روانشناس اجتماعی در گفت‌وگو با «ایران‌آنلاین» به این سوال پاسخ داد:

چرا همستر به ایران آمد ؟

سهیلا نوری

سهیلا نوری

جامعه

69414
چرا همستر به ایران آمد ؟

تلگرام را که باز می‌کنی فهرست ‌مخاطب‌ها پُر شده از کاربرانی که به تازگی این پیام‌رسان را نصب کرده‌اند. وارد هر گروه تلگرامی که می‌شوی یک لینک تکراری می‌بینی که از تو دعوت می‌کند به جمع دنبال‌کنندگان بازی خوش آب و رنگی به اسم «همستر کامبت» بپیوندی. اینکه چه شد ناگهان تب این بازی کریپتویی بالا گرفت و بسیاری از آشنایان دور و نزدیک‌ از این درآمد ضربه‌ای استقبال کردند موضوعی است که در ادامه ابعاد مختلف آن واکاوی شده است.

به گزارش خبرنگار ایران آنلاین، مغز همه ما انسانها مجهز به یکسری مواد بیومغناطیس، بیوفیزیک و بیوشیمی است که به واسطه هورمون‌هایی مثل سروتونین و دوپامین حال خوب و احساس لذت را به ما هدیه می‌دهد. برای مثال وقتی کار ارزشمندی انجام می‌دهیم و یا در ازای عمل پسندیده‌ای پاداش دریافت می‌کنیم، حس خوبی سراسر وجود ما را پُر می‌کند که از ترشخ هورمون دوپامین در مغزمان نشات می‌گیرد این در حالی است که گاهی اوقات مسیرهای عصبی مغز به وسیله محرک‌‌های دم دستی و کوچک بیرونی هدف قرار می‌گیرند تا دوپامین آزاد شود.

این مقدمه مطرح شد تا به این سوال پاسخ داده شود که آیا لازم است با بالا گرفتن تب‌و‌تاب بازی «همستر کامبت» در ایران، زنگ خطر آسیب‌های روان‌شناختی به صدا در آید؟

دکتر علیرضا شریفی یزدی به عنوان یک روانشناس اجتماعی این موضوع را زیر ذره‌بین قرار داده و نکات مهمی را در این خصوص با «ایران‌آنلاین» در میان گذاشت.

«در روانشناسی اصطلاحی با عنوان «پاداش تاخیری» وجود دارد؛ به عنوان مثال فرد چندین سال سختی و تلاش را به جان می‌خرد تا به رتبه تحصیلی خوبی دست پیدا کند و یا ماه‌ها صرفه‌جویی و ریاضت اقتصادی را تحمل می‌کند تا بتواند اتومبیل مورد علااقه‌اش را خریداری کند. این فرد  با رسیدن به نتیجه مورد انتظار، از لذت پاداش تاخیری بهره‌مند می‌شود و به این ترتیب هورمون‌های شادی‌آور در مغز او ترشح می‌شود و حال خوب را با تمام وجود درک می‌کند این در حالی است که وقتی سلول‌های عصبی افراد به یکسری محرک‌های دم دستی ساده و بیرونی عادت کند و به واسطه آنها هورمون دوپامین محدودتری در مغز ترشح شود، فرد از لذت پاداش تاخیری عقب خواهد ماند.»

وی با این شروع، به افرادی اشاره کرد که سلول‌های مغزشان را به محرک‌های بیرونی مثل مواد مخدر و البته لذت‌های آنی عادت می‌دهند و طبیعی است که ترشح هورمون دوپامین در مغز را اندک اندک و قطره‌چکانی تجربه کنند و دیگر لذت  پاداش تاخیری را نبرند.

با این اوصاف باید گفت همستر، نات‌کوین و بازی‌های کریپتویی از این دست، با دارا بودن همین ویژگی‌ها نقش مواد مخدر و محرک‌های دم دستی بیرونی را بازی می‌کنند که سلول‌های عصبی فرد را در کوتاه‌مدت تحریک و دوپامین‌ اندکی را ترشح کرده و سبب می‌شوند فرد از برنامه‌ریزی‌های بلندمدت برای رسیدن به یک پاداش دلچسب باز بماند.

شریفی یزدی با تایید این نکته افزود: «دنبال‌کنندگان این قبیل بازی‌ها به لذت‌جویی‌های کوتاه دل خوش می‌کنند و با مبالغ اندکی که به عنوان پاداش می‌گیرند خوشحال می‌شوند. در حقیقت این افراد شامل آن قاعده روانشناسی می‌شوند که هرگاه مغز انسان بابت انجام کاری پاداش بگیرد، احتمال تکرار آن عمل بالاتر خواهد رفت حال آنکه پاداش حاصل از چنین بازی‌هایی ناچیز و کم‌تاثیر خواهد بود.

این روان‌شناس اجتماعی موضوع را از بعد اجتماعی هم مورد توجه قرار داد و یادآور شد: نبایستی این نکته را فراموش کنیم که در سال‌های اخیر بر میزان احساس ناامنی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایرانیان افزوده شده و برخی افراد برای رسیدن به امنیتی هرچند نسبی و کوتاه‌مدت به میان‌برهایی چنگ می‌زنند که آنها را یک شبه پولدار کند؛ گروهی سراغ دستگاه گنج‌یاب می‌روند و مدام دنبال پیدا کردن گنج در این بیابان و آن جنگل هستند و گروهی هم در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنند به این امید که بازار مالی بورس یک شبه کن‌فیکون شود و سرمایه اندک آنها چندین‌ برابر  شود؛ نگرشی در خصوص سرمایه گذاری در بورس که در ایران با تمام دنیا فرق دارد.
گروه بعدی هم سراغ خرید طلا و دلار می‌روند با این دیدگاه که ارزش پول‌شان پایین نیاید و از سوی دیگر هم اتفاقی رخ دهد که آنها هم یک شبه پولدار شوند.

در واقع این دسته از افراد همان‌هایی هستند که به دلیل نبود احساس امنیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر روشی را که تصور کنند به انجام کار سخت و خاصی نیاز ندارد و در مقابل با حرکت ساده‌ای مثل ضربه زدن روی یک صفحه دیجیتال به پول می‌رسند با نهایت جدیدت دنبال می‌کنند.
 

دماسنج همستر

«اقبال گسترده مردم به بازی همستر کامبت در روزهای اخیر، به مثابه یک دماسنج عمل کرده که نشان می‌دهد جامعه ایران تب دارد و احساس ناامنی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی در سطح جامعه بالا رفته است.»

شریفی یزدی با اشاره به این موضوع خاطرنشان کرد: ذکر این نکته را ضروری می‌دانم که اگر این بازی پرطرفدار در بلندمدت کارکرد مورد انتظار را نداشته باشد و توقع دنبال‌کنندگان‌اش را برآورده نکند، جمع گسترده‌ای از افراد دچار سرخوردگی، ناامیدی، نشخوار فکری، خشم، پرخاش و به تبع آن آسیب‌های اجتماعی دیگری مثل طلاق، گرایش به اعتیاد، رابطه‌های نامتعارف و ...خواهند شد با این توضیح که نباید فراموش کنیم همواره در سطح بین‌الملل گروهی از افراد هستند که جوامع مختلف را رصد می‌کنند تا الگوهای ذهنی و رفتاری خاصی را به افراد خاصی دیکته و آنها را به تابعیت از این الگوه مجاب کنند تا به این واسطه بر فکر و ذهن و حتی رفتار آنها کنترل داشته باشند که از قضا و متاسفانه اغلب این جامعه هدف از کشورهای جهان سوم انتخاب می‌شوند.

مشابه این رفتار را می‌توان در شرکت‌های خودروسازی فرانسه و ژاپن دید؛ کارخانه‌های رنو، پزو و تویوتا یک تیم بسیار قوی از جامعه شناسان و روانشناسان دارند؛ خودروسازی به ظاهرا یک فعالیت صنعتی است که به مدد مهندسین مجرب پیش می‌رود این در حالی است که شرکت‌های بزرگ یاد شده، گروهی از جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان کارکشته را گرد هم آورده‌اند تا با استفاده از آخرین یافته‌های پژوهشی در حوزه‌های روانشناسی، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی در گام نخست خلاء و سلیقه کشورها و جوامع مورد هدف‌شان را بشناسند و در گام بعدی با مکانیزم‌هایی که به کار می‌گیرند خلاء موجود را در جهت اهداف خود پر کنند.
 

محبوب همه گروه‌های سنی

اغلب مواقع شاهد بوده‌ایم که گروه سنی نوجوان و جوان از فضای دیجیتال و بازی‌های مجازی و کریپتویی استقبال کرده‌اند در حالی که «همستر کامبت» مورد اقبال همه گروه‌های سنی در ایران قرار گرفته است.
شریفی یزدی به عنوان یک روانشناس اجتماعی علت اصلی این تغییر الگوی سنی را مسائل اقتصادی موجود دانسته که مبتلابه 5 تا 95 ساله‌های جامعه است، اما در بخش پایانی صحبت‌هایش تصریح کرد: هرچند خلاءهای اقتصادی در کشوری مثل ایران انگیزه بسیار مهمی برای سوء استفاده طراحان چنین بازی‌هایی است، اما این نکته بسیار مهم را نمی‌توان نادیده گرفت که در جامعه‌ای با خلاءهای زیاد، نیاز به سرگرمی به شدت احساس می‌شود. همین که افراد به محض 5 دقیقه بیکار شدن سر در تلفن‌های همراه فرو می‌برند نمونه بارزی از این موضوع است.

مادامی که در اروپا به ازای هر یک نفر 16.5 متر فضای ورزشی مناسب‌سازی شده وجود دارد اما متاسفانه در ایران این فضا به 1.5 سانتی‌متر تقلیل پیدا می‌کند طبیعی است که مردم برای پر کردن خلاءهای موجود به اجبار هم که شده به سمت سرگرمی‌های آنی بروند و سلول‌های عصبی مغزشان را با محرک‌های دم دستی و بیرونی به ترشح هورمون‌های شادی‌آفرین وادار کنند؛ افرادی که اگر برنامه‌ریزی مسئولانه‌ای در قبال آنها صورت نگیرد در آینده‌ای نزدیک به گروه وسیعی از بیماران معتاد به فضای مجازی تبدیل می‌‌شوند.

 


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار جامعه