محمدمهدی فرقانی، استاد ارتباطات در گفت‌و‌گو با «ایران»:

رسانه ها باید بستر تفاهم اجتماعی را فراهم کنند

سیاست

135722
رسانه ها باید بستر تفاهم اجتماعی را فراهم کنند

محمدمهدی فرقانی، استاد سابق علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌و‌گو با «ایران»، رویکرد رسانه‌های کشور در دوران جنگ و الزامات رسانه‌ای پس از جنگ را تشریح کرد.

گروه سیاسی: به نظر شما آرایش و وضعیت رسانه‌های کشور پیش و پس از جنگ اخیر چه تغییری کرده است؟ آیا رسانه‌ها الزامات جدید کشور را مدنظر قرار می‌دهند؟
سال‌هاست که جنگ رسانه‌ای آغاز شده و وجود دارد؛ دست‌کم میان رسانه‌های داخل و خارج از کشور. طبیعی است که در بحران‌هایی مانند همین جنگ ۱۲روزه، حساسیت‌ها افزایش پیدا می‌کند و شدت تقابل رسانه‌ای بیشتر می‌شود. در چنین شرایطی اثرگذاری رسانه‌ها نیز می‌تواند متفاوت باشد. به طور کلی همه کشورها هنگام جنگ ملاحظاتی در حوزه رسانه اعمال می‌کنند. به این دلیل که امنیت ملی و منافع ملی همواره اولویت دارند، اما در شرایط جنگ که امنیت ملی به‌طور مستقیم تهدید می‌شود، این حساسیت‌ها دوچندان می‌شود. بنابراین رسانه‌ها باید دقت بیشتری داشته باشند. البته این به معنای سانسور اخبار یا بیان نادرست واقعیت‌ها نیست؛ بلکه به معنای رعایت ملاحظات حرفه‌ای و ملی است. امروز مخاطبان با توجه به امکانات دسترسی و مقایسه اخبار، می‌توانند اطلاعات رسانه‌های مختلف را کنار هم بگذارند و قضاوت کنند کدام رسانه به بیان حقیقت نزدیک‌تر است. علاوه بر رسانه‌های سنتی، فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و شهروندخبرنگاران نیز در یک سپهر رسانه‌ای متنوع حضور دارند؛ سپهری که همزمان محل رقابت و تعامل است. در چنین فضایی مردم از منابع متعدد اطلاعات کسب می‌کنند و در نهایت خودشان تصمیم می‌گیرند کدام رسانه محتوایی نزدیک‌تر به واقعیت ارائه می‌دهد.
 
همان‌طور که اشاره کردید، امروز دو نوع رسانه‌های رسمی و رسانه‌های غیررسمی در شبکه‌های اجتماعی داریم. در تغییر آرایش رسانه‌ای پس از جنگ و برای پاسخ به شرایط نوین، هر کدام چه مسئولیت‌هایی دارند؟
در جنگ اخیر، بویژه روز اول جنگ، صداوسیما به ارائه گزارش‌های زنده و میدانی نزدیک شد. اما از روزهای بعد، رویکرد متفاوتی اتخاذ شد و تمرکز اصلی بر مصاحبه‌های طولانی، تفسیر و نقد رویدادها و اظهارات مقامات داخلی و بین‌المللی قرار گرفت. این نوع پوشش، چندان با ذهنیت عمومی جامعه تناسب نداشت و بسیاری از این گفت‌وگوها و تحلیل‌ها غیرتخصصی و دور از واقعیت‌های موجود بود. در نتیجه، رسانه ملی از پاسخ‌گویی به نیازهای خبری واقعی مردم فاصله گرفت. در چنین شرایطی که عطش خبری جامعه افزایش می‌یابد، اگر رسانه‌ای نتواند نیاز خبری مخاطب را تأمین کند، مردم به سراغ منابع دیگر می‌روند؛ منابعی که ممکن است بی‌طرف نباشند و اخبار را بر اساس منافع و سلایق خودشان تنظیم کنند. مطبوعات نیز گرایش‌های مختلفی دارند، اما معمولاً با احتیاط بیشتری حرکت می‌کنند؛ زیرا حساسیت نسبت به متن مکتوب و تصویر بالاست. با وجود این، در شرایط جنگ، رسانه‌ها اصولاً باید پاسدار روحیه و غرور ملی باشند و اجازه ندهند ناامیدی، انفعال، ترس یا اضطراب در جامعه گسترش یابد. البته ایجاد تعادل میان حفظ روحیه ملی و بیان حقیقت، کاری بسیار ظریف و حساس است و تنها از عهده روزنامه‌نگاران و فعالان حرفه‌ای رسانه برمی‌آید. کسانی که هم شرایط جامعه و محیط بین‌الملل را می‌شناسند و هم به عواقب حرفه‌ای کار خود آگاهند.

در نزاع رسانه‌ای که امروز درگیر آن هستیم، رسانه‌های داخلی باید چه استراتژی و چه تاکتیکی داشته باشند؟
این تجربه را در جریان جنگ هشت‌ساله نیز داشتیم؛ جایی که ناگزیر بودیم این ملاحظات را رعایت کنیم. عملکرد رسانه‌ها در آن دوران، با توجه به شرایط، قابل قبول‌تر از امروز بود. البته باید توجه داشت که وضعیت رسانه‌ای و روانی جامعه، رابطه دولت و ملت یا نبود شبکه‌های اجتماعی در آن زمان، تفاوت‌هایی با امروز داشت. مردم در آن دوره آمادگی بیشتری برای همگرایی و حفظ روحیه ملی داشتند. امروز نارضایتی‌ها و مشکلات حوزه‌های مختلف، همگرایی را کمرنگ کرده. باوجود این، حتی در جنگ نیز دیدیم که مردم، فارغ از نارضایتی‌ها، یکپارچه از کیان ملی دفاع کردند و کشور را تنها نگذاشتند.
 
باتوجه به شرایطی که برای امروز توصیف کردید، در همین شرایط، مهم‌ترین رسالت رسانه‌های ملی و خصوصی چیست و وضعیت بازی رسانه‌ای چگونه تغییر کرده؟
اگر شرایط عینی جامعه مناسب نباشد، رسانه‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند کاری بکنند. بنابراین، در سطوح بالای سیاست‌گذاری باید تصمیمات متناسب با شرایط اتخاذ و همگرایی ملی در عمل تقویت شود. نباید گروه‌ها و جناح‌ها صرفاً به‌دنبال غلبه بر یکدیگر باشند و اختلافات را تشدید کنند. متأسفانه برخی جریان‌ها، بی‌توجه به شرایط کشور، گاه به اختلافات دامن می‌زنند و منافع جناحی را بر منافع ملی ترجیح می‌دهند. دوم اینکه رسانه ملی باید نشان دهد که بویژه پس از جنگ، قطب‌بندی‌ها و دسته‌بندی‌های گذشته را کنار گذاشته و در مسیر تقویت همگرایی، تفاهم اجتماعی و انسجام ملی حرکت می‌کند. سایر رسانه‌ها نیز باید در همین مسیر تلاش کنند. اما تأکید می‌کنم که این امر بدون همراهی سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران کلان کشور ممکن نیست. باید در سطوح بالای سیاست‌گذاری رویکرد تقویت انسجام اجتماعی اتخاذ و در عمل اجرا شود و رسانه‌ها نیز این فضا را تقویت و ترویج کنند. در غیر این صورت، اگر رسانه‌ها در خلأ و صرفاً با شعار حرکت کنند، به نتیجه‌ای نخواهیم رسید. جامعه تغییرات واقعی را می‌بیند و صرفاً با کار رسانه‌ای قانع نمی‌شود. بنابراین همگرایی و هماهنگی میان سیاست‌گذاری کلان و عملکرد رسانه‌ای ضروری است تا جامعه بتواند از شرایط بحرانی عبور کند.

 

انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست