گفت‌وگو قبل از بحران؛ پزشکیان راه مردم را بلد است

دولت

138209
گفت‌وگو قبل از بحران؛ پزشکیان راه مردم را بلد است

در سومین روز اعتراضات بازاریان تهران و برخی شهرها نسبت به قیمت ارز و سکه، اعلام مأموریت رئیس‌جمهور به وزیر کشور برای «گفت‌وگو با نمایندگان معترضان و شنیدن مطالبات برحق آنان» واجد معنایی فراتر از یک دستور اداری است. این موضع‌گیری، نشانه تداوم یک رویکرد فکری و سیاسی است که مسعود پزشکیان سال‌هاست بر آن پای می‌فشارد: حل مسائل اجتماعی از مسیر گفت‌وگو، شنیدن مردم و اعتماد به عقلانیت جامعه.

ایران آنلاین: در واقع این اقدام صرفاً یک «واکنش اجرایی» نبود؛ یک «بیانیه حکمرانی» بود.در کشوری که سال‌ها عادت کرده‌ایم مطالبه را با سوء‌ظن پاسخ دهیم، دستور به گفت‌وگو پیش از بحران، معنایی سیاسی و حتی معرفتی دارد. این یعنی هنوز می‌توان قبل از آن‌که جامعه فریاد بزند، گوش سپرد.

مسعود پزشکیان از معدود سیاستمدارانی است که این منطق را نه تازه کشف کرده و نه مصلحتی به زبان آورده است.او از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱، چه در جایگاه نماینده مجلس و چه در مقام یک چهره منتقد درون‌سیستم، یک خط ثابت داشت: «مسئله مردم را باید شنید.»این پافشاری، هزینه هم داشت؛اما نشان می‌دهد امروز با یک تغییر تاکتیکی روبه‌رو نیستیم، بلکه با تداوم یک بینش مواجه‌ایم.

هابرماس از «کنش ارتباطی» سخن می‌گوید؛ از اینکه مشروعیت سیاسی نه در اجبار، بلکه در گفت‌وگو تولید می‌شود. پزشکیان، آگاهانه یا ناخودآگاه، به همین سنت فکری نزدیک است.او به هر جهت نشان داده که سیاست را میدان گفت‌وگو می‌بیند، نه میدان حذف.

تجربه‌های عینی دولت چهاردهم نیز این را تأیید می‌کنند. سال گذشته، پس از قتل امیرمحمد خالقی، اگر وزیر علوم و رئیس دانشگاه تهران تصمیم می‌گرفتند پشت درهای بسته بمانند، احتمالاً دانشگاه تهران به کانون یک بحران ملی تبدیل می‌شد.اما حضور، شنیدن و صحبت‌کردن، مسیر اعتراض را تغییر داد. نه معجزه‌ای رخ داد و نه همه‌چیز حل شد؛ اما خشونت متوقف شد. همین، خود یک دستاورد بزرگ است.

یک جمله کوتاه پزشکیان سال‌هاست در حافظه عمومی مانده است: «اگر ما راه حرف زدن را باز بگذاریم، مردم دیوانه نیستند که اغتشاش کنند». این جمله ساده، پاسخی است به ده‌ها تحلیل پیچیده. همین شنیده شدن خودش مقدمه‌ای است بر انطباق عملی سیاست با خواست عمومی. جامعه‌ای که نادیده گرفته می‌شود، حتی سکوتش هم خطرناک است.

تمایز مهم دستور اخیر رئیس‌جمهور در «زمان» آن است. معمولاً گفت‌وگو وقتی مطرح می‌شود که خیابان ملتهب شده و بحران شکل گرفته است. این بار اما، پیش از آنکه اعتراض به نقطه بی‌بازگشت برسد، مسیر گفت‌وگو فعال شده است. سیاست یعنی همین: تشخیص زودهنگام خطر، نه قهرمان‌بازی پس از فاجعه.

به نظر می‌رسد در شرایط کنونی، چند جمله باید در سیاست امروز ایران پررنگ شود:

اعتراض دشمنی نیست، زبان جامعه است.

شنیدن، نشانه اقتدار است نه ضعف.

حکمرانی بدون گفت‌وگو، فقط نگه داشتن مسائل در وضعیت تعلیق است.

جامعه باید احساس کند گوشی برای شنیدن وجود دارد، نه فقط دفتری برای ثبت گزارش. همان‌طور که اعتقاد اکثر قریب به اتفاق جامعه شناسان است: «مردم قبل از نان، احترام می‌خواهند.» احترام، یعنی به‌رسمیت‌شناختن صدا.

مسیر گفت‌وگو که امروز دولت آغاز کرده، مسیر درستی است؛ اما دوام آن، نیازمند هم‌صدایی همه نخبگان است. اگر این صدا یکدست و صادقانه شنیده شود، جامعه نیز پاسخ خواهد داد. مردم، اهل گفت‌وگو هستند؛ به شرط آنکه مطمئن شوند این گفت‌وگو واقعی است، نه موقت.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار دولت