گفتاری از همسر شهید سیدابراهیم رئیسی
مردم با درد فراقش حماسه آفریدند
سیاست
70311
«جمیلهسادات علمالهدی» متولد ۱۳۴۴ در مشهد، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه است. او دکتری فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه تربیت مدرس دارد و اکنون دانشیار، عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی است. علمالهدی بزرگترین دختر سید احمد علمالهدی، نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد است.
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، «جمیلهسادات علمالهدی» متولد ۱۳۴۴ در مشهد، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه است. او دکتری فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه تربیت مدرس دارد و اکنون دانشیار، عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی است. علمالهدی بزرگترین دختر سید احمد علمالهدی، نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد است. او در سال ۱۳۶۲ با شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی ازدواج کرد. علمالهدی در سال ۱۳۹۲، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی را بنیانگذاری کرد و تاکنون رییس آن است. این پژوهشکده وظیفه دارد الگوهای سیاستگذاری علم و فناوری را مبتنی بر فهم و ارزیابی جنبههای معرفتی و اجتماعی علم و فناوری ارایه دهد. او همچنین از اسفند ۱۳۹۸، به عنوان دبیر «شورای تحول و نوسازی نظام آموزشی کشور» شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شد.
گفتاری از همسر شهید سیدابراهیم رئیسی
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است و از این جهت ما عزادار هستیم و حقیقتاً سوز و گداز زیادی داریم، اما چون شهید آیتالله رئیسی هیچگونه توجیه و بهانهای را برای تعطیلی کلاس درس و دانشگاه نمیپذیرفت، بر این اساس بنده هم از روز یکشنبه هفته گذشته برای تدریس در کلاس درس دانشگاه حضور یافتم. همانطور که میدانید بشر برای آمدن به این دنیا دچار فراق میشود و برای رفتن از این دنیا دیگران را دچار فراق میکند. درد فراق درد بسیار سختی است؛ هم از آن زمانی که بشر پا به این دنیا میگذارد و از عالم فرشتگان هبوط میکند و هم زمانی که از اینجا رحلت میکند و دوستان و همراهان خودش را تنها میگذارد.
یکی از مهمترین ویژگیهای ادبیات ایران نیز شرح درد فراق است. همانگونه که مولانا میگوید: «بشنو از نی چون شکایت میکند، از جداییها حکایت میکند». ولی همانطور که عارفان و شاعران بزرگ ایران زمین در شرح ماجرای فراق سرودهاند همین درد است که اتفاقاً اسباب تعالی و تزکیه است. امام که شاید عارفی بزرگتر از او نمیتوان یافت، دیوان و غزلیاتش سراسر مملو از شرح فراق است.
این درد، درد بزرگی است، ولی با این حال فرصت هم در همین فراق است. ملت قهرمان و بزرگ و شهیدپرور ایران بارها و بارها در این درد سوختهاند و حماسه آفریدهاند. اساساً ویژگی ملت ما تولید حماسه از سوگ است. از سوگ دچار انفعال نمیشود، بلکه حماسه میآفریند. آنچنان که در این آخرین سوگ همه مردم دنیا از این همه لطف و محبت، از این همه شور و هیجان و عواطف شعورمندانه انگشت به دهان ماندند.
البته این خود فرصتی است برای پیشرفت. همان طور که حضرت آقا در جلسهای که به منزل ما تشریف آوردند، فرمودند: «شما حق دارید گریه کنید و من نمیگویم گریه نکنید. ولی شکر کنید. به خاطر این شکر کنید که نظام چندین پله جلوتر رفت و شهادت ایشان کمتر از حیاتش برای نظام برکت نداشت. من از این بابت، هم خودم شکرگزار هستم و هم از شما میخواهم پروردگار بزرگ را ستایش و مدح و ثنا و از او سپاسگزار باشید.»
در واقع رفراندومی با قلبها برگزار شد. ما را سر مسائل مختلف تهدید میکردند و میگفتند میخواهیم رفراندوم برگزار کنیم. تصور میکردند جامعه جوان ایران از ایدههای انقلاب خودش عبور کرده و اینجا در واقع خداوند بود که یک رفراندوم بزرگ برگزار کرد و مردم با اشک و آه، دوباره به جمهوری اسلامی رأی دادند و این دستاورد بزرگی است که نباید از دست داد.
در گذشته وقتی میخواستیم جمهوریت اسلامی را به تصویر بکشیم، چندان نمیتوانستیم به شکل مصداقی و عینی حرف بزنیم، بیشتر در خواص ولایت فقیه به صورت نظری حرف میزدیم. لذا برای نسل جوان سخت است بدون مصداق و نمونه عینی درک دقیقی از جمهوریت اسلامی داشته باشد و آن را با جمهوریت غیراسلامی مقایسه و به آن ترجیح دهد. یکی از دستاوردهای بزرگ شهید آیتالله رئیسی این بود که جمهوریت اسلامی را بهطور عملی تبیین کردند. ایشان طی سه سال ریاست جمهوری خود نشان داد در جمهوریتی که اسلامی باشد، رابطه مردم و مسئولان چگونه میتواند باشد و نیز نشان داد که اقتصاد چگونه باید مدیریت بشود و توانست نشان دهد که اقامه عدل یعنی چه.
ایشان توانست از تمام ایده ها و تئوری های مارکسیستی فاصله بگیرد، مفهوم دقیق اقامه عدل و همراهی علم و فرهنگ را نشان بدهد و تحولات علمی را رقم بزند. تقویت جمهوری اسلامی و تأکید بر اسلامی بودن جمهوریت، دستاورد بزرگی است که با شهادت آیتالله رییسی و همراهان وی به نمایش گذاشته شد. اما از جهتی نگرانم. به هر حال خط فتنه و توطئه هرگز کوتاه نمیآید. مخالفین جمهوری اسلامی در داخل و خارج و کسانی که دانسته یا نادانسته به انحراف جمهوریت اسلامی فکر میکنند، دست اندر کار هستند. من از صاحبان رسانههای رسمی و اجتماعی تشکر میکنم که در این چند روز فضا را از عطر شهادت، ایمان و معنویت پر کردند، شاید دستاندرکاران رسانهها هم تا این حد فکر نمیکردند که میدان بازی در دست متدینین و مؤمنین باشد.
در قرآن کریم میفرماید: «ما لکم من دونه من ولی و لا شفیع» (سوره سجده/ آیه ۳۲) برای شما بهجز خدا هیچ ولی و شفیعی نیست. علامه طباطبایی ذیل این آیه توضیحاتی میدهند. اول، برابری ولی و شفیع را بیان میکنند. دوم، توضیح میدهند که ولی و شفیع در زمره مدبرات امر هستند. جهان هستی یک خَلق دارد و یک تدبیر. کار تدبیر توسط مدبرات انجام میشود. شفیع کسی است که در زمره مدبرات امر قرار میگیرد.
جمهوری اسلامی از سالهای گذشته با فرستادن شهدا به آن طرف مرزهای عالم در حال اضافه کردن به تعداد مدبرات امر است. شهید حذف نمیشود، چنان که قرآن تأکید کرده: «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» (سوره آل عمران/ آیه ۱۶۹) این تشریفاتی نیست، شخصی هم نیست. شهیدی مثل شهید رئیسی عزیز کسی نیست که درگیر امور شخصی خود در جهان دیگر باشد. او همچنان نگران جامعه است و اتفاقاً الان عمیقتر تأثیر میگذارد. شهدای جمهوری اسلامی تأثیرگذاری بسیار عمیقی دارند.
اساساً وقتی جمهوریت، اسلامی میشود، دو لایه میشود. یک لایهاش همین رفتار و عمل مردمی است که میتوان با چشم آنها را دید. یک لایه هم شهدا، علما و شفیعان این جمهوریت هستند که در تمام عالم اثرگذارند و همه ما بهخوبی میدانیم که این کشور از چه تهدیدهای بزرگی عبور کرده و در تمام این مراحل شهدا یار و همراه ما بودهاند.
بنابراین مطمئناً این شهدا پشتیبانی و حمایت خواهند کرد، ولی نگران این هستیم که بعضی تصور دقیقی نداشته باشند. خطرناکترین کار این است که کسی بخواهد رقیب شهید باشد. رقابت با شهدا بسیار خطرناک است. شهید رئیسی خیلی زخم زبان کشید، خیلی استهزا شد. در باره کسی گفتند سواد ندارد که شما الان کتابهایش را مطالعه میکنید. گفتند کلاس نرفته، شش کلاس بیشتر درس نخوانده. ولی ایشان در مقابل این زخم زبانها صبور بود. باز هم احتمالاً زخم زبان میزنند، ولی این چشم و گوش شما جوانان بزرگوار است که باید باز باشد و با امر به معروف و ایستادگی منتقدانه اجازه ندهید دستاورد اسلامیت این نظام که توسط شهید رئیسی و سایر شهدا پدید آمده، از دست برود.
جریان مقاومت جریانی است که همچنان باید خون تازه در آن دمیده شود. روزهای آینده روزهای سخت مقاومت است و ما باید حماسه بسازیم. من نگرانم که کسی تصور کند مراسم تمام شده و برویم خانه استراحت کنیم، در حالی که جا برای استراحت نیست. باید بیش از قبل تلاش کرد و دقیقتر پای انقلاب ایستاد. این انقلاب هر چند وقت یک بار با خون شهیدان احیا و دوباره سرزنده و سرپا میشود. ما باید این افتخار بزرگ را که نصیب ما شد پاس بداریم و از انقلاب و مقاومت حمایت کنیم.
برادران و خواهران عزیز! غزه همچنان در آتش میسوزد و جریان مقاومت همچنان دست تنهاست. میهمانانی که از کشورهای دیگر آمده بودند همه به من میگفتند که یکی از پشتیبانهای اصلی خود را از دست دادند. من عرض میکردم که به خاطر حضور مقام معظم رهبری مدظلهالعالی جای نگرانی نیست و مردم ایران تا پای جان برای جبهه مقاومت میایستند.
انتهای پیام/