پیامدهای منطقه ای مناسبات ترکیه و رژیم صهیونیستی
بینالملل
80857
جهان در دهه ۱۹۹۰ شاهد همپیمانی ترکیه و رژیم اسرائیل بود. دلیل این همپیمانی، منافع مشترک بسیاری بود که دو طرف را به هم نزدیک می ساخت و با سلسله اقداماتی نظیر تمرین های نظامی، تبادل اطلاعات و ملاقات های دیپلماتیک تقویت می شد. این روابط پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بسیار نزدیکتر شد و ترکیه و رژیم صهیونیستی در حوزه های جدیدتری از جمله بازدارندگی و تروریسم وارد شدند.
به گزارش گروه بین الملل ایران آنلاین، مقامات ترکیه از این فرصت استثنایی که پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی محسوب می شد، حداکثر استفاده را بردند و از امریکا درخواست کردند که سرمایه گذاری بیشتری را در این روابط داشته باشد. برای نمونه، «چویک بیر» معاون سابق ستاد مشترک ارتش ترکیه از روابط جدید ترکیه و رژیم اسرائیل به عنوان روابطی یاد کرد که می تواند رکن اصلی ساختار امنیتی فراگیر در خاورمیانه باشد. وی هدف این نظام امنیتی را مهار افراط گرایی و استبداد نظامی در منطقه خواند.
با اعلام خبر انعقاد پیمان نظامی - امنیتی میان ترکیه و اسرائیل، دولت های منطقه خاورمیانه ، شکل گیری تهدید جدیدی را علیه امنیت ملی خویش به خوبی احساس کردند و با ابراز مخالفت و اعمال فشار علیه ترکیه، کوشیدند که این کشور را از ادامه همکاریهای نظامی و امنیتی با اسرائیل بازدارند یا ترکیه را به سمتی سوق دهند که تعادل را در این روابط رعایت کند.
با این حال برگزاری نخستین مانور مشترک اسرائیل و ترکیه با همکاری امریکا، حساسیت کشورهای منطقه را نسبت به پیمان میان دو طرف بیش از پیش برانگیخت و موجب شد که برای غلبه بر تهدیدات منطقه ای ناشی از این اتحاد تدابیری بیندیشند تا به نحوی در منطقه توازن ایجاد کنند.
همکاری میان ترکیه و رژیم صهیونی نه تنها بر خاورمیانه، بلکه بر مناطق مدیترانه شرقی نیز تأثیراتی گذاشته است. یونان و قبرس به علت اختلافاتشان با ترکیه و نیز به سبب روابط دوستانه ای که با کشورهای عربی دارند، روابط اسرائیل و ترکیه را تهدیدی علیه امنیت ملی خود و همچنین علیه امنیت منطقه قلمداد کردند ؛ تا آن حد که در فوریه ۱۹۹۸ تئودور پانگالوس، وزیر خارجه یونان، روابط این دو طرف را «اتحاد گناهکاران» نامید.
روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی علاوه بر تبعات منطقه ای، پدیدآورنده منافعی کلان برای امریکا نیز بوده است؛ زیرا، هر دو در زمره متحدان استراتژیک امریکا در خاورمیانه به شمار می آیند. در نتیجه، منافع حاصل از این روابط، در واقع مکمل منافع و اهداف استراتژیک امریکاست. بهمین دلیل ایالات متحده در سال های گذشته، تمام تلاش خود را در جهت نزدیک کردن اسرائیل و ترکیه و واداشتن آنها به عقد پیمان های اقتصادی و نظامی، معطوف کرده است.
حتی هنگامی که سران کشورهای عربی نگرانی خود را از گسترش مناسبات ترکیه و اسرائیل و عقد قرارداد دوجانبه میان آنها ابراز کردند، ایالات متحده با کمال میل و رضایت، آن را برای ثبات در منطقه مفید دانست. کاخ سفید پیمان ترکیه و اسرائیل را «استراتژی عینی» امریکا توصیف کرد و یادآور شد که مخالفت کشورهای عربی با این اتحاد، در واقع نوعی سختگیری است که فقط روابط آنها را اندکی محدود می کند.
از نظر آمریکا، روابط ترکیه و اسرائیل در خاورمیانه و تبدیل شدن این دو به یک قطب منطقه ای می تواند در بلندمدت تقویت کننده حضور و نفوذ ایالات متحده باشد و منافع این کشور را هم در خاورمیانه و هم در آسیای مرکزی و قفقاز تأمین کند. به خصوص که چنین روابطی به آمریکا اجازه می دهد که با سهولت بیشتری نسبت به مهار و کنترل کشورهای منطقه اقدام کند. در نتیجه، هم امریکا و هم ترکیه و اسرائیل در این پیمان منافع متقابل دارند.
انتهای پیام/