امریکا چگونه هزینههای جنگافروزیهای رژیم صهیونیستی را پرداخت میکند؟
خونبهای خشونتطلبی خونآشام
بینالملل
80012
در اینکه ایالات متحده شریک راهبردی رژیم صهیونیستی است، تردیدی نیست؛ با این حال، صداهای مخالف زیادی از درون بخشهای مختلف امریکا علیه حمایتهای نظامی واشنگتن از تلآویو به گوش میرسد.
گروه بین الملل ایران آنلاین؛ در اینکه ایالات متحده شریک راهبردی رژیم صهیونیستی است، تردیدی نیست؛ با این حال، صداهای مخالف زیادی از درون بخشهای مختلف امریکا علیه حمایتهای نظامی واشنگتن از تلآویو به گوش میرسد. این صداها هرچند تأثیر چندانی بر اصول سیاست خارجی امریکا ندارند، اما در تعیین و تنظیم رفتار سیاسی کاخ سفید بیتأثیر نیستند. بهتازگی اندیشکده ریسپانسیبل استیتکرفت، مقالهای به قلم پل پیلار باعنوان «41 سال پیش 220 تفنگدار دریایی امریکا در جنگ اسرائیل علیه لبنان کشته شدند» منتشر کرد که نویسنده در آن، عبرت نگرفتن هیأت حاکمه امریکا از هزینههای جنگافروزی اسرائیل را نقد میکند. مغز این مقاله این گزاره است که «اگر ایالات متحده در دام تلآویو نمیافتاد، 220 تفنگدارش در اکتبر 1983 توسط نیروهای جهادی لبنانی کشته نمیشدند».
امریکا در دام جنگافروزی دولت صهیونی
هدف بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل برای به دام انداختن ایالات متحده در یک جنگ گستردهتر در خاورمیانه تا حدودی محقق شده است. در اوایل این ماه، نیروهای امریکایی برای دومینبار در سالجاری مستقیماً درگیر سرنگونی موشکهایی شدند که جمهوری اسلامی در تلافی حملات اسرائیل به منافع تهران شلیک کرده بود.
ایالات متحده همچنین به اهدافی در یمن حتی با بمبافکنهای سنگین و دوربرد B-2 حمله کرد. نبرد با یمن، مانند تبادل آتش با ایران، نتیجه مستقیم سیاستهای اسرائیل در انقیاد فلسطینیان و کشتار در نوار غزه پس از حمله حماس در 7 اکتبر است.
یکی از جدیدترین مشارکتهای امریکا در جنگهای اسرائیل، استقرار سامانه دفاع موشکی تاد به همراه اعزام حدود 100 پرسنل نظامی امریکا برای بهرهبرداری از آن در اسرائیل است. چنین استقرارهایی نهتنها امریکاییها را بهطور فزایندهای در معرض آسیب قرار میدهد، بلکه نتانیاهو را برای تشدید بیشتر جنگهای خود جسورتر میکند.
بدون هیچ پایانی برای جنگهای اسرائیل و باتوجه به تشدید تنشها در هفتههای اخیر میان اسرائیل و لبنان، امریکاییها باید به این فکر کنند که چگونه چهار دهه پیش هم ایالات متحده در دام جنگافروزی اسرائیل گرفتار شد.
تاریخ تکرار میشود
اسرائیل در سال 1982 به لبنان حمله کرد و آغاز اشغالی بود که تا سال 2000 بهطور کامل پایان نیافت. آن تهاجم اسرائیل به لبنان، مانند حمله کنونی، مستقیماً با همان سیاست تلآویو در خشونت و به انقیاد کشیدن فلسطینیان مرتبط بود. هدف اصلی اسرائیل در سال 1982 از بین بردن قابلیتهای سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان و بیرون راندن «ساف» از منطقه شامات بود. اسرائیل همچنین بهدنبال آن بود که موازنه نیروها را در لبنان به سمت نیروهای وابسته به تلآویو، مثل فالانژها، تغییر دهد.
تهاجم و اشغالگری اسرائیل بهطور قابلملاحظهای رنج لبنانیها و همچنین پناهندگان فلسطینی را در آنجا افزایش داد. یکی از وحشتناکترین رویدادها در آن مقطع، قتلعام سپتامبر 1982 در اردوگاه پناهندگان صبرا و شتیلا بود. شبهنظامیان فالانژ حدود 3000 غیرنظامی را قتل عام کردند، در حالی که متحد فالانژ یعنی نیروهای نظامی اسرائیل، بمبهای آتشزا شلیک میکردند تا کشتار در طول شب ادامه یابد.
چند هفته قبل از این رویداد، ایالات متحده (دولت ریگان) موافقت کرده بود که تفنگداران دریایی ایالات متحده را در کنار نیروهای نظامی کوچکی از فرانسه، انگلیس و ایتالیا به عنوان بخشی از یک نیروی چندملیتی در لبنان مستقر کند. حداقل در ظاهر، این استقرار یک مأموریت حفظ صلح برای مقابله با خشونت در لبنان محسوب میشد، اما لبنانیها و ناظران دیگر، دلایلی داشتند که اقدام امریکا را بهعنوان وزنهای به نفع اسرائیل و نیروهای سیاسی لبنانی مورد علاقهاش درک کنند.
صرفنظر از پیشینه روابط کلی امریکا و اسرائیل، دستاورد اصلی این نیروی چندملیتی، تسهیل خروج ساف از لبنان بود که در وهله اول بخشی از هدف اسرائیل از حمله به لبنان تلقی میشد.
علاوه بر این، مانند سایر اعزامهای پرسنل نظامی ایالات متحده به مکانهای خطرناک، منطق مرگبار «حفاظت از نیروها» آغاز شد و «حفظ صلح» به اقداماتی تهاجمی تبدیل شد. ریگان مجوز «دفاع از خود دربرابر تهاجم» را علیه نیروهای متخاصم که تهدیدی برای تفنگداران دریایی به شمار میرفتند، صادر کرد؛ این «نیروهای متخاصم» دشمن اسرائیل و شبهنظامیان لبنانی (فالانژیستها) نیز بودند. درگیری امریکا روی زمین با تیراندازی نیروی دریایی پشتیبانی میشد، که بعداً شامل شلیک گلولههای 16 اینچی توسط ناو جنگی نیوجرسی به سمت اهدافی در کوههای نزدیک بیروت میشد.
غیر از نفرت عناصر داخلی لبنان از دخالت نظامی نیروهای خارجی، مرگبارترین واکنش به کاری که ایالات متحده در آنجا انجام داد، در 23 اکتبر 1983 رخ داد، زمانی که یک کامیون مملو از مواد منفجره وارد ساختمان فرودگاه بیروت شد که تفنگداران دریایی از آن به عنوان پادگان استفاده میکردند. انفجار کامیون بمبگذاری شده باعث کشته شدن 220 تفنگدار دریایی به علاوه 21 پرسنل دیگر ارتش امریکا شد. این مرگبارترین روز برای تفنگداران دریایی ایالات متحده از زمان نبرد «ایوو جیما» در جنگ جهانی دوم (در مقابل ژاپن) و بالاترین آمار تلفات یکروزه برای ارتش امریکا از روز آغازین حمله تت در ویتنام در سال 1968 بود.
جایز است که بگوییم این هزینه بالا، بیهوده تحمیل شد. ایالات متحده در نهایت نیروهای خود را از لبنان خارج کرد و چند ماه بعد این نیروی چندملیتی منحل شد، در حالی که جنگ داخلی لبنان تا سال 1990 ادامه داشت و اشغال بخشهایی از لبنان توسط اسرائیل تا 10 سال دیگر تداوم یافت.
حزبالله، سپر لبنان در برابر اشغال
مسئولیت این بمبگذاری را «جهاد اسلامی» (عناصر شیعه لبنان)، برعهده گرفت که در حال حاضر به نام «حزبالله» شناخته میشود.
حزبالله خاستگاه و ظهور اولیه خود در دهه 1980 را مدیون مخالفت سرسخت خود با تهاجم و اشغال اسرائیل است و هرگز به دنبال این نبوده که با ایالات متحده براساس برخی ایدئولوژیهای فراملی شبیه القاعده منازعه کند. این سازمان بشدت بر اهداف خود برای کسب و حفظ قدرت سیاسی در لبنان، دفاع از منافع شیعیان لبنان و دفاع از لبنان بهعنوان یک کل یکپارچه در برابر تجاوزات اسرائیل متمرکز شده است.
منفجر کردن پادگان تفنگداران دریایی امریکا در سال ۱۹۸۳ نتیجه مستقیم این بود که ایالات متحده به خود اجازه داد تا در یکی از جنگهای تهاجمی اسرائیل درگیر شود. بدون این دخالت، بمباران هرگز اتفاق نمیافتاد.
بهای مشابهی که باید برای غرق شدن ایالات متحده در جنگهای کنونی اسرائیل پرداخت شود، لزوماً در لبنان پرداخته نخواهد شد. ضرباتی که اسرائیل به تواناییهای حزبالله در لبنان وارد کرده است، احتمالاً توانایی مقاومت برای عملیات نامتقارن در جاهای دیگر را کاهش نداده است. تمایل حزبالله برای استفاده از این توانایی علیه منافع ایالات متحده تا جایی گسترش خواهد یافت که ایالات متحده به خود اجازه دهد با حملات مرگبار اسرائیل همراه شود و اسرائیل بخواهد بخشهایی از لبنان را شبیه ویرانههای وحشتناک غزه کند.
پل پیلار عضو ارشد مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون
ترجمه و تنظیم: امیر فرشباف
انتهای پیام/