سلامت روان قبل از ازدواج را جدی بگیریم

جامعه

81095
سلامت روان قبل از ازدواج را جدی بگیریم

رفتارشناس و مشاور خانواده با تاکید بر اینکه بررسی سلامت روان برای آگاهی و شناخت بیشتر افراد از یکدیگر قبل از ازدواج بسیار با اهمیت است، گفت: این مسئله تاثیر مستقیم بر شروع و تداوم زندگی و روابط زناشویی دارد که همواره مورد غفلت قرار گرفته است.

به گزارش گروه اجتماعی ایران آنلاین، محمدرضا ایمانی روز یکشنبه به تشریح ملاک‌ها و معیارها یک ازدواج موفق پرداخت و اظهار داشت: چند مسئله باید در امر ازدواج مدنظر قرار گیرد زیرا هر یک از مواردی که در ادامه به آنها اشاره می شود با سرنوشت زندگی و ادامه حیات دو انسان گره خورده است.

وی با اشاره به اینکه برای بررسی دو نفر که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند در ابتدا نظام ارزشی آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، افزود: اینکه به چه میزان با همدیگر تطبیق دارند مهم است چراکه وقتی انسان ها به لحاظ نگاه ارزشی، باورها، اعتقادها، موضوعات خانوادگی و نگرش‌ها نسبت به زندگی تفاوت اساسی دارند و به اولویت های زندگی از دو زاویه گوناگون می نگرند، در صورت ازدواج به طور قطع دچار چالش ها و مشکلات فراوانی می شوند.

این کارشناس مسائل خانواده ادامه داد: به هنگام مشاوره افراد در آستانه ازدواج حدود ۸۵ عنوان "ارزش" را در مقابل آنها قرار می دهیم تا ببینیم ۱۰ ارزش اولیه چیست و به چه میزان فرد با طرف مقابل خود سنخیت دارد به عنوان مثال یکی به دنبال قدرت و دیگری در پی شهرت است و یا اینکه یکی در زندگی آرامش و امنیت را جستجو می کند و فرد دیگر خواستار ارتباطات اجتماعی و مناسبات بین فردی است.

ایمانی با بیان این نکته که افرادی با این دو مشخصه با هم تطبیق ندارند؛ اگر قصد ورود به زندگی مشترک را داشته باشند با مشکلات زیادی روبرو خواهند شد، مسئله مورد اهمیت دیگر قبل از ازدواج را الگوهای رفتاری برشمرد و گفت: برای ارائه شناختی درست از افراد، ۱۲۰ الگوی رفتاری مطابق با آزمون های جهانی را ملاک قرار می دهیم و با استفاده از آنها برای فرد تشریح می شود که تو چه کسی هستی و با چه کسی قصد ازدواج داری؟ ویژگی ها و تفاوت های شما چیست و کجا می‌توانید با هم همفکری کنید و کجا نمی توانید.

سلامت روان، مسئله‌ای مغفول قبل از ازدواج

وی در ادامه با تاکید بر اینکه مسئله بعدی که برای آگاهی و شناخت بیشتر افراد از یکدیگر قبل از ازدواج بسیار اهمیت پیدا می‌کند، سلامت روان است، تصریح کرد: این مسئله همواره مورد غفلت قرار گرفته است و هیچ موقع به این قضیه فکر نکرده ایم‌ فردی که قصد ازدواج دارد آستانه سلامت روان او در چه سطحی است، پایداری او چقدر است، انسان سالمی است یا درگیر و یا بیمار است؟

رفتارشناس و مشاور خانواده اظهار داشت: جای خالی این مسئله به روشنی احساس می شود که اگر انسانِ درگیری است باید مشکل خود را حل کند و بعد وارد چرخه ازدواج شود چون فرد همراه با خود، مسائل و موضوعاتی دارد که حتماً باید آن تنش‌ها، درگیری‌ها، اضطراب‌ها، استرس‌ها، نابسامانی‌ها و نگرش های منفی را رفع کند و سپس وارد پذیرش یک مسئله یا موضوع دیگر شود.

ایمانی در ادامه گفت و گو به این موضوع مهم هم اشاره کرد که تعهد و مسئولیت دو اصل اساسی در ازدواج است و اظهار کرد: ارزیابی سلامت جنسی از دیگر موضوعات حائز اهمیت است چراکه ۸۲ درصد طلاق های عاطفی در کشور، این بحران و ناراحتی بزرگ را گوشزد می‌کند که مسائل و موضوعات جنسی بسیار اهمیت دارد اما هیچ گاه به آن پرداخته نمی‌شود.

به گفته وی فرد از نظر فیزیولوژیکی باید مورد بررسی قرار گیرد، اینکه سلامت دارد یا باید درمان شود و یا اینکه به هیچ وجه نمی‌تواند ازدواج کند زیرا بی توجهی به این موضوعات پنهان اما مهم باعث می شود که پس از ورود فرد به چرخه ازدواج و زندگی، لاینحل باقی بماند، مسائلی که افراد یا کمتر درباره آن صحبت می کنند و یا اینکه اصلا به آن نمی پردازند.

رفتارشناس و مشاور خانواده تاکید کرد: تمامی این مسائل که تاثیر مستقیم و بااهمیت در تداوم زندگی و روابط زناشویی دارد باید بررسی شود و بعد افراد وارد چرخه ازدواج و تشکیل خانواده شوند.

ایمانی در بخش دیگری از این گفت و گو به راهکارهایی برای یک انتخاب درست و شایسته در فرایند ازدواج اشاره و اضافه کرد: شاید در نگاه اول قانونمندی و اجبار افراد به مشاوره قبل از هر اقدامی برای ازدواج و شروع زندگی مشترک مناسب باشد اما از آنجا که به دنبال قانونی کردن این امر، راه های فراوانی برای دور زدن آن پیدا می شود پس این گزینه خوبی برای تشویق افراد به منظور بررسی و شناخت دقیق از فرد مقابل نیست.

وی بیان داشت: به عنوان مثال در مشاوره قبل از طلاق که کمک می کند تا افراد به ادامه زندگی مشترک بازگردند اما مشاهده می کنیم که به روش ها و انحای مختلف از مشاوره سر باز می زنند و در نهایت طلاق اتفاق می افتد که با توجه به این امر، جنبه های قانونی، ضمانت اجرایی ندارد.

رفتارشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه مسئله مهم تر این است که فرد نسبت به زندگی و آینده چقدر متعهد است، ادامه داد: به طور قطع فرد ازدواج می کند تا یک پله در زندگی بالاتر برود و به آسایش و آرامش برسد و چرخه زندگی او بهبود یابد و در سایه اینکه یک فرد دیگری کنار او قرار گیرد و مکملش شود و با یکدیگر هم افزایی داشته باشند، به موفقیت های چشمگیر برسد.

ایمانی یادآورشد: همچنین در ازدواج باید بپذیرم که فرد مقابل نباید دقیقاً شبیه من باشد بلکه آن فرد مستقل از من است، باورها، اعتقادات و نگاهش به زندگی متفاوت است و می‌خواهد در جامعه نقش و استقلال داشته باشد و درباره این موضوعات که من چگونه می‌توانم با او به سازگاری برسم و تعهدات خود را نسبت به او انجام دهم و من چه مسئولیتی و همسرم چه مسئولیتی دارد باید به درک و آگاهی برسم و همه این تفاوت ها را بپذیرم و سپس وارد زندگی مشترک شوم.

وی ادامه داد: این در حالی است که افراد بدون در نظر گرفتن تمامی تفاوت ها و آگاهی ها نسبت به فرد مقابل وارد چرخه ازدواج می‌شوند و معتقدند که من آنگونه که می‌خواهم زندگی را به سمتی که تمایل دارم می‌برم اما در ادامه زندگی مشاهده می کنند که قادر به هیچ گونه تغییر در همسرش نیستند از این رو شروع به برچسب زدن به طرف مقابل می‌کنند که در نهایت این امر منجر به درگیری و اختلافات و بروز انواع خشونت می شود.

این کارشناس مسائل خانواده اظهار داشت: این خشونت‌ها، رفتارها و نادیده گرفتن ها، تحقیر شدن ها و تحت فشار قرار دادن و تهدید و سرزنش و همچنین خشونت‌های جنسی باعث می‌شود که این فرد حال خوبی در زندگی نداشته باشد و به تدریج اختلافات فراوانی بروز می کند که منجر به درگیری‌ و نزاع‌ می‌شود و فرد منفعل عمل کرده و دچار افسردگی می شود و در موارد حادتر به اقداماتی چون خشونت‌های خودمحوری یا درون فردی، خودآزاری و خودکشی دست می زند و این چرخه باطلی است که ما در جامعه با آنها مواجه هستیم.

ایمانی تصریح کرد: عده ای در جامعه نمی‌دانند با چه هدفی ازدواج می‌کنند و چه تعهداتی دارند حال آنکه تمام صفحات خالی عقدنامه‌ای که ما داریم برای این است که افراد شروط ضمن عقد داشته باشند و به عنوان یک مرجع رسمی خواسته‌ها، انتظارات و توقعات خود را ثبت کنند تا هر یک از طرفین بعدها منکر قول و قرارهای اولیه نشوند از جمله به عنوان مثال زن می خواهد شغل خود را ادامه دهد، استقلال داشته باشد و شوهر او را مورد حمایت عاطفی و مالی قرار دهد اما هنگامی که هیچ یک از این حمایت ها را نمی بیند سرخورده می شود.

وی با اشاره به اینکه تمامی موارد ذکر شده در بالا از مبلغ مهریه ای که در عقدنامه درج می شود، مهم تر است حال آنکه کمتر مورد توجه قرار می گیرد، اضافه کرد: نادیده گرفتن برخی نکات حایز اهمیت است باعث می شود افراد پس از گذشت مدتی از ازدواج مهریه خود را بخشیده، حضانت فرزند یا فرزندان را به عهده گرفته و با انبوهی از مسائل و مشکلات به زندگی خود ادامه دهند.

رفتارشناس و مشاور خانواده در پاسخ به این سوال که بعد از ازدواج فرد چگونه می‌تواند خود کنترلی داشته باشد، گفت: تمام مسائل به آموزش باز می گردد که باید از بدو تولد آغاز شود. این در حالی است که ما هزینه‌های زیادی برای مهد کودک، مدرسه و کنکور در نظر می گیریم و بچه‌های ما وارد دانشگاه می‌شوند، رشد پیدا می‌کنند، نخبه‌های این کشور می‌شوند، به سر کار می‌روند اما مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستند.

خشونت پاسخ نادرست به ناکامی‌ها و شکست‌های زندگی است

ایمانی با تاکید بر اینکه مهارت‌های ارتباطی پایه و اساس سواد زندگی امروز است، اضافه کرد: اکنون چندان مهم نیست که فرد مسلط به رایانه و زبان انگلیسی باشد بله یک دیدگاه وجود دارد و آن اینکه کسی که مهارت‌های ارتباطی درون فردی با خود، بین فردی و دیگران را بلد نباشد انسان بی‌سوادی محسوب می شود.

وی ادامه داد: اکنون این سوال مطرح می شود که کجا باید همه این موارد را بیاموزد و کنترل خشم و هیجان را یاد بگیرد البته در جامعه مشکلات و چالش هایی وجود دارد که به خودی خود خشونت و رفتارهای هیجانی را در ما افزایش می دهد اما باید بررسی کرد که چگونه می توان با وجود شرایط زندگی به لحاظ اقتصادی، عاطفی و احساسی، تاب آوری را در وجود افراد تقویت کرد.

رفتارشناس و مشاور خانواده خاطرنشان کرد: وقتی تاب آوری را از دست می‌دهیم تکانش‌گری به سراغ ما می‌آید و ناخودآگاه ما را به سمت رفتارهای هیجانی غیر کنترلی می‌برد و در این میان اگر مهارت کنترل خشم و چگونه صحبت کردن را بلد نباشیم، دست به اقدامات خشونت آمیز می زنیم که این خشونت می تواند از طرف پدر، مادر و یا فرزندان باشد.

ایمانی عنوان کرد: باید به خانواده ها آموزش داده شود که چگونه بحث کنند، چه حرف‌هایی را بگویند و چه حرف‌های نباید گفته شود و اکنون باید این سوال را پرسید که خانواده‌ها چقدر آموزش دیده‌اند؟

وی با اشاره به اینکه خشونت پاسخ نادرست به ناکامی‌ها و شکست‌های زندگی است، تصریح کرد: ۱۰ شاخص اساسی مشکلات اجتماعی توسط سازمان امور اجتماعی وزارت کشور در سال ۹۳ شهر به شهر و استان به استان استخراج شده است. در این بررسی حتی انواع خشونت در استان‌های مختلف و نوع همسر آزاری متفاوت است چرا باید اینگونه باشد، که باید گفت آموزش مناسب داده نشده و نظام آموزشی بُعد پرورش را نادیده گرفته است.

این کارشناس مسائل خانواده بیان داشت: آگاهی درست به افراد جامعه در محیط های مختلف آموزشی و دانشگاهی، کارکنان دستگاه ها و نهادهای مختلف و همچنین خانواده ها برای زیست در جامعه امروز و نحوه رفتار و برخورد با دیگران داده نشده است و از دوران کودکی آموزش های لازم به بچه ها برای چگونه زیستن در یک زندگی جمعی، تاب آوری، کنترل خشم، خودآگاهی هیجانی، خود تنظیمی و استقلال ارائه نشده است .

ایمانی گفت: یکی از مواردی که می توان در این رابطه به آن اشاره کرد رفتارهای هیجانی برخی به هنگام رانندگی است که یکی از دلایلی است که منجر به کشته شدن حدود ۲۴ هزار نفر در تصادفات جاده ای می شود و یا به دلیل عدم استقلال فرزندان، خانواده ها در زندگی مشترک آنها دخالت می کنند که گاه به طلاق ختم می شود.

وی یکی از راهکارها برای برون رفت از این چالش را درست پرداختن به مسائل اجتماعی دانست و افزود: کنترل خشم، خشونت و عصبانیت یک معادله چند وجهی است که یک بخش آن به اقتصاد و بیکاری باز می گردد و بخش دیگر آموزش هایی است که در مواجهه با موضوعاتی از این دست باید در نظام آموزشی اعم از آموزش و پرورش، آموزش عالی، سازمان ها و نهادهای مختلف و شهرداری ها و نهادهای مدنی جایی برای آن باز شود.

رفتارشناس و مشاور خانواده معتقد است که ارائه روش های مختلف برای کنترل عصبانیت در فضاهای مجازی و اجتماعی و اینکه فرد در روبروشدن با شرایط مختلف چه واکنش های درست و منطقی می تواند داشته باشد، چگونه سلامت روان او مورد سنجش قرار گیرد و در صورت نیاز، چگونه درمان شود، می تواند به رفع بسیاری از چالش ها در جامعه کمک کند.

ایمانی همچنین بر این نکته هم تاکید کرد که ارائه آموزش ها در قالب کلاس های مختلف می تواند بسیار تاثیرگذارتر باشد چراکه افراد آموزش های غیرمستقیم را راحت تر می پذیرند اما زوجین به هنگام مراجعه به مشاور و روانشناس برای طرح مسائل و مشکلات خود گاه مقاومت هایی دارند که منجر به این می شود که ردپای چالش ها در زندگی همواره وجود داشته باشد و در جایی که آستانه تحمل افراد خانواده به حداقل می رسد متاسفانه شاهد اتفاقات ناگواری هستیم که علاوه بر از هم پاشیدن زندگی یک خانواده، در اجتماع نیز بازتاب هایی دارد حال آنکه با آموزش و یک تصمیم گیری درست می توان خیلی از موضوعات را حل کرد.


انتهای پیام/
منبع: ایرنا
دیدگاه ها
آخرین اخبار جامعه