انکار متهمان در قتل پسر معتاد

معمای قتل زیر «درخت آرامش»

جامعه

136640
معمای قتل زیر «درخت آرامش»

متهمان پرونده قتل پسر جوان در یک کمپ ترک اعتیاد در حالی خود را بی گناه می‌‌دانستند که بر اساس مدارک مستند، یکصد ضربه با مشت و لگد به مقتول زده بودند.

گروه حوادث- کامران علمدهی: اسفند سال ۱۴۰۲ گزارش مرگ مشکوک پسری ۲۵ ساله در یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد توسط تکنیسین‌های اورژانس به پلیس اعلام شد. پس از حضور مأموران و بررسی‌های اولیه مشخص شد که وی در جریان ضرب و شتم و بسته شدن به درخت داخل حیاط کمپ به قتل رسیده است. کارشناسان پزشکی قانونی نیز در گزارشی اعلام کردند که وی به خاطر اختلال در تنفس ناشی از وضعیت بسته شدن به درخت و نرسیدن اکسیژن فوت کرده است. با تحقیقات میدانی، اظهارات شهود و بازبینی دوربین‌های مداربسته داخل کمپ، کارآگاهان ۴ ضارب به نام‌های محسن، نوید، بهرام و خسرو را بازداشت کردند. متهمان در مراحل بازجویی به ضرب و شتم پسر معتاد اعتراف کردند و با تکمیل تحقیقات، پرونده به اتهام مشارکت در قتل عمدی برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. 

در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول برای عاملان قتل فرزندشان تقاضای قصاص کردند. سپس محسن به جایگاه رفت و با ابراز ندامت گفت: «مقتول آدم آرامی نبود. روز حادثه بی‌قراری و پرخاشگری کرد. ما به دستور خسرو سعی کردیم او را آرام کنیم اما به ما هم حمله کرد و به ناچار چند مشت و لگد به او زدم.»
قاضی پرسید: «دقیق بگویید چند ضربه؟»
متهم جواب داد: «یادم نیست فکر می‌‌کنم ۷-۸ ضربه به بدنش زدم.»
قاضی گفت: «اما بر اساس گزارش‌های پلیس و دادسرا و بر اساس پیاده‌سازی فیلم دوربین مداربسته محل جنایت، شما ۴۱ ضربه به مرحوم زدید.»
متهم گفت: «شرمنده خانواده‌اش هستم. خودم سعی کردم او را با کمک‌های اولیه و تنفس مصنوعی احیا کنم بعد که دیدم جواب نمی‌دهد، با اورژانس تماس گرفتیم.»
بعد از آن وکیل متهم در دفاع از موکلش گفت: «پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرده و ضرب و شتم تأثیری در ماجرا نداشته است. البته بستن بیماران به درخت در کمپ امری متداول بوده و همه افرادی که دچار بی‌قراری می‌‌شوند، به آن درخت بسته می‌‌شدند.»
در ادامه نوید به جایگاه رفت و گفت: «من آشپز کمپ بودم؛ روز حادثه به دستور خسرو که مدیر داخلی است، ۳ ضربه به مقتول زدم. من نقشی در مرگ او ندارم و اتهامم را نیز قبول ندارم.»
وکیل نوید هم گفت: «بستن معتادان به درخت امری مرسوم است و در بین خود افراد حاضر در کمپ آن درخت به نام درخت آرامش شناخته می‌‌شود.»
متهم سوم بهرام بود که او نیز اتهامش را رد کرد و گفت: «من با مقتول رابطه خوبی داشتم. همیشه به من می‌‌گفت پدرم عامل اعتیادم من است و از او ناراحتم و دلم می‌‌خواهد او را بکشم. روز حادثه وقتی دیدم بی‌قراری می‌‌کند، به خواسته مدیر داخلی کمپ او را به درخت بستیم و چند ضربه به او زدم اما حالش بد شد و به دستور مدیر کمپ که تلفنی با ما در ارتباط بود، با اورژانس تماس گرفتیم.»
سپس قاضی به متهمان گفت: «طبق گزارش فیلم محل حادثه شما بیش از ۱۰۰ ضربه به مرحوم زده‌اید و حالا می‌‌گویید بی‌گناه هستید؟»
سپس خسرو مدیر داخلی کمپ به جایگاه رفت و به قضات گفت: «من خودم در همان کمپ ترک کردم. به خاطر اینکه بیشتر از بقیه در آنجا حضور داشتم، من را به عنوان مدیر داخلی می‌‌شناختند اما من بدون اجازه مدیر کمپ کاری انجام نمی‌دادم. ما او را با دستور مدیر کمپ چند دفعه به درخت بسته بودیم و وقتی آرام می‌‌شد، رهایش می‌‌کردیم. اما این بار او فوت کرد. من ۳ ضربه زدم دو تا به پا و یکی به گردن»
قاضی گفت: «آیا مرحوم پاک شده بود یا هنوز اعتیاد داشت؟»
خسرو جواب داد: «روز چهاردهم پاکی‌اش بود.»
در ادامه وکیل اولیای دم گفت: «همکاران من برای دفاع از موکلان‌شان می‌‌خواهند درخت را مقصر نشان دهند در حالی که مرحوم ضربات متعددی خورده و بعد هم در حالت سستی و بی حالی به درخت بسته شده بود. من یک درخواست دارم؛ چرا مدیر کمپ که باید اینجا پاسخگوی اتفاقی که در مجموعه‌اش افتاده باشد، در دادگاه حضور ندارد؟ درخواست دارم تا او را احضار کنید.»
پس از آن قضات وارد شور شدند و مقرر شد تا دادگاه با حضور مدیر کمپ بار دیگر برگزار شود.
در جلسه دوم این پرونده مدیر کمپ به سؤالات قضات پاسخ داد.
او در پاسخ به این سؤال که روز حادثه شما کجا بودی، گفت: «برای تمدید پروانه کمپ به بهزیستی رفته بودم که به من خبر دادند حال یکی از بیماران بد شده گفتم با اورژانس تماس بگیرید تا من هم خودم را برسانم. حتی کارم را نیمه کاره رها کردم و برگشتم.»
قضات پرسیدند: «شما دستور داده بودی که مرحوم را ببندند؟»
مدیرکمپ جواب داد: «بستن به درخت امری مرسوم است. ما بیماران را با طناب پارچه‌ای به درخت می‌‌بندیم تا هم به خودشان و هم به دیگران آسیب نزنند. مرحوم یکسال قبل هم به کمپ ما آمده و ترک کرده بود اما دوباره لغزید.»
پس از اظهارات مدیرکمپ، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار جامعه