ایران آنلاین گزارش می‌دهد؛

چرا سیاست تهاجمی غرب در قبال بحران دریای سرخ ناکارآمد است؟

بین‌الملل

59109
چرا سیاست تهاجمی غرب در قبال بحران دریای سرخ ناکارآمد است؟

همزمان با تداوم تنش‌ها میان مقاومت یمن و دولت‌های غربی؛ برخی منابع خبری از توافق صنعا با مسکو- پکن برای عبور امن کشتی‌های چینی- روسی در محدوده دریای سرخ خبر می‌دهند و این بدان معناست که دیگر دو عضو شورای امنیت سازمان ملل نگرانی جدی در خصوص وضعیت امنیتی در دریای سرخ نداشته و به دنبال دیگر عجله‌ای نیز برای پایان یافتن بحران ندارند.

گروه بین‌الملل ایران آنلاین - محمد بیات: فعال شدن مناقشه فلسطین- اسرائیل شاید مهم‌ترین رخداد ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا در یک دهه اخیر بوده است. عملیات طوفان الاقصی و فروریختن دیوارهای امنیتی رژیم صهیونیستی سبب شد تا کابینه اضطرار ملی اسرائیل برای جبران اعتبار از دست رفته و تغییر وضعیت سیاسی- امنیتی نوار غزه لشگرکشی و محاصره کامل نوار غزه را در دستور کار خود قرار دهد. همزمان با آغاز عملیات زمینی ارتش اسرائیل در غزه و پیش‌روی تجهیزات رژیم در داخل خاک این منطقه فلسطینی‌نشین، اعضای شبکه محور مقاومت براساس راهبرد «وحدت میدان‌ها» حمله به منافع رژیم صهیونیستی و سنتکام را در دستور کار خود قرار دادند. در این طرح تهاجمی هدف از حمله هدفمند به منافع دشمن نه آغاز جنگی فراگیر در سطح خاورمیانه عربی بلکه رسیدن به نقطه آتش‌بس، پایان جنگ و تثبیت دستآوردهای مقاومت در سطح معادلات میدانی بود. برهمین اساس ارتش ملی یمن که عموما برآمده از جنبش انصارالله است، حمله به جنوب سرزمین‌های اشغالی و از نوزدهم نوامبر حمله به کشتی‌های وابسته به رژیم صهیونیستی را در دستور کار خود قرار داد. 

سلسله عملیات‌های مقاومت یمن علیه بندر ایلات و کشتی‌های تجاری- نظامی وابسته به بنادر فلسطین اشغالی یا متحدان رژیم صهیونیستی سبب شد تا در مدت کوتاهی ۱۲ درصد تجارت دریایی جهان دچار اخلال شده و شرکت‌های بزرگ کشتی‌رانی برای انتقال امن کالا- انرژی مجبور شوند تا مسیر متفاوتی را انتخاب کنند. طی چندماه اخیر کشتی‌های باری به جای عبور از مسیر سوئز- باب المندب (۲۵ روزه)، چاره‌ای جز انتخاب مسیر دماغه امیدنیک (۳۴ روزه) نداشتند. تداوم عملیات‌های مقاومت در حمایت از مردم غزه سبب شد تا به تدریج شرکت‌های بزرگ چندملیتی برای تامین امنیت دریای سرخ به کشورهای اروپایی و آمریکا فشار آورده و خواستار تغییر وضعیت در این منطقه شوند. ذکر این نکته لازم است که در این مدت کوتاه اعضای پیمان ابراهیم در منطقه خلیج فارس با همراهی سعودی- اردن اقدام به ایجاد خط کریدور زمینی کردند تا بتوانند کالا مورد نیاز رژیم صهیونیستی را در زمان کوتاه‌تری تامین نمایند. 

تشکیل نیروی امنیت دریایی «نگهبانان رفاه» نخستین اقدام عملی از سوی واشنگتن برای ایجاد مسیر امن و تغییر وضعیت امنیتی در محدوده دریای سرخ بود. لوید آستین وزیر دفاع آمریکا با سفر به کشورهای منطقه رسما از تشکیل این ائتلاف دریایی با حضور آشکار و نهان قریب به ۴۰ کشور خبر داد. با تشکیل این ائتلاف دریایی برخی تحلیلگران معتقد بودند که انصارالله دارای توان محدودی بوده و خیلی زود مجبور به قبول شرایط غربی‌ها خواهد شد؛ با این حال برخلاف این نظرات حملات ترکیبی مقاومت یمن علیه اهداف مشروع در محدوده دریای سرخ با شدت بیشتری دنبال گردید.  پس از شکست طرح «نهگبانان رفاه» واشنگتن- توکیو در اقدامی مشترک اقدام به ارائه پیش‌نویس قطعنامه ۲۷۲۲ به شورای امنیت سازمان ملل و تصویب آن کردند. پس از تصویب این قطعنامه آمریکا با همراهی نیرو هوایی انگلیس و پشتیبانی کشورهایی همچون کانادا، هلند و بحرین حملات هدفمند علیه توان نظامی انصارالله را آغاز کرد. نکته جالب توجه آن است که این حملات نیز نتوانسته تا خللی در روند عملیات‌های انصارالله یمن در محدوده دریای سرخ ایجاد کند و همچنان کشتی‌های وابسته به اسرائیل و دولت‌های همپیمان آن، اهداف آسانی برای مقاومت یمن هستند. همزمان با اقدامات واشنگتن- لندن برای بازگرداندن شرایط عادی به منطقه دریای سرخ، کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز به برنامه تامین امنیت دریای سرخ پیوستند. به عنوان مثال در فوریه ۲۰۲۴ ناوچه آلمانی «هسن» برای کمک به ائتلاف دریایی «نگهبانان رفاه» عازم دریای سرخ شد. 

مهم‌ترین نکته در روند فهم شکست سیاست‌های غرب در محدوده دریای سرخ آن است که آنها به جای مقابله با علت اصلی ناامنی، صرفا با برخورد سخت به دنبال مهار انصارالله و توقف عملیات نظامی در این منطقه هستند. به عبارت دیگر واشنگتن به جای آنکه روند صادرات سلاح به سرزمین‌های اشغالی را متوقف یا آنکه تل‌آویو را مجبور به پذیرش آتش‌بس دائمی در نوار غزه کند، صرفا به حملات هوایی به خاک یمن به عنوان راه‌حلی برای برقراری صلح در منطقه اکتفا کرده است! دستگاه‌ تبلیغاتی آمریکا قصد دارد تا نیروهای انصارلله یمن را به نوعی «نیروی نیابتی» و تحت فرمان تهران معرفی کند و به صورت غیرمستقیم ایران را برای برقراری امنیت در دریای سرخ تحت فشار بگذارد. این در حالی است که ایران بارها اعلام کرده است که نیروهای مقاومت دارای استقلال رای هستند و با در نظر گرفتن مصالح خود اقدام به اخذ تصمیم و اقدام در حوزه‌های مختلف می‌کنند. همزمان با تداوم تنش‌ها میان مقاومت یمن و دولت‌های غربی؛ برخی منابع خبری از توافق صنعا با مسکو- پکن برای عبور امن کشتی‌های چینی- روسی در محدوده دریای سرخ خبر می‌دهند. صحت این موضوع به آن معناست که دیگر دو عضو شورای امنیت سازمان ملل نگرانی جدی در خصوص وضعیت امنیتی در دریای سرخ نداشته و به دنبال دیگر عجله‌ای نیز برای پایان یافتن بحران ندارند. در چنین شرایطی آمریکا- اروپا باید پیش از آنکه دامنه تاثیرات بحران غزه از دریای سرخ فراتر رود، جلوی سیاست‌های تهاجمی و غیرانسانی نتانیاهو را بگیرند. 

یکی از بزرگ‌ترین درس‌های جنگ طوفان الاقصی آن است که آمریکا در مسیر حمایت از اسرائیل بیش از آنکه به منافع اقتصادی خود توجه نماید، به دنبال حفظ مصالح ژئواستراتژیک خود در رقابت با قدرت‌های تجدیدنظر طلب است. به عبارت دیگر در جنگ سرد جدید میان آمریکا با چین- روسیه، واشنگتن قصد دارد تا با حمایت از اسرائیل، اوکراین و تایوان رقبای خود را در نقاط مختلف جهان مهار کند. چنین رویکردی سبب شده است تا پس از گذشت ۱۷۰ روز از جنگ غزه آمریکایی‌ها نتوانند با اعلام فشار بر تل‌آویو به صلحی پایدار در شرق مدیترانه و به دنبال آن محدوده دریای سرخ دست یابند. 


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار بین‌الملل