«ایران» گزارش می‌دهد؛

حمله قانونی در پاسخ به یک ترور

سیاست

61625
حمله قانونی در پاسخ به یک ترور

به اعتراف دوست و دشمن دیپلماسی ایرانی، ارتباطات در سیاست خارجی و تماس‌ها و رایزنی‌ها با کشورهای منطقه و فرامنطقه، بخش جدایی‌ناپذیر طرح و برنامه حمله به رژیم صهیونیستی بوده است.

به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، به اعتراف دوست و دشمن دیپلماسی ایرانی، ارتباطات در سیاست خارجی و تماس‌ها و رایزنی‌ها با کشورهای منطقه و فرامنطقه، بخش جدایی‌ناپذیر طرح و برنامه حمله به رژیم صهیونیستی بوده است. به عبارت دیگر، چه قبل از شلیک پهپادها و بالستیک‌ها و چه پس از اصابت موشک‌ها به اهداف، ظرفیت سیاست خارجی دولت با فعالیت همه‌جانبه، نقش مؤثری در تفسیر جهانی و معنادهی استراتژیک به اقدام نظامی جمهوری اسلامی ایران داشت. بر این اساس بود که تا اینجای کار، جمهوری اسلامی ایران هم یک پیروزی راهبردی نظامی کسب کرد و هم یک موفقیت چشمگیر دیپلماتیک. نقطه عطف این موفقیت دیپلماتیک، ناتوانی حامیان اسرائیل در شورای امنیت سازمان‌ملل در محکومیت اقدام ایران یا صدور بیانیه‌ای در این رابطه بود.

دیپلماسی پیشاحمله
اگرچه خط اصلی ایران در دوران پسا‌طوفان‌الاقصی معطوف به مقابله با اقدامات اسرائیل از طریق دیپلماسی فعال برای صلح در غزه و ممانعت از گسترش منازعات منطقه‌ای بود اما در جایی که این تشخیص راهبردی حاصل شد که جلوگیری از گسترش اقدامات تروریستی رژیم صیهونیستی علیه منافع جمهوری اسلامی ایران، جز با یک پاسخ کوبنده ممکن نیست، ناگزیر تصمیم لازم اتخاذ و اقدام مقتضی انجام شد؛ بنابراین ظرفیت‌های سیاست خارجی ایران در قبال جنایاتی که رژیم صهیونیستی بانی آن بود، بلافاصله پس از حمله تروریستی به کنسولگری ایران در دمشق به نوع دیگری فعال شد و تماس‌های دیپلماتیک گسترده‌ای را در دستورکار خود قرار داد. ایران همچنین ۷۲ ساعت قبل از آغاز حمله به رژیم صهیونیستی، همسایگان را از آن مطلع کرد. هدف از این اقدام، اطمینان‌دادن به کشورهای همسایه بود که هدف، فقط سرزمین‌های اشغالی و رژیم تروریست صهیونیستی است. توفیق این دیپلماسی موفق را در واکنش کشورهای منطقه پس از حمله ایران باید مشاهده کرد که برخلاف خواست رژیم صهیونیستی حتی دولت امارات که همچنان به روابط خود با جنایتکاران اسرائیلی ادامه می‌دهد، از هرگونه موضع‌گیری منفی علیه ایران خودداری کرد.

دفاع بدون لکنت در برابر اروپایی‌ها
ایران از طریق دیپلماسی حتی با حامیان اسرائیل نیز اتمام حجت کرد. اینکه دو روز پیش از حمله، وزیر خارجه انگلیس به صورت تلفنی با وزیر امور خارجه کشورمان گفت‌و‌گو کرد، احتمالاً به منزله نگرانی این کشور از زمان حمله و آخرین تلاش‌ها برای جلوگیری از وقوع آن بوده است. اما این تلاش‌های مبتنی بر حمایت از رژیم صهیونیستی، با این پاسخ امیرعبداللهیان مواجه شد که «تهران هیچ‌گاه به دنبال توسعه تنش در منطقه نبوده است اما در مقابل حمله تروریستی رژیم اسرائیل به سفارت ایران در دمشق و «سکوت امریکا و انگلیس» که به معنای تشویق نتانیاهو در تداوم جنگ‌افروزی و توسعه آن در منطقه است، ساکت نخواهد نشست.» به این ترتیب، با دیپلماسی فعال دولت، چه از طریق وزارت امورخارجه، چه تماس‌های رئیس‌جمهور، جهان از عزم ایران برای تنبیه متجاوز آگاه شد. نقطه اوج این آگاهی را می‌توان آن چیزی دانست که محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور از آن خبرداد. ۴ روز پس از حمله تروریستی به کنسولگری ایران، جمشیدی اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران در پیامی مکتوب به امریکا هشدار داد در دام نتانیاهو نیفتد: کنار بکش تا ضربه نخوری. در پاسخ، امریکا از ایران درخواست کرد که اهداف امریکایی را نزند.» آنچه در شب ۲۵ فروردین اتفاق افتاد، دقیقاً همان چیزی بود که در این اعلام جمشیدی، پیش‌بینی شده بود.

صبح پس از حمله، باز هم دیپلماسی
وقتی بلافاصله پس از آغاز حمله تنبیهی ایران علیه رژیم صهیونیستی، بیانیه تبیینی نمایندگی ایران در سازمان ملل منتشر شد، مشخص شد که دیپلماسی به مثابه پیوست نظامی عملیات تنبیه تعریف شده است. در این بیانیه، با مروری بر ترور‌های رژیم صهیونیستی و بی‌عملی مجامع بین‌المللی و غرب، تأکید شده بود که چه فرایندی اقدام نظامی ایران را گریزناپذیر کرده است. صبح پس از حمله، نمایندگی‌ها و سفرای خارجی مقیم ایران به وزارت خارجه فراخوانده شدند تا در جریان اقدام تنبیهی و سیاست‌های بعدی جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرند. امیرعبداللهیان با تبیین چرایی وقوع این تنبیه، گفت که از نظر ایران، اقدام نظامی تا این مرحله کافی است و دنبال گسترش تنش نیستیم، مگر اینکه تحرک تازه‌ای از سوی رژیم صهیونیستی علیه منافع ایران رقم بخورد. پس از آن، طی تماس‌های تلفنی با کشورهای منطقه، از عمان، قطر و عربستان تا مصر و نیز کشورهایی چون روسیه، انگلیس و چین، دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران تبیین و پاسخ‌های لازم به طرف‌های مقابل، بویژه طرف‌های غربی داده شد. حاصل این تحرکات گسترده دیپلماتیک، دفاع متقن از اقدامات ایران در جلسه شورای امنیت سازمان‌ملل و ناتوانی این نهاد در محکومیت یا صدور بیانیه‌ای علیه ایران بود.

حمله قانونی در پاسخ به یک ترور
برخلاف استنکاف غرب که برای آنها اصل، حمایت بی‌چون و چرا از هر جنایت رژیم صهیونیستی است، اکنون تقریباً سایر کشورها و البته کارشناسان مستقل، قانونی بودن و حقانیت حمله جمهوری اسلامی ایران به اهداف نظامی در سرزمین‌های اشغالی را پذیرفته‌اند. نقطه اوج این ماجرا، اظهارات نماینده روسیه در شورای امنیت سازمان ملل بود که از سکوت این سازمان در محکومیت حمله اسرائیل به کنسولگری ایران انتقاد کرد و این سکوت را عامل رسیدن وضعیت منطقه به اینجا دانست. هرچند در این میان، برخی رسانه‌ها و قدرت‌های غربی با استناد به حضور مستشاران نظامی ایران در کنسولگری خواسته‌اند اقدام صهیونیست‌ها در حمله به اماکن دیپلماتیک ایران در سوریه را توجیه کنند اما حتی مقام‌های سابق غربی هم زیر بار این توجیه نمی‌روند.
از این رو می‌توان گفت این حقانیت نه صرفاً بر پایه اقدام نظامی و نه صرفاً برپایه تحرکات دیپلماتیک بلکه در هماهنگی، هم افزایی و هم‌راستایی دیپلماسی دولت و توانمندی نظامی کشور حاصل شد؛ نمایشی از قدرت ایران، وقتی که همه ظرفیت‌ها در یک مدیریت هماهنگ و حساب شده، به میدان آورده می‌شوند.
 


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست