تغییر پارادایم در غرب آسیا
بینالملل
63303
«تاریخ منطقه غرب آسیا را باید به دو بخش قبل و بعد از عملیات وعده صادق تقسیم کرد» ؛ این سخن رهبر انقلاب که به روایت نشریه «خط حزبالله»، چندی پیش در جریان یک دیدار خصوصی مطرح شده، اشارهای مهم به اهمیت تاریخی و راهبردی عملیات «وعده صادق» در ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ دارد که یک نقطه عزیمت الگویی را در بطن تحولات پرفراز و فرود منطقه خاورمیانه رقم زده است.
با وقوع عملیات نظامی مستقیم ایران علیه رژیم صهیونیستی ، تحولات پرشتابی در غرب آسیا در حال روی دادن است که تا پیش از این اگر نه ناممکن اما دور از انتظار به نظر میرسید؛ واقعیاتی که متأثر از این انگاره مهم در سیاست خارجی که «تهدیدات مشترک، دوستی میآفریند و آن را تداوم میبخشد»، متغیرهای نوینی را به معادلات جاری خاورمیانه وارد کرده است.
در این میان اگر چه تا پیش از این به فهم منتقدان، نزدیکی ایران و کشورهای عربی در قالب یک نظم منطقهای بدون مداخله بازیگران فرامنطقهای با موانعی جدی روبهرو بود، اما نباید از زاویه دیگر این نگاه غافل شد که بیپاسخ گذاشتن یارکشی رژیم اسرائیل و تلاش آن برای سوق دادن بیشتر این کشورها به سمت ائتلاف با تلآویو در کنار اقدامات نظامی خونین این رژیم در منطقه از سوی بازیگران مهمی همچون ایران میتوانست امکانی را برای به اجرا در آوردن نظم امریکایی- اسرائیلی در پی عملیات طوفان الاقصی فراهم کند.
اما حمله تروریستی اسرائیل علیه منافع جمهوری اسلامی در دمشق، سبب شد ایران که در سالهای پیش از آن، مواجهه نظامی خود با این رژیم را به فراتر از رویکرد جنگهای کلاسیک کشانده و متأثر از استراتژی جنگهای نامتقارن به پیش رانده بود، با انجام عملیات غافلگیرانه «وعده صادق» مؤلفههای قدرت بازدارنده خود را به نمایش بگذارد؛ رویدادی که توانست علاوه بر اسرائیل و امریکا پیامی برای کشورهای منطقه داشته باشد که نظم مبتنی بر همکاری درونمنطقهای از پشتوانه مؤلفههای نظامی بازدارنده در مواجهه با بازیگران تهدیدکننده امنیت همچون تلآویو بهرهمند است؛ واقعیتی که نشان داد موشکهای ایرانی میتوانند هر هدفی را مورد اصابت قرار دهند و با تحمیل هزینههای سنگین به مراکز جمعیتی دشمنان و تهدید زیرساختها، آسیبهای عمیقی ایجاد کنند و اهرم سیاسی مؤثری برای سیاستهای مداخلهجویانه بازیگران فرامنطقهای باشند.
به این ترتیب به نظر میرسد، تغییر پارادایم حاکم بر مناسبات کشورهای غرب آسیا در پی عملیات «وعده صادق» از قلب ایران آغاز شده و بهجرأت میتوان گفت که میتواند بخش قابل اعتنایی از مجموعه سرفصلهای یک نظم جدید در خاورمیانه باشد.
چه این مهم از همین حالا در شیفت پارادایمی امریکا از رویارویی مستقیم به سیاست بازدارندگی پدیدار شده است.
نگاهی به تحلیل غربی ها درباره پاسخ نظامی ایران علیه تل آویو
تحلیل و ارزیابی اندیشمندان، صاحبنظران و محافل سیاست خارجی غرب در هفتههای اخیر که در تبیین ابعاد و پیامدهای عملیات نظامی مستقیم ایران علیه اسرائیل ارائه شده، به نوعی مهر تأیید بر گزارههای پیشگفته در این گزارش است که از پیامد بازدارندگی ایران در تقابل مستقیم با اسرائیل گرفته تا شکلگیری معادلات جدید در منطقه، سخن به میان آوردهاند.
«استفان والت»، نظریهپرداز مشهور روابط بینالملل
و استاد دانشگاه هاروارد امریکا:
وقتی اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران حمله کرد، واشنگتن حتی پلک هم نزد. مقامهای امریکایی که تا روز قبل از حمله ۷ اکتبر حماس خود را قانع ساخته بودند که منطقه آرامترین وضعیت خود طی چند دهه گذشته را دارد، پس از تحولات اخیر به نحوی عمل کردهاند که بدتر شدن اوضاع را سبب شده است و باید در انتظار یک تحول جدی در مناسبات حاکم بر منطقه بود.
«صنم وکیل»، مدیر بخش خاورمیانه اندیشکده «چتم هاوس»:
پاسخ مستقیم و هدفمند ایران به اسرائیل، تلاش برای ایجاد معادله جدیدی با اسرائیل بود که سبب شکلگیری الگوواره جدیدی برای منطقه خاورمیانه میشود.
«ویلیام اف. وچسلر»، تحلیلگر اندیشکده «شورای آتلانتیک»:
ایران با پاسخ بازدارنده خود علیه اسرائیل به دنبال ایجاد یک الگوی جدید منطقهای بود و این درس را به عربستان سعودی و سایر دولتهای عربی خلیج فارس آموخت که نباید به چتر امنیتی غیرقابل اعتماد و بیاثر ایالات متحده وابسته باشند بویژه اگر امتیاز پیشنهادی امریکا به کشورهای عربی، عادیسازی روابط با اسرائیل باشد.
«یان جکسون»،
تحلیلگر مجله نیوزویک:
حمله ایران به اسرائیل با استفاده از پهپادهای پیشرفته، تأکیدی بر کارآمدی یک بخش مهم و تعیینکننده در بخش دفاعی ایران است که نشان میدهد، روند پیشرفت تسلیحات بومی این کشور به شکل نمایانی به بلوغ رسیده و مؤلفه نظامی ایران را در روند بازدارندگی در برابر اسرائیل به طور چشمگیر ارتقا داده است.
«داگلاس مک گرگور»،
مشاور ارشد وزارت دفاع دولت ترامپ:
پدافند هوایی و موشکی اسرائیل آسیبپذیری خود را در برابر قدرت نظامی ایران نشان داد؛ امری که میتواند روند تقابل دو طرف را به سمت و سوی جدیدی بکشاند.
مرکز پژوهشی،
«نشنال اینترست»:
حمله موشکی و پهپادی ایران، بخشی از یک تغییر سیاست گستردهتر است که فراتر از چهارچوب اسرائیل است. ایران قصد داشت با واکنش شدید به حمله اسرائیل به سوریه معادله جدیدی را تنظیم کند.
«استیون کوک»، صاحبنظر روابط بینالملل
و نویسنده کتاب «پایان جاهطلبی»:
پس از بیش از دو دهه سرمایهگذاری امریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت و خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل دادهاند.
«ریچارد هاس»،
رئیس شورای روابط خارجی امریکا:
هدف حمله ایران علیه اسرائیل ایجاد بازدارندگی در برابر حملات آینده اسرائیل و ارسال این پیام به تلآویو بود که دیگر نمیتواند بدون متحمل شدن هرگونه عواقبی فرماندهان نظامی ایران را هدف قرار دهد. تأثیرات این حمله در شکلگیری بازدارندگی نظامی در منطقه میان ایران و اسرائیل در حال آشکار شدن است.
«جرج فریدمن»،
استراتژیست امریکایی:
تمرکز بر ورود به جنگ در خاورمیانه بدون تلفات هنگفت، راهبردی است که از چندی پیش توسط امریکا تا حدودی اجرایی شده اما اکنون به هسته اصلی استراتژی آن تبدیل شده و موفقیت آن به قدرت و اراده دشمن بستگی دارد. حمله ایران به اسرائیل، نشان داد که امریکا ممکن است در پیگیری این رویکرد تجدیدنظر کند.
جان مرشایمر از دانشمندان برجسته علوم سیاسی
و روابط بینالملل:
جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار از عمق خاک خود به صورت مستقیم اسرائیل را هدف حمله موشکی و پهپادی قرار داد و بازدارندگی اسرائیل را زیر سؤال برد. بازدارندگی هستهای، نهایت بازدارندگیها است.
اسرائیل اشتباه بزرگی را مرتکب شد. زیرا با بسترسازی برای این درگیری اخیر، احتمال دستیابی ایران به جنگافزار هستهای را بالا برد که اصلاً به صلاح اسرائیل نیست.
انتهای پیام/