ناوگان سایه؛ واکاوی همکاری ایران، چین و روسیه برای مقابله با تحریم‌ها

اقتصاد

138431
ناوگان سایه؛ واکاوی همکاری ایران، چین و روسیه برای مقابله با تحریم‌ها

ناوگان سایه را دیگر نمی‌توان صرفاً مجموعه‌ای از ابزارهای تاکتیکی برای دورزدن تحریم‌ها، بلکه باید به عنوان یک زیرساخت استراتژیک دائمی و نماد بارز یک بلوک اقتصادی-سیاسی نوظهور دانست.

ایران آنلاین: پدیده‌ای که زمانی به عنوان «ناوگان سایه» شناخته می‌شد، از مجموعه‌ای پراکنده از نفت‌کش‌ها به یک اکوسیستم لجستیکی و مالی موازی و بسیار پیچیده تبدیل شده است. این شبکه که در ابتدا برای دور زدن تحریم‌های نفتی علیه ایران و ونزوئلا شکل گرفت، پس از اعمال تحریم‌های گسترده علیه روسیه در سال ۲۰۲۲، رشدی تصاعدی و جهشی کیفی را تجربه کرد. مشخصه‌های اصلی این ناوگان که اکنون بخش قابل توجهی از تجارت جهانی انرژی در «بازار خاکستری» را به خود اختصاص داده، همچنان ثابت است.

به گزارش مهر، در این سیاست کشورهای عضو «باشگاه تحریمی‌ها» استفاده از کشتی‌های با عمر بالا، ساختارهای مالکیت چندلایه و مبهم از طریق شرکت‌های کاغذی، تعویض مداوم پرچم با استفاده از پرچم‌های مصلحتی کشورهایی چون پاناما و لیبریا و خاموش کردن سیستم شناسایی خودکار برای پنهان شدن از رادارهای نظارتی را در دستور کار خود قرار دادند. امروز تفاوت کلیدی «ناوگان سایه» با دورهای قبلی در مقیاس و سازماندهی آن قابل مشاهده است. این ناوگان دیگر یک تاکتیک مقطعی برای بقا نیست، بلکه ستون فقرات یک شریان تجاری غیرغربی است که به طور مستقیم هژمونی اقتصادی و نظارتی آمریکا و متحدانش را در آب‌های آزاد به چالش می‌کشد و کارایی ابزار تحریم را به شدت زیر سوال برده است. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به همکاری مشترک ایران، روسیه و چین در حوزه دور زدن تحریم‌های نفتی بپردازیم.

«ناوگان سایه» چگونه کار می‌کند؟

همکاری میان تهران- مسکو در این حوزه، از یک انتقال تجربه ساده به یک هم‌افزایی استراتژیک عمیق تکامل یافته است. ایران با چندین دهه تجربه در خنثی‌سازی تحریم‌ها، نقشه راه و دانش عملیاتی لازم را در اختیار روسیه قرار داده است. تکنیک‌هایی مانند انتقال نفت کشتی به کشتی در آب‌های بین‌المللی، تغییر اسناد محموله‌ها و ایجاد شبکه‌های بیمه و پوشش مالی جایگزین در خارج از دسترس کلوپ‌های لندن، به سرعت توسط مسکو بومی‌سازی و در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر پیاده‌سازی شد. تا امروز این همکاری فراتر از تبادل دانش رفته و شامل اشتراک‌گذاری اطلاعاتی، هماهنگی در استفاده از بنادر امن و حتی پشتیبانی فنی و تعمیراتی مشترک برای این کشتی‌ها می‌شود. این اتحاد عملیاتی یک کریدور تجاری انعطاف‌پذیر و مقاوم در برابر تحریم ایجاد کرده که نه تنها نفت خام و فرآورده‌های نفتی، بلکه به تدریج سایر کالاهای تحریمی را نیز مبادله می‌کند و عملاً یک سیستم نسبتاً ایمن تجاری را شکل داده که مستقل از سیستم بانکی سوئیفت و دلار آمریکا عمل می‌کند و بقای اقتصادی هر دو کشور را در برابر فشارهای خارجی تضمین می‌نماید.

جایابی چین در بلوک «ضد تحریمی‌ها»

در این معادله سه‌جانبه چین نقشی متفاوت اما حیاتی به عنوان توانمندساز اصلی و مشتری نهایی ایفا می‌کند. جایگاه پکن صرفاً یک خریدار منفعل نفت تخفیف‌دار نیست؛ بلکه این کشور لنگرگاه اقتصادی و زیرساختی این شبکه عظیم است. پالایشگاه‌های مستقل کوچک موسوم به «قوری» و برخی شرکت‌های دولتی چین، با جذب بخش عمده‌ای از نفت ایران و روسیه، تقاضای پایدار و قابل اتکایی را برای ناوگان سایه فراهم می‌کنند که حیات آن را تضمین می‌کند. علاوه بر این بنادر چین خدمات لجستیکی کلیدی ارائه می‌دهند، شرکت‌های چینی پوشش‌های بیمه‌ای جایگزین فراهم می‌آورند و مهم‌تر از همه، بخش قابل توجهی از این معاملات با استفاده از یوآن چین تسویه می‌شود. این فرآیند ضمن تضعیف سلطه پترودلار، به بین‌المللی شدن یوآن در بخشی استراتژیک از تجارت جهانی انرژی کمک شایانی کرده است. در واقع «حزب کمونیست چین» با فراهم آوردن عمق استراتژیک اقتصادی، به همکاری تاکتیکی تهران- مسکو مشروعیت و پایداری بلندمدت بخشیده و آن را به یک بلوک اقتصادی مقاوم در برابر تحریم تبدیل کرده است.

بزنگاه تغییر نظم بین المللی

پیامدهای ظهور و تثبیت این شبکه قدرتمند، فراتر از حوزه انرژی بوده و ساختار ژئوپلیتیک و اقتصادی جهان را تحت تأثیر قرار داده است. مهم‌ترین نتیجه فرسایش شدید کارایی تحریم‌های اقتصادی به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی غرب است. زمانی که کشورهایی با این ابعاد اقتصادی و ژئوپلیتیکی قادر به ایجاد یک سیستم تجاری موازی و کارآمد هستند، توانایی واشنگتن برای اعمال فشار و تغییر رفتار دولت‌ها از طریق محدودیت‌های مالی و تجاری به شدت کاهش می‌یابد.

این وضعیت یک بازار انرژی دوگانه ایجاد کرده است. یک بازار شفاف و منطبق بر قوانین غربی با قیمت‌های مرجع مانند برنت و یک بازار خاکستری، غیرشفاف و با تخفیف‌های قابل توجه که داده‌های عرضه و تقاضای جهانی را مخدوش کرده و نوسانات را افزایش می‌دهد. از منظر ژئوپلیتیک، این همکاریِ ناشی از ضرورت، به تدریج در حال تبدیل شدن به یک ائتلاف غیررسمی ضد هژمونیک است که استقلال راهبردی اعضای خود را تقویت کرده و دیگر کشورها را نیز به مقاومت در برابر فشارهای غرب ترغیب می‌کند.

آمریکا و متحدانش اکنون با یک دوراهی استراتژیک دشوار روبرو هستند. تشدید اقدامات اجرایی برای مقابله با ناوگان سایه، مانند اعمال تحریم‌های ثانویه بر شرکت‌های بیمه، اپراتورهای بنادر و خریداران نهایی در چین و دیگر کشورها ریسک تقابل مستقیم اقتصادی با پکن را به همراه دارد.

اقدامی که می‌تواند به بازارهای جهانی انرژی شوک وارد کرده و زنجیره‌های تأمین جهانی را مختل سازد. این مسیر خطر تنش‌زایی غیرقابل کنترل را در پی دارد. از سوی دیگر پذیرش ضمنی این واقعیت جدید و نادیده گرفتن این شبکه گسترده، به منزله اعتراف به کاهش نفوذ اقتصادی غرب و افول ابزارهای سنتی قدرت آن است. در چشم‌انداز پیش رو، ناوگان سایه دیگر تنها ابزاری برای دور زدن تحریم نیست، بلکه به یکی از میادین اصلی رقابت قدرت‌های بزرگ تبدیل شده است. انتخاب میان مهار پرخطر یا پذیرش یک نظم نوین چندقطبی، چالشی است که آینده نظام بین‌الملل و اعتبار قدرت اقتصادی غرب را در دهه‌های آینده تعریف خواهد کرد.

بهره سخن

در آخر باید گفت «ناوگان سایه» را دیگر نمی‌توان صرفاً مجموعه‌ای از ابزارهای تاکتیکی برای دور زدن تحریم‌ها دانست؛ بلکه باید آن را به عنوان یک زیرساخت استراتژیک دائمی و نماد بارز یک بلوک اقتصادی-سیاسی نوظهور در نظر گرفت.

این پدیده، محصول یک هم‌افزایی قدرتمند است که در آن تجربه و دانش فنی ایران در زمینه مقاومت در برابر تحریم، با مقیاس و نیاز فوری روسیه برای صادرات انرژی و با عمق استراتژیک اقتصادی و توانمندی لجستیکی چین به عنوان لنگرگاه نهایی، پیوند خورده است.

این همکاری سه‌جانبه، یک اکوسیستم تجاری-مالی موازی و خودکفا را خلق کرده که به طور مؤثر، هژمونی دلار و کارایی رژیم‌های تحریمی غرب را به چالش می‌کشد. از این رو ناوگان سایه از یک مسئله‌ی مربوط به سیاست انرژی فراتر رفته و به نماد و ابزاری کلیدی در شکل‌گیری یک نظم نوین جهانی چندقطبی تبدیل شده است؛ نظمی که در آن قدرت اقتصادی به طور فزاینده‌ای توزیع شده و ابزارهای سنتی قدرت غرب برای اعمال نفوذ، با محدودیت‌های ساختاری و بنیادین مواجه شده‌اند.


انتهای پیام/
منبع: مهر
دیدگاه ها
آخرین اخبار اقتصاد