حاکم آینده باریکه غزه چه کسی است؟
بینالملل
43738
محمد بیات
گروه بین الملل ایران آنلاین- با گذشت بیش از ۱۴۰ روز از جنگ اسرائیل و جنبش حماس یکی از سوالات پرتکرار کارشناسان و ناظران بیرونی، آینده سیاسی و حاکم آینده این منطقه فلسطینینشین است. نتانیاهو و راست گرایان در کنست با تصویب قطعنامهای سعی کردند تا صدای مخالفت خود را با به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین به اعضای جامعه جهانی؛ به ویژه واشنگتن و ریاض اعلام کنند. در سوی مقابل مقامات آمریکایی از طریق رایزنیهای فشرده با دولتهای اروپایی و عربی قصد دارند تا رسمیت شناختن شدن حاکمیت فلسطینی را تبدیل به ابزاری برای عادیسازی روابط تلآویو- ریاض کنند. فارغ از به نتیجه رسیدن یا نرسیدن تلاشهای واشنگتن، اما هنوز ابهام بزرگی در خصوص سازوکار سیاسی و حاکم آتی غزه وجود دارد. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به این سوال کلیدی پاسخ دهیم.
با فرسایشی شدن روند جنگ به نظر میرسد تحقق دو سناریو همچون اشغال کامل غزه از سوی ارتش اسرائیل و بقای حماس در موقعیت شبه دولت، احتمال ادغام تشکیلات خودگردان و حماس یا شکلگیری کنسرسیومی متشکل از کشورهای عربی، اسرائیل و تشکیلات خودگردان برای اداره غزه افزایش یافته است. براساس طرحهای ارائه شده از سوی بازیگران مؤثر مانند آمریکا و مصر به نظر میرسد این سازوکار سیاسی احتمالاً عاری از هرگونه ایدئولوژیک و دارای رهبرانی تکنوکرات است. البته با توجه به واقعیتهای میدانی و تمایل اکثریت ساکنان غزه به ایده «اسلام سیاسی» اجرایی شدن این ابتکارات در «میدان» امری سخت و پیچیده به نظر میرسد. با این حال از شخصیتهایی همچون مروان برغوثی، محمد دحلان، سلام فیاض و حسین الشیخ به عنوان کاندیدای قرار گرفتن در راس هر تشکیلات خودگردان یا حاکمیت سیاسی غزه یاد میشود.
در پشت صحنه مذاکرات آتشبس و تبادل اسرا به نظر میرسد دستگاههای اطلاعاتی کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، مصر، عربستان سعودی، امارات و تشکیلات خودگردان رایزنیها برای انتخاب فرد مورد توافق برای به دست گرفتن سکان رهبری غزه یا شاهد دولت مستقل فلسطین را افزایش دادند. با توجه به اخبار منتشر شده در رسانهها به نظر محمد دحلان چهره نزدیک به محمد بن زاید آل نهیان جدیترین کاندیدا بر عهده گرفتن سکان رهبری در باریکه غزه است. این چهره امنیتی نزدیک به تشکیلات خودگردان در دوران بهار عربی و تشدید رقابت ژئوپلیتیکی- گفتمانی میان محور ترکی- قطری با کشورهای محافظهکار سنی در جبهه «ضدانقلاب» قرار داشت و در راستای منافع ریاض- ابوظبی حرکت میکرد. وی با آنکه در مصاحبه با «اکونومیست» از عدم تمایل برای قرار گرفتن در کرسی ریاست دولت فلسطین سخن گفت؛ اما به نظر میرسد وی در مذاکرات غیررسمی به دنبال جلب نظر ترکیه و حتی شاخه سیاسی حماس است.
دومین کاندیدای اداره غزه، مروان برغوثی ملقب به «نلسون ماندلای فلسطین» است. فرمانده پیشین گروه «تنظیم» شاخه نظامی جنبش فتح از بیست سال پیش تاکنون در چنگال رژیم صهیونیستی قرار دارد و تبدیل به نقطه وحدت تمام گروههای فلسطینی شده است. اخیرًا جنبش حماس در جریان مذاکرات تبادل اسرا با اسرائیل پیشنهاد داده است تا اسیران صهیونیست در ازای آزادی تمام زندانیان فلسطینی آزاد شوند. در چنین شرایطی بار دیگر برخی رسانهها صحبت از احتمال آزادی برغوثی و پتانسیل وی برای برعهده گرفتن دولت وحدت ملی فلسطین یا اداره مدنی غزه سخن میگویند. وی پیش از این در سال ۲۰۰۶ به تنظیم سندی میان فتح، جهاد اسلامی و جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین جهت تنظیم سندی برای تشکیل کشور مستقل فلسطین براساس مرزهای ۱۹۶۷ کمک کرده بود. در چند سال اخیر مروان برغوثی جزء محبوبترین شخصیتها در میان جوانان فلسطینی بوده است.
سلام فیاض نخست وزیر سابق فلسطین و چهره مورد تایید آمریکا و اسرائیل دیگر کاندیدای مطرح برای برعهده گرفتن اداره و کنترل غزه است. این اقتصاددان فلسطینی همواره سعی کرده است تا در دوگانه فتح- حماس خود را به عنوان «آلترناتیو»، تنها راه نجات و در عین حال تعامل مردم فلسطین با اسرائیل نشان دهد. موافقان وی معتقدند قدرتگیری وی به عنوان رهبر جدید «تشکیلات خودگردان احیا شده» میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی و بازسازی غزه تخریب شده کمک کند. گروهی دیگر اما با رد این نظر معتقدند روی کار آمدن فیاض به معنای نابودی رویای تشکیل دولت فلسطین خواهد بود.
علاوه بر گزینههای فوق احتمال اجماع بازیگران کلیدی بر روی افرادی همچون ماجد فرج و حسین الشیخ نیز هست. به غیر از این چهرههای امنیتی، دیگر سناریو جدی در خصوص آینده غزه شکلگیری حاکمیت فدرال بدون وجود راس هرم است. در این سناریو نماینده سازمان ملل، کشورهای عربی و اسرائیل به صورت مشترک غزه را اداره خواهند کرد. فارغ از تحقق سناریوهای مختلف در خصوص آینده اداره غزه، به نظر میرسد تا پیش از اعلام آتش بس پایدار و پایان جنگ پیشبینی در خصوص شکل احتمالی دولت فلسطین و سرنوشت کرانه باختری- غزه امری دشوار و تقریباً محال است.
بهره سخن
با تشدید رقابت ژئواستراتژیک میان آمریکا، روسیه و چین دولتمردان کاخ سفید قصد دارند تا با ارائه طرحی جامع، فعال شدن مجدد مناقشه فلسطین را تا مدت طولانی به تاخیر بیاندازند. حاکم آتی دولت فلسطین یا باریکه غزه باید بتواند ضمن احیای نهادهای مدنی- دولتی برای اداره و بازسازی غزه، اعتماد عمومی مردم فلسطین را جلب کنند. برخی کارشناسان معتقدند مهمتر از پایداری گروههای مقاومت در برابر آتش ماشین جنگی رژیم صهیونیستی، تداوم حاکمیت مستقل و فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه است.
*کارشناس مسائل بینالملل
انتهای پیام/