کارشناس مسائل بین الملل گفت: ترامپ در حال حاضر درک پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی را مدنظر قرار داده، چرا که جنگ‌ها معمولاً عواقب گسترده‌ای دارند و ممکن است او به این نکته توجه داشته باشد که حضور نیروهای نظامی در مناطق خاص می‌تواند به منافع آمریکا در آن مناطق آسیب وارد کند.
گروه بین الملل ایران آنلاین: «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب آمریکا شامگاه یکشنبه مدعی شد: «اگر من رئیس جمهور آمریکا بودم، حوادث ۷ اکتبر و جنگ اوکراین رخ نمی‌داد.» این ادعا درحالی است که سیاست کلان آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی و حمایت واشنگتن از تل‌آویو و اقدامات رژیم اشغالگر علیه فلسطینیان همواره ثابت بوده است. هرچند منابع خبری آمریکایی از خواست ترامپ برای پایان دادن به جنگ غزه پیش از مراسم تحلیف خود در ۲۰ ژانویه خبر داده‌اند.
او در ادامه گفته: «تغییرات بزرگی در واشنگتن ایجاد خواهم کرد و اکثریت جمهوری خواه کنگره از گزینه‌های من من برای تصدی سمت‌های دولتی حمایت می‌کنند.» ترامپ همچنین مدعی شد:ه «ما از ورود به جنگ‌های خارجی که آمریکا به طور بیهوده وارد آن شده، دست خواهیم کشید.»، کارشناسان برای این ادعا تحلیل های گوناگونی مطرح می‌کنند.
در همین رابطه، مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بین الملل در گفت‌وگو با ایران آنلاین درخصوص اظهارات جدید ترامپ مبنی بر اظهار کرد: می‌توان از دریچه‌ها و زوایای گوناگون به جمله ترامپ به نگریست، در مرحله نخست به نظر می‌رسد ترامپ دنبال کاهش هزینه‌ها و منابع انسانی مالی درگیر در جنگ‌هاست، این رویکرد می‌تواند به تفکر استراتژیک مرتبط باشد که به هر روی به دنبال شناسایی و اولویت‌بندی منافع ملی آمریکاست، ترامپ همواره بر آن است که یک آمریکای قدرتمند شکل بگیرد و بتواند مبتنی بر این قدرت، اراده خود را بر همپیمانان و مخالفان و رقبایش دیکته کند، همانگونه که می‌بینیم اکنون ترامپ در تلاش است تا به مکزیک و کانادا پیوستن به ایالات متحده آمریکا را به عنوان ایالت‌های ۵۱ و۵۲ آمریکا دیکته کند و فاتح ایالت‌های ۵۱ و ۵۲ شناخته شود.
تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: اگرچه این امر به ظاهر شوخی به نظر می‌رسد اما اینکه او چنین حرفی میزند نه برای اینکه وارد مبارزه و اقدام در جهت گسترش منافع و اهداف ملی آمریکا نشود بلکه یک تفکر استراتژیک در این جمله دخیل است.
وی با بیان اینکه ترامپ دارای یک تفکر سیستمی است، عنوان کرد: او درک پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی را مدنظر قرار داده است، چرا که جنگ‌ها معمولاً عواقب گسترده‌ای دارند و ممکن است ترامپ به این نکته توجه داشته باشد که حضور نیروهای نظامی در مناطق خاص می‌تواند به منافع آمریکا در آن مناطق آسیب وارد کند، پس بهتر است این جنگ‌ها که آغاز شده با برتری طرف های نزدیک به ایالات متحده آمریکا و با مشت آهنین ایالات متحده آمریکا به نفع این کشور تمام شود.
مطهرنیا ادامه داد: در عین حال ترامپ به انتقاد از سیاست‌های گذشته و جنگ‌های طولانی مدت هم اشاره دارد، وقتی می‌گوید این جنگ‌ها برای آمریکا هزینه‌های بسیاری داشته سیاست‌های دولت بایدن و اوباما را زیر سوال می‌برد و بالطبع می‌تواند یک نوع انتقاد شدید را هم در همین جمله نهفته داشته باشد.
وی با بیان اینکه ترامپ می‌تواند به عنوان یک رئیس جمهور موفق با توجه به تفکر استراتژیک و سیستمیکی که از خود نشان داده نسبت به بازنگری در سیاست خارجی و کاهش هزینه‌ها و تبعات منفی و همچنین تغییر مسیر جنگ‌ها به طور کامل به نفع ایالات متحده امریکا با ابزار پارادایم اتوریته تهاجمی دست پیدا بکند.
مطهرنیا گفت: ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود بیشتر به دنبال آن است که بتواند زمینه‌هایی را ایجاد کند که با چارچوب پارادایم آشوب عمل کند ولی اکنون به نظر می‌رسد که ایالات متحده آمریکا در دوره دوم او با اتوریته تهاجمی شکل دهنده پارادایم حرکت خود در عرصه سیاست خارجی و داخلی خواهد بود، لذا این اتوریته تهاجمی به این معناست که اگر او می‌گوید می‌خواهد جنگ‌ها را پایان بخشد، به این معنا نیست که از مواضع اقتدارگرانه خود کوتاه آمده چرا که این موضوع می‌تواند تفسیری باشد منبی بر اینکه او قصد ارد تا از تقلیل‌گرایی در چهارچوب خود مراقبت کند.
تحلیلگر مسائل بین الملل با بیان اینکه دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ وجه بسیار تهاجمی دارد، گفت: دکترین ترامپ جنگ اقتصادی است و فشار دیپلماتیک سیاست کلان او پیچیدگی فعال و اولویت‌دهی به منافع ملی خواهد بود، استراتژی او فشار و تقابل و تاکتیک او تحریک و بهره‌برداری از بحران‌ها و تکنیک او رسانه‌ای کردن بحران‌ها و استفاده از شبکه‌های اجتماعی است که این‌ها همه تا حدود زیادی جمله او را تفسیر می‌کنند.
وی در پاسخ به این وسال آیا این تغییرات می‌تواند به بازنگری در رویکردهای آمریکا نسبت به روسیه، ناتو یا اسرائیل منجر شود، گفت: وقتی پاردایم ترامپ اتوریته تهاجمی است، همه جهت‌گیرها و رهیافت‌ها در حوزه حرکت او در عرصه‌های گوناگون پروای ایجاد قدرت بیشتر برای ایالات متحده امریکا دارد، از یک طرف او سخن از عدم ورود به جنگ میزند، اما از طرف دیگر می‌گوید می‌خواهد بدون جنگ با قدرت برتر آمریکا به حداکثر اهداف خود در ارتباط با هم پیمانان اروپایی، رقبای موجود در نظام بین الملل و حتی دشمنانش دست یابد و اظهاراتش در خصوص پایان جنگ در خاورمیانه به این معنی نیست که اجازه نمی‌دهد اسرائیل در برابر ایران و حداکثر خواسته‌هایش منطبق با هدایت‌های رهبری ایالات متحده آمریکا دست یابد یا در روسیه به دنبال این است که معامله بزرگ مسکو به اروپا یا چین پیوند نخورد، لذا روسیه، ایران و اسرائیل از این جهت برای ایالات متحده آمریکا در نظم جهانی اهمیت پیدا دارند و تنها ترامپ نیست که چنین چیزی را دنبال می‌کند.
انتهای پیام/
