بودجه در شرایط بحران؛از مانور مالی تا بسیج اجتماعی
جعفر خیرخواهان- اقتصاددان در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: اقتصاد ایران در حصار مسألههای چندلایهای است که فضای بودجهای دولت را بشدت محدود کرده است. در این شرایط کلید مدیریت بحران، خلق «آزادی عمل بودجهای» (Fiscal Space) از طریق بازتخصیص جسورانه منابع و همراهسازی افکار عمومی است.
ایران آنلاین: این مسیر دوگانه هم نیازمند اصلاحات فنی در بودجه و هم حکمرانی تحولآفرین برای ایجاد اعتماد و درک ملی است.
بخش اول: ایجاد و استفاده از آزادی عمل بودجهای
آزادی عمل بودجهای به معنای توانایی دولت برای افزایش مخارج هدفمند یا ارائه کمکهای مالی در زمان بحران، بدون آسیب به ثبات مالی بلندمدت است. در شرایط کنونی ایجاد این فضا نه از طریق افزایش درآمد بلکه با بازنگری اساسی در هزینهها میسر است.
اصلاح ساختار مخارج؛ شفافسازی و توقف عملیات فرابودجهای: بخش قابل توجهی از فشار مالی دولت از طریق «عملیات فرابودجهای» به شبکه بانکی و شرکتهای دولتی منتقل میشود؛ روشی غیرمتعارف که در اسناد رسمی منعکس نمیشود اما در نهایت با افزایش پایه پولی، به تورم میانجامد. شفافسازی و محدود کردن این کانالهای پنهان، اولین گام برای درک واقعی تنگنای مالی و بازپسگیری قدرت مانور است.
بازنگری در یارانههای غیرهدفمند: تمرکز بر هدفمندسازی یارانهها بویژه در حوزه انرژی میتواند حجم عظیمی از منابع را آزاد کند. تجربه موفق اصلاح قیمت حاملهای انرژی در بودجه ۱۴۰۵ نشان داد میتوان با تزریق مستقیم درآمد به حمایت از معیشت خانوارها، هم منابع آزاد کرد و هم امنیت اجتماعی را تقویت کرد.
اولویتبندی مبتنی بر شواهد: دادهها نشان میدهد حتی در سالهای تحریم، سهم بودجهای حوزههای سلامت، آموزش و رفاه افزایش نسبی یافته. این روند باید با قوت ادامه یابد و بودجه نهادهای کمبازده به سمت این حوزههای حیاتی و زیرساختی بازتخصیص یابد.
افزایش کارایی درآمدها
تقویت پایه مالیاتی: حرکت به سمت درآمدهای پایدار غیرنفتی از طریق گسترش عادلانه پایه مالیاتی و مبارزه با فرار مالیاتی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. تجربه دهه گذشته نشان میدهد افزایش سهم درآمدهای مالیاتی از بودجه، یکی از معدود راههای ایجاد فضای مالی قابل اتکا در شرایط تحریم بوده است.
مدیریت داراییهای دولت: واگذاری مدیریت یا مالکیت برخی از بنگاههای دولتی غیراستراتژیک و زیانده میتواند هم بار عملیاتی بودجه را کم کند و هم منبع درآمدی مقطعی برای سرمایهگذاری در طرحهای ضروری ایجاد کند.
بخش دوم: رهبری تحولآفرین و بسیج ملی؛ گفتوگو، شفافیت و عدالت
تغییرات سخت اقتصادی بدون جلب اعتماد و مشارکت مردم، محکوم به شکست یا ایجاد نارضایتی گسترده است. بسیج ملی حول «ایثار اقتصادی» نیازمند حکمرانی اجتماعی و سیاسی است که بتواند در شرایط ابهام و سختی، چشماندازی روشن ارائه دهد و مردم را برای حرکت به سمت آن ترغیب کند.
گفتوگوی صادقانه و شفاف: دولت باید صراحتاً عمق بحران، محدودیت منابع و لزوم انتخابهای دشوار را برای مردم تشریح کند. اعتراف به اشتباهات گذشته و ارائه تحلیل شفاف از هزینههای واقعی حفظ وضع موجود مقدمه هرگونه درخواست از مردم برای همراهی است.
عدالت به مثابه سنگ بنای اعتماد: مردم زمانی سختی را میپذیرند که مطمئن باشند بار این دشواری به صورت عادلانه توزیع شده و گروههای خاصی از آن معاف نیستند. اصلاح نظام رفاهی که اکنون به صورت «تکهتکه و همپوشان» عمل میکند و گاهی به نفع دهکهای بالاتر است و نیز مقابله جدی با فساد و رانت، شرط لازم برای پذیرش عمومی ریاضت اقتصادی است.
تقدم حمایت از اقشار آسیبپذیر: بسیج عمومی حول اهداف ملی زمانی ممکن است که تأمین اجتماعی پایه برای آسیبپذیرترین گروهها تضمین شده باشد. اختصاص منابع حاصل از صرفهجوییها به بستههای حمایت معیشتی هدفمند و خدمات بهداشت و درمان عمومی، نشاندهنده عزم دولت برای حفظ کرامت مردم در دورانگذار است.
الگوسازی از طریق اقدام: حکمرانی تحولآفرین فقط با سخنرانی محقق نمیشود. کاهش قابل توجه هزینههای جاری دولت، سادهسازی ساختار دیوانسالاری و تجملزدایی از بدنه حاکمیت، قدرتمندترین پیام را به جامعه منتقل میکند که «همه با هم در این شرایط سهیم هستیم.»
جمعبندی
خروج از وضع فعلی نیازمند دو حرکت همزمان است: مانور در بودجه برای خلق فضای مالی از طریق شفافسازی، هدفمندسازی و اولویتبندی و دیگری مانور اجتماعی برای ایجاد سرمایه اعتماد از طریق حکمرانی تحول آفرین صادقانه، عادلانه و مسئول. این دو بال مکمل، دولت را قادر میسازد به جای مدیریت روزمره بحران، آن را به فرصتی برای اصلاحات ساختاری و بازسازی پیمان ملی بدل کند.
انتهای پیام/