قدرتسازی تاریخی
سیاست
62380
حسامالدین برومند
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، مفهوم «قدرت» در قلمروی سیاست و روابط بینالملل، یک مفهوم تعیین کننده است که میتواند محاسبات و معادلات را دگرگون نماید. همواره نظریه پردازان بزرگ بر تحول در مفهوم «قدرت» متمرکز هستند. «جوزف نای» نظریه پرداز امریکایی (استاد دانشکده حکمرانی جان اف کندی در دانشگاه هاروارد) از شخصیتهای با نفوذ سیاسی است که در فرایند تصمیمسازی و تصمیمگیری ایالات متحده نقش داشته است. نای در سال ۲۰۱۱ کتابی را با عنوان «آینده قدرت» منتشر کرد. نوآوری او این است که نسخه راهبرد «قدرت هوشمند» را برای امریکا میپیچد. او قدرت هوشمند را تلفیقی از منابع قدرت سخت و نرم تبیین و توصیف میکند و مدعی میشود که اگر امریکا از راهبرد قدرت هوشمند بخوبی استفاده کند، همچنان قدرت اول جهان باقی خواهد ماند. از سوی دیگر؛ امریکاییها در سه دهه گذشته مشخصاً بر ابَرپروژه «خاورمیانه امریکایی» تمرکز داشتند تا در آینده قدرت یا نظمهای احتمالی قدرت دچار افول نشوند.
قدرت، امنیت ساز است و البته همه کشورها میکوشند به بالاترین حد از قدرت و امنیت برسند. خاورمیانه نیز به لحاظ موقعیت خاص و ژئوپلیتیک، صحنه کشمکش قدرتها بوده است و امریکا کارگردانی سناریویی را بر عهده داشته که برای رژیم جعلی صهیونیستی حاشیه امن ابدی ایجاد کند و همه این راهها از مسیر خاورمیانه با مختصات امریکایی دنبال شده است.
قدرت، تئوری دارد و تئوریهای پشت سر قدرت هستند که میخواهند امنیت را بر صدر بنشانند. بنابراین چارهای نیست برای رسیدن به نکته اصلی، کمی هم نگاهی به وجه تئوریک مسأله داشته باشیم. یکی از تئوریهای معروف در روابط بینالملل، نظریه نئورئالیسم (نو واقع گرایی) است. به طور خلاصه، نئورئالیسم نظریهای است که سطح تحلیل خود را ساختار نظام بینالملل قرار داده است. به گفته «کنت والتز» (بنیانگذار مکتب نو واقعگرایی)، ساختار آنارشیک نظام بینالملل، همه دولتها را مجبور میکند که در محیط بینالمللی به شکل یکسانی عمل کنند؛ بدین معنا که دولتها در محیط بینالمللی مبتنی بر اغراض جاه طلبانه که قوانین بینالمللی هم ضمانت اجرای خاصی ندارد، به دنبال حداکثرسازی قدرت و افزایش امنیت خود هستند. از کلیدیترین مفاهیم نئورئالیسم، مفهوم «معمای امنیت» (Security Dilemma) است که رابطه بسیار اساسی و مستقیمی با مفهوم قدرت دارد. به تعبیر«جان مرشایمر» اساس معمای امنیت در قالب یک مثال، اینگونه است که کشور «الف» برای تضمین بقا و افزایش قدرت و ضریب امنیتی خود دست به اقداماتی میزند که همین اقدامات با واکنش دولت «ب»مواجه شده و کشور «ب»برای بر هم نخوردن موازنه، اقداماتی را در مقابل دولت «الف»انجام میدهد و این چرخه همچنان ادامه پیدا میکند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از فرماندهان عالی نیروهای مسلح (دوم اردیبهشت ۱۴۰۳) ضمن قدردانی صمیمانه از تلاشها و موفقیتها در قضایای اخیر، تأکید کردند: «موضوع تعداد موشکهای شلیک شده یا موشکهای به هدف اصابت کرده که طرف مقابل روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بینالمللی و اثبات آن است؛ که ناراحتی طرف مقابل نیز از همین موضوع است.»
واقعیت این است که معادلات جدیدی در خاورمیانه شکل گرفته است و پروژه خاورمیانه امریکایی و حاشیه امن صهیونیستها رنگ باخته است. قدرت اراده ملت ایران، جنگ محاسبات را به نفع جمهوری اسلامی رقم زده است. ایران اسلامی با شاخصههای ملی، دینی و تمدنی خود مدل جدیدی از تولید قدرت را برساخته است و ظهور ایران قوی در چشم همه ناظران جهانی به یک اصل غیرقابل انکار تبدیل شده است و ماجرا و ابعاد آن، فراتر و عمیقتر از موشکها و پهپادهای ایرانی است. ایران امروز، تئوری قدرت دارد و این قدرت، امنیتساز است و پشتوانه بزرگ مردمی دارد و میتواند تعیین کننده موازنه قوا باشد و دست بالا را در معادلات و محاسبات داشته باشد.
*سردبیر
انتهای پیام/