چرا نزاع های اجتماعی در حال رشد است؟
جامعه مونولوگی
جامعه
80831
صحنههایی از دعوا، زدوخورد و نزاع در سطح شهر صحنههایی به ظاهر ساده هستند که گاهی تنها چند قدم با آسیب زدن به یک فرد یا قتل فاصله دارند. مراجع قضایی هم مملو از پروندههایی است که عامل آن پایین بودن آستانه تحمل و فوران خشم در میان افرادی است که سالها کنج زندان ساکن شدهاند.
به گزارش گروه اجتماعی ایران آنلاین، چند روز قبل سخنگوی قوه قضائیه از وجود سالانه ۷۰۰ هزار پرونده نزاع در محاکم خبر داد و تأکید کرد: این تعداد از پروندهها نشاندهنده این است که در جامعه «فرهنگ گفتوگو را نهادینه نکردهایم»؛ مطابق آمار در سال ۱۴۰۲ تا پایان مرداد ماه تعداد نزاعهایی که منجر به مراجعه به پزشکی قانونی شده است، به عدد ۲۷۹ هزار و ۲۵ رسیده است. سهم این مقدار در پنج ماه اول سال ۱۴۰۲ نسبت به جمعیت کشور برابر با ۰.۳۳ درصد بوده به عبارتی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت کشور ۳۳ درگیری رخ داده است. اما چرا نمیتوانیم با هم حرف بزنیم و گاهی حتی یک اتفاق ساده به درگیری ختم میشود؟
فرهنگ گفتوگو نهادینه نشده است
شکی نیست که بخش زیادی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی در جامعه ما به نهادینه نشدن فرهنگ گفتوگو بین مردم مربوط میشود؛ اینکه افراد جامعه نمیدانند برای حل اختلافات و تنشها چگونه به جای نزاع حرف بزنند به اعتقاد کارشناسان حوزه اجتماعی باید دیالوگ برقرار شود نه مونولوگ. دکتر حسین سراجزاده رئیس اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوانیم در جهت توسعه فرهنگ گفتوگو در جامعه حرکت کنیم؟ از مهمترین شرط آن یعنی به رسمیت شناختن طرف گفتوگو صحبت میکند و میگوید: زمانی میتوانیم با کسی وارد گفتوگو شویم که او را به عنوان یک هویت انسانی قابل احترام علیرغم همه تفاوتها و حتی منافع متضاد به رسمیت بشناسیم. اما اگر نگاه ما این باشد که فقط حق با ماست و بقیه افراد یا منحرف و گمراه هستند یا در جایگاهی هستند که نمیتوانند از حقوق اولیه برخوردار باشند امکان گفتوگو از بین میرود. به اعتقاد این استاد دانشگاه پیششرط اصلی گفتوگو در هر جامعهای به رسمیت شناختن و احترام به طرف مقابل است.
اما بیشتر نزاعها و بگو مگوها از یک اختلافنظر ساده شروع میشود، از این جا که هر کدام از طرفین دعوا خودشان را صاحب حق میدانند. این نکتهای است که سراجزاده در مورد آن میگوید: «برای ایجاد شرایط گفتوگو یک شرط معرفتشناسانه وجود دارد و آن توجه به این نکته است که تصور نکنیم همه حقیقت هستیم. باید این باور را داشته باشیم که حقیقت متکثر است و همه میتوانند بهرهای از آن داشته باشند. اگر به رویکرد معرفتگرایانه منظرگرا باور داشته باشیم از منظرهای مختلف میتوان به یک موضوع نگاه کرد و همه منظرها نیز جنبه اساسی دارد.» رئیس اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران با بیان اینکه باید حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم، میگوید: باید این نگاه را که ما تافته جدا بافتهای هستیم و بقیه در شأن ما نیستند کنار بگذاریم. با تحقق این شرایط زمینه برای گفتوگو هم آماده میشود وگرنه هیچ گفتوگویی شکل نمیگیرد و آن چیزی که گاهی در قالب گفتوگو با انواع و اقسام مغالطهها شکل میگیرد در واقع جدلهایی است که هر کسی سعی میکند خود و حرف خودش را به کرسی بنشاند.
فهم مشترک؛ قدم اول هر گفتوگو
دکتر روحالله ساعی، جامعهشناس نیز در پاسخ به این سؤال که چرا فرهنگ گفتوگو در جامعه ما نهادینه نشده است، میگوید: «برای داشتن گفتوگوی مناسب باید دارای فهم مشترک باشیم.» وی در توضیح فهم مشترک از منظر جامعهشناسی معتقد است «فهم مشترک، نشانههای مشترک یا درکهای مشترکی را از یک موضوع به وجود میآورد.» ساعی ادامه میدهد: «این فهم ناشی از آگاهی است، اینکه آگاهی افراد جامعه در ارتباط با موضوعات مختلف در چه سطحی است و اینکه آیا توانستهایم در موضوعات مختلف آگاهی فراگیر در جامعه شکل بدهیم؟» اما به وجود آوردن آگاهی فراگیر در جامعه به این معنا نیست که در مورد موضوعات مختلف تبلیغ کنیم؛ به اعتقاد این جامعهشناس «باید در ارتباط با مسائلی که گفتمان جاری و روز جامعه است و به عبارتی روزمرگی مردم را در بر گرفته است آگاهی فراگیر ایجاد کنیم یعنی افراد جامعه آموزش ببینند و در تعامل با یکدیگر کدهای اخلاقی و حرفهای را رعایت نمایند.»
آموزش؛ رکن اصلی تابآوری
ساعی با بیان اینکه گاهی یک تنهزدن ساده در زمان سوارشدن به اتوبوس به دعوای بزرگی ختم میشود به مفهوم تابآوری هم اشاره میکند «با ایجاد گفتمانهای مشترک باید آموزشهای لازم برای تابآوری هم در جامعه شکل بگیرد.» اما تحملپذیری و تابآوری شاخصهای مختلفی دارد «آموزش یکی از ارکان اساسی است.»
به اعتقاد این جامعهشناس، آموزش تابآوری در قدم اول باید ابتدا از درون خانوادهها آغاز شود: «ابتدا باید خانواده آموزش ببیند. امروز متأسفانه در بسیاری از خانوادهها افراد خانواده نمیتوانند با هم حرف بزنند و مشکلاتشان را حل کنند و بخشی از خشونتهای خانگی از همین نشأت میگیرد. وقتی دقیقتر نگاه میکنیم متوجه میشویم اگر در مورد موضوع مورد اختلاف حرف میزدند شاید از خیلی اتفاقات بعدی جلوگیری میشد. سادهترین تصمیمات در فضای خانوادهها باید با گفتوگو و طرح بحث شود و حتی از کوچکترین عضو خانواده نظرخواهی شود. این شیوه باعث شکلگیری فرهنگ گفتوگو میشود.
نقش رسانه در نهادینه سازی فرهنگ گفتوگو
در مرحله بعد باید آموزش فرهنگ گفتوگو در مدارس و دانشگاهها دنبال شود؛ مثلاً در بسیاری از کشورها ارتباطات انسانی و فرهنگ گفتوگو از اول دبستان به دانشآموزان آموزش داده میشود و آنها در مدارس فرهنگ و آداب گفتوگوی محترمانه را میآموزند و شیوههای تدریس هم گفتوگومحور است.» شکی نیست وقتی افراد در این حوزه آموزش دیده باشند در فضای جامعه نیز جو گفتوگو و تعامل محترمانه افراد با یکدیگر ایجاد میشود و همه به راحتی میتوانند دیدگاهها و نقدهای خود را محترمانه مطرح کنند. البته ساعی بر نقش رسانهها در نهادینهسازی فرهنگ گفتوگو نیز تأکید و به رسانه ملی به عنوان یک رسانه اثرگذار در این حوزه اشاره میکند: «در تلویزیون چقدر برنامههایی را میبینیم که تعامل افراد را با هم به نمایش بگذارد؟ چقدر در زمینه رعایت حقوق افراد جامعه و صاحب حق بودن همه برنامه وجود دارد؟ در رسانه اثرگذار باید همه همسطح باشند و امکان پرسش و پاسخ برای مستمعین برقرار باشد، اما متأسفانه اصولاً رسانه ملی فقط یکجانبه سخن میگوید و برنامههای رفت و برگشتی در رسانههای ما چندان به چشم نمیخورد. برای همین است که این نوع فرهنگ (دیالوگ) توسعه پیدا نکرده و فقط یک رسانه صحبت میکند و بقیه گوش میکنند.» این جامعهشناس با اشاره به دیگر شاخصهای نهادینهکردن این فرهنگ میگوید: «برای اینکه گفتوگوی مناسبی داشته باشیم توجه به ابعاد دیگر زندگی افراد جامعه مثل وضعیت درآمد و اقتصاد خانوادهها، شاخصهای امنیت افراد در جامعه به خصوص زنان و کودکان جزو متغیرهای تأثیرگذار در شکلگیری گفتمان مناسب بین افراد جامعه است.»
سمیه افشینفر
خبرنگار
انتهای پیام/