«تگزاس ۳» و سردرگمی در هویت
هنر
71722
مجموعه فیلمهای «تگزاس» در سینمای ایران، پدیدهای نسبتاً نادر است: یک سری فیلم کمدی دنبالهدار که توانسته با اتکا به زوج هنری سام درخشانی و پژمان جمشیدی، مخاطبان زیادی را به سینما بکشاند. در این میان، «تگزاس ۳» با کارگردانی مسعود اطیابی، در حالی روی پرده رفته که انتظارات را برآورده نکرده است.
صفیه رجائی هرندی - ایران آنلاین: به نظر میرسد که این سری، با وجود رفع برخی از سردرگمیهای قسمتهای قبل، دچار نوعی از خودبیگانگی و سردرگمی شده است. یکی از نکات قابل تأمل در «تگزاس ۳»، گفتمانی است که فیلم با مخاطب خود برقرار میکند. این گفتمان، به گفته منتقدان، به نوعی دیالکتیک ضدّیت و تقابل منجر میشود. قصه فیلم، یک سرش به جریانهای فرهنگی در غرب وصل است و سر دیگرش به ناهنجاریهای اقتصادی در ایران.
فیلم، بیهویت بودن خانواده ایرانی را با دغدغههای اقتصادی (ازدواج جمشیدی، کشکولی و نظامدوست) گره میزند و این مسئله، از نظر برخی منتقدان، نوعی پشت کردن به ارزشهای فرهنگی ایرانی است.
نقاط ضعف و قوت: بازیگران خوب، فیلمنامه کلیشهای
«تگزاس ۳» از همان دقایق ابتدایی، قابل پیشبینی است. طنزهای سطحی و قدیمی که مخاطب بارها شنیده است، باعث میشود که فیلم هیچ چیز جدیدی برای ارائه نداشته باشد. با این حال، بازی زیبای ژاله صامتی و واقعگرایی نقش و میمیک صورت او، یکی از نقاط قوت فیلم است. همچنین، بازیگرانی مانند پژمان جمشیدی، سام درخشانی و نعیمه نظامدوست نیز توانستهاند نقش خود را به خوبی ایفا کنند.
اما اگر با جزئیات بیشتری به دیالوگها و سکانسها دقت شود، نوعی اغراقگرایی سطحی در نقشها به چشم میخورد.
از نکات مثبت فیلم میتوان استفاده از بازیگران درست اشاره کرد چرا که این موضوع، توانسته مخاطب را برای دیدن سه قسمت متوالی از «تگزاس» مشتاق کند.
پایان کلیشهای: وقتی رؤیا، افتضاح را پنهان نمیکند
با این حال، استفاده از موضوعات کلیشهای برای خنداندن مخاطب، اغلب نتیجهای چنگی به دل نمیزند. پایان رویایی فیلم نیز دست کمی از افتضاح سکانسهای ابتدایی و میانی آن ندارد.
جمعبندی نهایی
«تگزاس ۳» فیلمی است که با وجود پتانسیلهای فراوان، در دام کلیشهها و سطحینگری گرفتار شده است. این فیلم، با تکیه بر کمدیهای دمدستی سعی در جذب مخاطب دارد، اما در نهایت نمیتواند انتظارات را برآورده کند.
انتهای پیام/