تحلیل مینی سریال «همۀ تقصیر او»؛ اقتباسی نفسگیر با بازی «سارا اسنوک»

هنر

135757
تحلیل مینی سریال «همۀ تقصیر او»؛ اقتباسی نفسگیر با بازی «سارا اسنوک»

احسان اسیوند منتقد و مترجم سینما برای مینی سریال «همۀ تقصیر او» نقدی برای روزنامه ایران نوشت.

گروه فرهنگی - ایران آنلاین: سریال «همۀ تقصیر او» محصول شبکه Peacock، از همان آغاز، تماشاگر را در دنیای پیچیده‌ای از اضطراب، تعلیق و شک فرو می‌برد. داستان سریال حول محور ربوده شدن یک کودک شکل گرفته و با تلفیق ماهرانه ژانرهای تریلر، درام خانوادگی و معمایی- جنایی، تجربه‌ای متفاوت و تأثیرگذار ارائه می‌دهد. اقتباس از رمان پرفروش آندریا مارا، با تأکید بر پیامدهای روانشناختی و اجتماعی این حادثه، فراتر از یک تریلر به تماشاگر فرصت می‌دهد تا با دقت، لایه‌های مختلف شخصیت‌ها و روابطشان را دنبال کند.

در اقتباس «مگان گالاگر» که در شیکاگو روایت می‌شود، ما مستقیماً به دل ماجرا پرتاب می‌شویم: «ماریسا ارواین» (سارا اسنوک)، مدیر ثروتمند سرمایه‌گذاری، برای بردن پسر پنج ‌ساله‌اش «مایلو» به خانه یکی از مادران مدرسه، «جنی» (داکوتا فانینگ) می‌رود. اما وقتی به آدرس می‌رسد، زنی ناشناس در را باز می‌کند؛ او نه جنی را می‌شناسد، نه پرستار بچه‌اش «کری» (سوفیا لیلیس) و نه حتی مایلو را. خیلی زود روشن می‌شود که هیچ‌کس از زمانی که کری، مایلو را از مدرسه برده، او را ندیده است. 

ردیاب آنلاینش، شکسته در پارکینگ مدرسه، پیدا می‌شود و حتی پس از گذشت زمانی که معمولاً باید درخواست باج برسد، خبری از او نیست...در طول هشت قسمت فشرده و پرکشش، مجموعه‌ای غنی از شخصیت‌ها و مظنونان معرفی می‌شوند؛ هرکدام با لایه‌های شخصیتی و گذشته‌ای که کم‌کم آشکار می‌شود. «پیتر» (جیک لِیسی)، پدر مایلو و همسر ماریسا، در مرکز این دایره شک قرار دارد. او از برادر معلولش «برایان» (دنیل مانکس) مراقبت می‌کند و خواهرشان «لیا» (ابی الیوت) سال‌ها با اعتیاد و بازتوانی دست ‌و پنجه نرم کرده است. 

از سویی دیگر، پرستار بچه خانواده ارواین، «آنا» (کارتیا ورگارا)، درست در زمان ناپدید شدن مایلو مرخصی گرفته است. آیا این مشکوک نیست؟ دوست صمیمی و همکار ماریسا، «کالین» (جی الیس)، برای حمایت از خانواده می‌آید. 

همچنین جنی، دست دوستی و همدردی دراز می‌کند؛ رفتاری که شوهران و پلیس را شوکه می‌کند، اما برای ماریسا کاملاً طبیعی است؛ این دو زن پیش‌تر در یک مراسم مدرسه‌ با هم آشنا شده بودند؛ ماریسا و جنی هر دو با خشم و احساس گناه ناشی از مادری شاغل دست‌به‌گریبانند؛ احساساتی که جامعه و رسانه‌ها هم آنها را تشدید می‌کنند. همین فشارها پیوندشان را محکم‌تر می‌کند و شخصیت جنی را نیز رشد می‌دهد و...

«همۀ تقصیر او»، به‌طرزی شگفت‌انگیز ساخته شده است. همه بذرهای داستانی به ثمر می‌رسند، چرخ‌دنده‌های روایت بی‌وقفه و هماهنگ می‌چرخند. اما پی‌رنگ سریال، فقط به آدم‌ربایی مایلو متکی نیست. بلکه لایه‌های متعددی وجود دارد؛ به عنوان مثال، ماریسا به ‌عنوان مادری شاغل که همواره با احساس گناه مادری دست‌به‌گریبان است، حتی وقتی کری به مظنون اصلی تبدیل می‌شود، بخشی از تقصیر را به گردن خود می‌اندازد. 

فشار رسانه‌ها در کنفرانس خبری، او را مادری بد معرفی می‌کند و حتی او و همسرش پیتر را متهم می‌کند که آدم‌ربایی پسرشان را صحنه‌سازی کرده‌اند؛ چیزی که احساس گناهش را بیشتر می‌کند. بدتر اینکه، با وجود داشتن پرستار بچه، ماریسا و جنی که به‌ترتیب در حوزه مالی و نشر کار می‌کنند، از همسرانشان کمک چندانی در تربیت فرزندان دریافت نمی‌کنند. این نگاه به ازدواج و فرزندپروری معاصر، سریال را برای بسیاری از زنان بیننده ملموس‌تر از آثاری چون «دروغ‌های کوچک بزرگ» می‌کند.

در این میان، «همۀ تقصیر او»، درخشان‌ترین لحظاتش را به‌ عنوان یک تریلر روان‌شناختی پر از پیچش‌های نفسگیر ارائه می‌دهد؛ خرده داستان‌هایی مثل قمار، اخاذی، فساد و قتل را وارد ماجرا می‌کند و هر چه زمان بیشتری از ناپدید شدن مایلو می‌گذرد، ماریسا درمی‌یابد که هیچ شناختی از همسرش ندارد و نمی‌داند او قادر به چه کارهای هولناکی است. 

همین‌طور درباره دوستش «کالین» (جی الیس) که ضعف‌های قدیمی‌اش تهدیدی برای شرکت مشترکشان می‌شود. بازیگران انتخاب‌ شده هم عالی هستند؛ «دوک مک‌کلود» در نقش مایلو فوق‌العاده شیرین است؛ «جیک لِیسی» (سریال «نیلوفر سفید») پیتر را به‌ عنوان مردی ثروتمند، جذاب و متکبر به‌خوبی ایفا می‌کند. او با پولش برادر معلولش «برایان» و خواهر معتاد در حال بهبودی‌اش «لیا» را از نظر مالی و عاطفی وابسته کرده و مدام آنها را تحت فشار قرار می‌دهد. 

«مایکل پنا» حضوری انسانی در نقش کارآگاه «آلکاراس» دارد. او به‌ عنوان همسر و پدر کودکی با نیازهای ویژه، با همدلی و هوش هیجانی، سرنخ‌ها را کنار هم می‌گذارد و خانواده را به یافتن مایلو نزدیک‌تر می‌کند. بازی «سوفیا لیلیس» در نقش کری نیز، درماندگی، آسیب‌پذیری و شکستگی او را به ‌گونه‌ای نشان می‌دهد که بیننده با او همدردی می‌کند، نه خشم.

با همه اینها، سریال، اثری صرفاً معمایی- جنایی نیست؛ بلکه با پرداختن به موضوعاتی چون فشارهای اجتماعی، انتظارات مادرانه و مسئولیت‌های خانوادگی، نگاهی انتقادی و زیرپوستی به ساختارهای جامعه ارائه می‌دهد. 

به عبارتی دیگر، «همۀ تقصیر او»، نشان می‌دهد که چگونه گناه و مسئولیت بر دوش زنان، حتی در شرایطی که تقصیری ندارند سنگینی می‌کند و هر تصمیم کوچک می‌تواند پیامدهای بزرگی داشته باشد. فضاسازی بصری سریال نیز با هوشمندی انتخاب شده است؛ در این میان، خانه‌های لوکس، محیط‌های آرام و ظاهراً بی‌خطر، در تضاد آشکار با آشفتگی درونی شخصیت‌ها قرار دارند و حس اضطراب و عدم امنیت را تقویت می‌کنند.
یکی دیگر از نکات قابل توجه سریال، واکاوی شخصیت‌ها و واکنش‌های اجتماعی آن‌هاست. ماریسا اروین نه تنها با بحران گم شدن کودک روبه‌روست، بلکه باید با فشارهای اجتماعی و انتظارات خانواده، همکاران و جامعه مقابله کند. این نگاه باعث می‌شود سریال به تجربه‌ای تأمل‌برانگیز تبدیل شود که فراتر از هیجان صرف، به تحلیل و نقد ساختارهای اجتماعی نیز می‌پردازد. فشارها، گناه، ترس و مسئولیت‌هایی که به شخصیت‌ها تحمیل می‌شود، بیننده را به تجربه‌ای همزمان از هیجان، همدلی و تفکر وا می‌دارد. 

در عین حال، سریال موفق شده است ترکیبی نادر از هیجان و روابط انسانی را ارائه دهد. چرا که نه تنها معمای ربوده شدن کودک را پیش می‌برد، بلکه بر واکنش‌ها، تصمیم‌ها و فشارهای اجتماعی تمرکز دارد که زندگی کاراکترها را شکل می‌دهند و در نهایت با ایجاد تعلیق مداوم، شخصیت‌پردازی دقیق و فضاسازی هوشمندانه، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را برای علاقه‌مندان به درام‌های روانشناختی و تریلرهای اجتماعی فراهم می‌آورد و بیننده را به فکر فرو می‌برد که گاهی یک حادثه، تنها نقطه آغاز است و آنچه واقعاً مهم است، واکنش‌ها و انتخاب‌هاست.

منابع: در روزنامه موجود است


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار هنر