای شبانهروزی، سر جای خود ایستاده است. ۵۶۶ موشکانداز را توقیف، ۱۷۷ تونل را خنثی و ۱۱ گذرگاه را بسته است.
ارتش هر کاری را که از آن خواسته شده انجام داده است. کاری که نمیتواند انجام دهد ، همان کاری است که هرگز اجازه انجام آن را نداشت: دفاع از لبنان در برابر اسرائیل.
منبع: Middle East Eye
انتهای پیام/