تصویر دوم آیتالله
سیاست
81524
علیاشرف فتحی
گروه سیاسی ایران آنلاین- دو دهه از خلق دومین تصویر آیتالله جوادی آملی میگذرد. در جریان انتخابات دو مرحلهای ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ آیتالله به حمایت از هاشمی رفسنجانی برخاست و سردمدار روحانیونی شد که در برابر احمدینژاد قد علم کرده بودند. همان روزها تصویر متفاوتی از این استاد برجسته فلسفه اسلامی ساخته شد که گروهی از موافقان و مریدان و شاگردان آیتالله را به جرگه مخالفان و منتقدان او فرستاد. آیتالله در سوگ هاشمی پیام پرشوری صادر کرد و او را «استوانه انقلاب اسلامی»، «صحابی صالح، صابر و صادق امام» و «امین امت» خواند تا بر تصویر دوم خود تأکید کند.
هر تصویری که یک شخصیت از خود میسازد یا دیگران برای او خلق میکنند، موافقان و مخالفان جدیدی میآفریند. تاریخ همواره صحنه جدال، اثرگذاری و رقابت همین تصویرسازیها بوده و سیاست امروز نیز از این قاعده مستثنا نیست. تصویر نخست آیتالله جوادی آملی که اثرگذاری متفاوتی عرضه میکرد، ربع قرن با او همراه بود و در بهار ۱۳۸۴ دستخوش تغییری بزرگ شد.
آیتالله در تصویر اول نیز یک رجل سیاسی بود، اما تصویر دوم، او را بیش از پیش با مفهوم جدید «امر سیاسی» گره زد.
در این مفهوم، امر سیاسی به تمایز مشخص و انضمامی میان «دوست» و «دشمن» میانجامد و این تمایز، تعینبخش وجودی اشخاص در سپهر سیاسی میشود. اگر کارل اشمیت متأثر از تحول بزرگی به نام «جنگ جهانی» به این مفهوم جدید دست یافت و به زعم خودش، از آسمان به زمین آمد و رقابت سیاسی را امری انضمامی، مشخص و واقعبینانه دانست، آیتالله نیز متأثر از تحولات و چالشهای ربع قرن نخست جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که باید «تکیه بر زمین واقعیات» را به یک معیار مهم در کنش سیاسی بدل کرد. در همین راستا بود که آیتالله نشان داد اراده و توانایی برساختن دوستان و دشمنان جدیدی برای خود دارد و به قول اشمیت، همین توانایی را باید حاکی از قدرت وجودی او در سپهر سیاسی دانست.
کنش سیاسی آیتالله در قالب تصویر دوم طی دولتهای مختلفی که در این دو دهه روی کار آمدند و چالشها و مسألههای مختلفی را ساختند، ادامه یافت و حاکی از این بود که اراده و توانایی آیتالله در دفاع از «واقعیات» در برابر «رؤیاها» مستمر است. او در دیدار ۹ آذر ماه ۱۴۰۳ با عراقچی وزیر خارجه از ضرورت «جهانی فکر کردن» و «جهانی عمل کردن» سخن گفت. این سخنان یادآور سخنان مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی در پاییز ۱۴۰۰ یعنی اوایل کار دولت سیزدهم است که به مسئولان وقت توصیه کرد با جهان قهر نباشید و برای حفظ منافع کشور با جهان در ارتباط باشید. این سخنان با موجی از حملات به مرجع تقلید کهنسال قم همراه شد و یک رسانه مهم نزدیک به دولت سیزدهم با انتشار یادداشتی به آیتالله صافی هشدار داد که مراقب باشد تا به سرنوشت آیتالله شریعتمداری و آیتالله منتظری دچار نشود.
نکته دیگری که آیتالله جوادی در دیدار با وزیر خارجه دولت چهاردهم مورد تأکید قرار داده، اهمیت «مردم» است. از قضا در مفهوم مدرن امر سیاسی نیز مردم در کنار دولت حائز اهمیت هستند. بخش مهمی از واقعبینی و حرکت بر زمین واقعیات، توجه به «مردم» است.
دولت در این گفتمان، برآمده از رأی مردم است و این واقعیت بر هر حقیقت دیگری در وادی عمل (و نه نظر و ایدئولوژی) تقدم دارد. اینکه در تصویر دوم آیتالله بر «مردم» تأکید بیشتری میشود و دولت ملزم به تکریم و تعظیم مردم نشان داده میشود، در توانایی برساختن دوست و دشمن نیز کارکرد فراوانی دارد. آنها که از نزاع مستمر و داغ دهه هفتاد بین حامیان مشروعیت و مقبولیت خبر دارند، اهمیت این تأکیدات آیتالله بر نقش مردم را بهتر درک میکنند. آن نزاع بیحاصل چون غیر انضمامی و کاملاً مدرسهای بود، اکنون بر زمین واقعیت و با محوریت «مردم» به یک نزاع عملگرایانه بدل شده است.
بنیانگذار جمهوری اسلامی در آخرین ماههای حیات خود، مسئولان جمهوری اسلامی را از «بحثهاى طلبگى مدارس که در چهارچوب تئوریهاست» و «نه تنها قابل حل نیست»، بلکه «ما را به بنبستهایی مىکشاند» بر حذر داشته بود (صحیفه امام، ۲۱/۲۱۸). این رویکرد در تصویر دوم آیتالله جوادی پررنگتر شده است. او نیز از توجه به «نگاه جهانی» و «تعهدات بینالمللی» سخن میگوید و «مردم» را مهم میداند. چنین فاکتورهایی، سازنده و مقوم «تصویر دوم آیتالله» در دو دهه اخیر بوده است.
پژوهشگر تاریخ در حوزه علمیه قم
انتهای پیام/