از بتن تا فولاد؛ راز امنیت خانههای ما در برابر خشم طبیعت
اقتصاد
137809
این روزها وقتی صحبت از خرید خانه میشود، دیگر فقط قیمت و متراژ تعیینکننده نیست؛ امنیت نیز به دغدغهای جدیتر از همیشه بدل شده است. همزمان با انتشار ویدئوهایی در فضای مجازی که اسکلتهای بتنی و فولادی را رو در روی هم قرار میدهند، یا هر بار با لرزشی کوچک، این پرسش قدیمی دوباره به صدر نگرانیهای مردم و به ویژه خریداران مسکن بازمیگردد: کدام ساختمانها در برابر زلزله ایمن هستند؟
راضیه خویینی، ایران آنلاین: این گزارش با تکیه بر ضوابط استاندارد ۲۸۰۰ و گفتوگو با متخصصان مهندسی زلزله، تلاش میکند مرز میان شایعه و واقعیت علمی را روشن کند و نشان دهد امنیت خانهها بیش از آنکه به جنس مصالح وابسته باشد، به کیفیت طراحی، اجرا و نظارت گره خورده است.
گسلها و هویت لرزهای تهران
مهندس کسری خرمشاهی، مهندس عمران و کارشناس زلزله، در گفتوگو با «ایران» میگوید: «کشور ما و بهویژه تهران روی شبکهای از گسلهای فعال قرار دارد. این یعنی خطر زلزله جدی است و هر نوع ساختوساز باید با رویکرد ایمنی و مقاومسازی انجام شود.» او یادآور میشود که تجربه زلزلههای تاریخی چون ری، رودبار، بم و گیلانغرب اهمیت این موضوع را بهوضوح نشان داده است. پس از زلزله بم در سال ۱۳۸۲ که هزاران نفر جان خود را از دست دادند، بازنگری جدی در مقررات ملی ساختمان بهویژه استاندارد ۲۸۰۰ آغاز شد؛ آییننامهای که طراحی لرزهای و الزامات ایمنی ساختمانها را در سراسر کشور یکپارچه کرد.
خرمشاهی درباره اهداف استاندارد ۲۸۰۰ تاکید میکند که این مقررات پس از زلزله نورتریج آمریکا در سال ۱۹۹۴ نیز بهروزرسانی شد تا کنترل کیفیت ساخت، مقاومت اجزای غیرسازهای و مهاربندی دیوارها با دقت بیشتری انجام شود. به گفته او: «هدف از استاندارد ۲۸۰۰، ساخت ساختمانهایی است که حتی در زلزلههای شدید، فرو نریزند و جان ساکنان را حفظ کنند. این استاندارد ضوابطی ویژه برای ساختن انواع سازه تعیین میکند؛ از جمله تعیین سطوح عملکردی، الزامات لرزهای در اجزای غیرسازهای و استفاده از مصالح استاندارد. مهندسان طراح، ناظر و مجری نیز هر یک مسئولیتی کلیدی در اجرای این مقررات دارند.»
بتن یا فولاد؛ مسئله انتخاب نیست، مسئله اجراست
در ادامه، مهندس اشکان رجبی، طراح و تحلیلگر سازه و سرگروه تیم طراحی شرکت رامبول با نگاهی فنی به مقایسه مزایا و معایب ساختمانهای بتنی با فولادی میپردازد. او توضیح میدهد که بتن و فولاد هر دو از متریالهای پرکاربرد و بنیادی در صنعت ساختمان هستند و هرگز نمیتوان با قاطعیت یکی را بر دیگری برتر دانست؛ اما میتوان ویژگیهای منحصر به فرد هر کدام را نسبت به دیگری مقایسه کرد. «فولاد دارای مقاومت کششی و مقاومت فشاری بالاتری است و از نظر شکلپذیری بهتر و سرعت اجرا مزیت دارد، در حالی که بتن دوام بلندمدت، مقاومت بیشتر در برابر آتشسوزیهای احتمالی دارد و هزینه کمتری دارد.»
رجبی با اشاره به پدیدهای به نام کمانش میگوید: «فولاد در برابر نیروهای فشاری مقاومت خوبی دارد اما چون مقاطع فولادی نسبت به مقاطع بتنی مساحت کمتری میگیرند، احتمال کمانش در ستونها زیاد میشود. بنابراین همیشه باید طراحی دقیق و علمی انجام شود تا تعادل برقرار بماند.»
اما در علم طراحی ما مبحثی به نام کمانش ساختمان داریم و ثابت شده که فولاد نسبت به بتن مقاومت بیشتری دارد و برای رسیدن به یک مقاومت واحد، فولاد مساحت مقطعی کمتری را نتیجه میدهد که این مساحت کمتر باعث می شود در ستونها احتمال کمانش افزایش یابد. ماجرایی که در طراحی سازه مفید نیست. درنتیجه با در نظر گرفتن تمامی این ویژگیها متوجه میشویم که هر دو ساختمان با هم برابری میکنند و بهطور دقیق نمیتوان ارزیابی کرد کدام بر دیگری برتری دارد.»
در نتیجه، آنچه ایمنی سازه را تضمین میکند نه جنس مصالح بلکه طراحی، کیفیت اجرا و نظارت فنی است.
آیا ساختمانهای بتنی هنگام زلزله فرو میریزند؟
مهندس خرمشاهی در پاسخ به این سوال رایج خریداران میگوید: «این باور کاملاً نادرست است. هر دو نوع سازه بتنی و فولادی اگر طبق آییننامههای فنی و با مصالح استاندارد ساخته شوند، مقاومت بالایی در برابر زلزله خواهند داشت.»
او توضیح میدهد که در سازههای بتنی، استفاده از دیوار برشی، ژاکت بتنی یا فولادی و مهاربندهای مخصوص میتواند سختی و انعطافپذیری سازه را افزایش دهد. در مقابل، در ساختمانهای فولادی کیفیت جوش، نوع فولاد و نحوه اتصال اعضا اهمیت حیاتی دارد و همه اینها باید در آزمایشگاههای معتبر مورد آزمون و بررسی قرار بگیرند.
خرمشاهی تأکید میکند: «ضعف طراحی یا استفاده از مصالح بیکیفیت میتواند هر سازهای را غیرایمن کند. بتن یا فولاد جنبه ثانویه دارد، اصل، همان کیفیت اجرا و رعایت آییننامههاست.»
آزمایشگاهها و مصالح استاندارد؛ قلب ایمنی ساختمانها
او به نقش حیاتی آزمایشگاههای معتبر اشاره میکند: «بتن و فولاد باید تحت آزمایشهای فشاری، خمشی و جوش قرار گیرند تا از صحت کیفیت آنها اطمینان حاصل شود. فقط پس از تأیید آزمایشگاههای دارای مجوز، مجری میتواند عملیات سازهای را ادامه دهد.»
به گفته او، در پروژههای حرفهای هر مرحله از ساخت، از ترکیب بتن تا اجرای جوش، تحت نظارت مهندس ناظر و مجری ذیصلاح کنترل میشود. این رویکرد در سالهای اخیر رشد چشمگیری یافته، هرچند هنوز ضعف نظارت و کمتوجهی برخی مجریان و محدودیت بودجه در برخی پروژهها باعث مشکلاتی میشود.
خرمشاهی میگوید اصطلاح «ساختمان ضدزلزله» از نظر علمی وجود ندارد، زیرا هیچ سازهای نمیتواند کاملاً بدون آسیب بماند: «هدف از وضع کردن مقررات، این است که ساختمان فرو نریزد و امکان خروج ایمن ساکنان فراهم شود، حتی اگر آسیبهایی به بخشهای غیرسازهای وارد شود.»
برجها و آسمانخراشهای تهران چقدر ایمناند؟
در پاسخ به دغدغه عمومی درباره مقاومت برجها، خرمشاهی توضیح میدهد: «برجها و آسمانخراشهای جدید تهران با فناوریهای نوین مانند میراگرها، سیستمهای جذب انرژی و طراحی لرزهای پیشرفته ساخته میشوند. این سازهها میتوانند در زلزلههای بزرگ، بدون فروپاشی عملکرد پایدار داشته باشند.»
او البته هشدار میدهد که شدت تأثیر زلزله به عواملی مانند فاصله از گسل و نوع خاک بستگی دارد و هیچ ساختمانی صددرصد ایمن نیست. اما در صورت رعایت کامل استانداردها، خطر فروپاشی تا حد زیادی کاهش مییابد.
برجسازی؛ فرصت یا تهدید؟
یکی از دیدگاههای رایج بین مهندسان این است که افزایش برجسازی در تهران، راهی برای استفاده بهینه از زمین و افزایش فضاهای باز شهری است. خرمشاهی با تأیید بخشهایی از این نگاه میگوید: «اگر برجسازی با رعایت کامل مقررات و استانداردها انجام شود، میتواند مفید باشد، اما توسعه شتابزده بدون توجه به زیرساختها و مدیریت بحران خطرناک است.»
او یادآور میشود که بافتهای فرسوده تهران هنوز بخش بزرگی از جمعیت را در خود جای دادهاند و بسیاری از ساختمانها فاقد مقاومت کافی هستند: «دولت و شهرداری باید با ارائه تسهیلات بانکی و حمایت قانونی، روند نوسازی این مناطق را سرعت ببخشد، زیرا تمرکز صرف بر برجسازی مشکل بافتهای قدیمی را حل نمیکند.»
در کنار این، شناخت دقیق گسلها و ویژگیهای زمینشناسی برای هر منطقه اهمیت حیاتی دارد. خرمشاهی میگوید: «هر نقطه تهران ویژگی ژئوتکنیکی متفاوتی دارد. طراحی سازهها باید بر مبنای مطالعات زمینشناسی و فاصله از گسلها انجام شود.»
امید به آیندهای ایمنتر
خرمشاهی در ادامه گفتوگو بخش امیدبخشتری را مطرح میکند: «در سالهای اخیر با اجرای پروژههای مقاومسازی مدارس، بیمارستانها و ساختمانهای حیاتی، سطح تابآوری شهر تهران نسبت به گذشته افزایش یافته است.»
به گفته او، مقررات جدید الزاماتی مانند استفاده از سیستمهای مهاربندی، والپست و کنترل اجزای غیرسازهای را برای همه پروژهها اجباری کرده و سازمان نظام مهندسی و شهرداری با ارائه تسهیلات مالی و معافیتهایی، مردم را به نوسازی تشویق میکنند.
تجربه زلزلههای اخیر، مانند گیلانغرب و رودبار، نشان داده است که رعایت دقیق استانداردها و استفاده از مصالح باکیفیت به طور محسوس میزان تلفات و خسارات را کاهش داده است. خرمشاهی با اطمینان میگوید: «اگر این روند ادامه یابد و همکاری میان مردم، مهندسان و مسئولان تداوم پیدا کند، میتوان خطرات زلزله را تا حد زیادی کاهش داد و آیندهای ایمنتر برای تهران رقم زد.»
مسئولیت سهگانه در ایمنی ساختمانها
وی درباره نقش عوامل مهندسی در اجرای ایمن ساختمان توضیح میدهد: «مهندس طراح باید سازه را مطابق ضوابط لرزهای و با توجه به شرایط زمینشناسی دقیق طراحی کند؛ از جمله تعیین محل و نوع مهاربندها و والپستها. مهندس ناظر مسئول کنترل اجرا، کیفیت مصالح و انطباق کامل عملیات با مقررات ملی ساختمان است. مجری ذیصلاح موظف است تمام جزئیات اجرایی را طبق نقشهها اجرا کند و همزمان کیفیت بتن، جوش فولاد و اتصالها را مطابق نتایج آزمایشگاه تأییدشده کنترل نماید.»
این سه نقش، زنجیرهای حیاتی در تضمین ایمنی سازهها هستند و هرگونه ضعف در یکی از آنها میتواند کل سیستم را آسیبپذیر کند.
چالشهای باقیمانده
با وجود این پیشرفتها، خرمشاهی از چند چالش جدی یاد میکند: ضعف نظارت میدانی در برخی پروژهها، مشکلات اقتصادی، کمبود آموزش عملی در میان کارگران ساختمانی، و بیتوجهی به لزوم انجام آزمایشهای فنی. او میگوید: «باید تعرفه خدمات مهندسی واقعیتر شود تا نظارت دقیقتر انجام گیرد و انگیزه مالی برای رعایت کیفیت وجود داشته باشد.»
با تلفیق نظرهای کارشناسان، روشن است که بحث برتری بتن یا فولاد را باید کنار گذاشت. آنچه ایمنی ساختمانها را تعیین میکند نه نوع مصالح بلکه تسلط بر طراحی، کیفیت اجرا، نظارت سختگیرانه و رعایت استانداردها است. پس از بازنگریهای گسترده در مقررات ملی ساختمان و اجرای استاندارد ۲۸۰۰، تابآوری تهران و بسیاری از شهرهای کشور به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. امروز با وجود فناوریهای نوین، طرحهای مقاومسازی و افزایش آگاهی عمومی، خطر زلزله قابل کنترلتر از گذشته شده است.
با اینهمه، هنوز راه درازی تا ایمنی کامل باقی مانده است. نوسازی بافتهای فرسوده، تقویت آموزشهای فنی، حمایت از آزمایشگاههای تخصصی و اعمال نظارت هوشمندانه، گامهایی است که باید استمرار یابد تا تهران نه تنها شهری زنده، بلکه شهری ایمن در برابر زمینلرزههای آینده باشد.
در نتیجه در عصر شایعات و ویدئوهای بیپایه، انتخاب میان بتن و فولاد باید بر اساس دانش، نه احساس، انجام شود. برای امنیت خانهها، جنس سازه اهمیتی ثانویه دارد؛ آنچه ارزش اصلی دارد، هماهنگی طراحی، اجرای دقیق، مصالح استاندارد و رعایت مقرراتی است که مهندسان ایرانی سالها برای تدوین و تثبیت آن تلاش کردهاند. در نهایت، با همافزایی مردم، نهادها و جامعه مهندسی، میتوان آیندهای ساخت که نه از جنس فولاد و بتن، بلکه از جنس اعتماد و ایمنی پایدار باشد.
انتهای پیام/