«چاپ براساس تقاضا»؛ نیاز روز نشر که بدون تجهیزات و قوانین فعالیتش را آغاز کرده است
فرهنگ
85298
سامانههای «چاپ براساس تقاضا» در ایران فعالیت خود را در حالی آغاز کردند که هنوز تجهیزات چاپی مورد نیاز این فعالیت در ایران موجود نیست، پدیدآورندگان درباره حقوق خود در ارتباط با این شکل از فعالیت اطلاع مناسبی ندارند و همچنین در وزارت فرهنگ قوانین مرتبط با این حوزه تدوین نشده است.
به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، سیستم «چاپ براساس تقاضا Print on Demand» یکی از سرویسهایی است که در در ماههای اخیر توسط بخش خصوصی در ایران فعال شده است. البته به گفته فعالان این حوزه برای این فعالیت سالها برنامهریزی و فکر شده است. «چاپ براساس تقاضا» سازوکاریست که به وسیله آن مخاطب و کتابفروش میتوانند به تمام عناوین کتابهای دارای مجوز که تا به امروز منتشر شده است، دسترسی داشته باشد؛ حتی اگر نسخه کاغذی آن کتاب تمام شده باشد، افراد میتوانند با سفارش کتاب در این سیستم برای چاپ تک نسخه آن اقدام کنند.
فعالیت سیستم «چاپ براساس تقاضا» با کلیه حلقههای نشر از پدیدآورنده (مولف، شاعر، مترجم و تصویرگر)، ناشر، شرکت پخش، چاپخانه تا کتابفروشی در ارتباط است.
علی محمدپور فعال حوزه چاپ دیجیتال و دبیر انجمن فرهنگی ناشران دیجیتال کودک درباره مسائل و مشکلاتی که ممکن است در نتیجه فعالیت این سامانه در صنعت نشر شکل بگیرد، گفتوگو کرد.
راهاندازی سیستمهای چاپ بر اساس تقاضا در ایران با چه مسائلی مواجه است؟ آیا زیرساختهای عملی کردن این ایده فراهم است؟
کتاب در طول تاریخ همواره به فناوریهای چاپ وابسته بوده است، نشر از زمانی که یوهانس گوتنبرگ دستگاه چاپ را اختراع کرد(تا پیش از آن کتابها دستنویس بود)، شروع شد و سرعت گرفت. دستگاهها جدیدتر شد و وقتی دستگاههای افست روی کار آمد، نشر را به معنی واقعی شکل داد. نشر، با امکان نشر شکل گرفت. امکان نشر را فناوریها مانند دستگاههای چاپ ایجاد کردند. در نتیجه دستگاههای چاپ و فناوری در آن حوزه تاثیر قابل توجهی به نشر، توسعه این صنعت، توسعه کتاب و خلق اثر دارد؛ این بدیهی است، وقتی فناوری جدید میآید، بر بازار تاثیر میگذارد.
در سالهای اخیر فناوریهای متعدد و گسترده موجب توسعه صنعتهای مختلف شدند؛ برای مثال در حوزه چاپ، تاثیر دستگاههای افست خوب بودند، اما ناشر در این روش مجبور بود کتاب را در شمارگان بالا یعنی حداقل هزار تا پنج هزار نسخه منتشر کند. تا زمانی که فناوریهای چاپ دیجیتال آمدند، فناوریهای چاپ دیجیتال گران قیمتتر از چاپ افست بودند؛ اما این امکان را ایجاد میکردند که ناشر بتواند در تعداد کم کتاب را چاپ کرد. کمکم فناوریهای چاپ دیجیتال بهینه شدند و هزینههای آنها پایین آمد، دستگاههای جدید تا جایی در دنیا توسعه پیدا کردند که هزینه چاپ توسط آنها از افست بیشتر نیست. در واقع هزینه چاپ با دستگاههای دیجیتال جدید، با هزینه چاپ افست برابر شد در حالی که ناشر میتواند حتی فقط یک نسخه از کتاب را چاپ کند. ارزان بودن تکنولوژی جدید چاپ دیجیتال به این دلیل است که در روند آن واسطههایی مانند زینک و لیتوگرافی حذف میشود و دستگاه دیجیتال بر پایه جوهر کار میکند. این مسائل موجب رشد فناوری چاپ دیجیتال شده است.
فناوریهایی که در حوزه چاپ شکل گرفته است، مسیر نشر را هم تغییر میدهد، چاپ دیجیتال باعث شد تا تعداد عناوین افزایش پیدا کند و شمارگانِ کتاب کم شود. طبیعی است بخشی از کتابهایی که پیش از این شانس انتشار نداشتند در دنیای دیجیتال انتشار پیدا میکنند زیرا به تعداد کم چاپ میشوند و ریسکی برای آنها وجود ندارد. ناشر میتواند فروش کتاب را به راحتی امتحان کند. قبل از این خطر انتشار و فروش کتاب به شکلی بود که ناشر به سختی میتوانست یک کتاب را برای چاپ انتخاب کند. در این شرایط چاپ دیجیتال تغییرات گستردهای را در حوزه نشر ایجاد کرده است.
در روش «چاپ براساس تقاضا» خواب سرمایه وجود ندارد
سیستم «چاپ براساس تقاضا» روی فناوریهای چاپ دیجیتال بنا شده است و در واقع سرویس نشری است که مبتنی بر دستگاه چاپ دیجیتال کار میکند. پس میتوان کاری کرد که کتابها بعد از ثبت سفارش، چاپ شوند.
«چاپ براساس تقاضا» مزیتهای مختلفی دارد یکی اینکه در نتیجه این روش، چیزی به اسم انبار وجود ندارد، مشتری اثری را سفارش میدهد، کتاب تولید و برای او ارسال میشود. در این روش خواب سرمایه وجود ندارد و همچنین نیازی به سرمایه در گردش نیست. پس تعداد عناوینی که در این حوزه فعال میشوند نامحدود است؛ مانند آمازون که چندین هزار عنوان را بر اساس «چاپ براساس تقاضا» منتشر میکند.
در کشور ما چاپ دیجیتال و «چاپ براساس تقاضا» هر دو انجام میشود. ناشران فعال در این حوزه بیشتر ناشران دانشگاهی هستند. زمانی که سفارش کتابی ثبت میشود، در همان زمان کتاب را چاپ میکنند و به مشتری تحویل میدهند، در دنیای بیرون از ایران، فناوری «چاپ براساس تقاضا» رشد بیشتری کرده است، تا جایی که افراد به جایی که این دستگاهها فعال است، میروند و دستگاه به شکل خودکار عمل میکند. در زمان درخواست، دستگاه کتاب و جلد را چاپ میکند و صحافی را به شکل خودکار انجام میدهد، فقط حدود پنج دقیقه بعد کتاب منتشر میشود؛ این فناوریها را در ایران نداریم.
اینها فناوریهای جدیدتری هستند که در حوزه چاپ امکان واردات آنها را نداریم، زیرا تحریمها اجازه نمیدهند و اگر حتی بتوانیم دستگاه را وارد کنیم امکان پشتیبانی از دستگاه را نداریم؛ یعنی اگر قطعهای مشکل پیدا کرد امکان جایگزینی آن را نداریم. در نتیجه بخش بزرگی از دستگاههای چاپ دیجیتال را نمیتوانیم وارد کنیم.
فناوری چاپ دیجیتال ما قدیمی است
پس ایران کدام دستگاههای چاپ را وارد میکند؟
بیشتر دستگاههای دست دوم (Stock) و قدیمی چینی و اروپایی را وارد میکنیم. تکنسینهای ایرانی میتوانند از این دستگاهها پشتیبانی کنند و بر ساختار آنها مسلط هستند. در نتیجه فناوری چاپ دیجیتال ما قدیمی است. یک دستگاه در ایران صفحات کتاب را و دستگاه دیگر جلد کتاب را چاپ و یک دستگاه کتاب را صحافی میکند، بعد یک دستگاه برگهها را برش میزند.
شرکتهایی در حوزه «چاپ براساس تقاضا» ایدهپردازی و کتابهای ناشران را تجمیع کردند، تجمیع شدن عناوین به کاهش هزینه این فرایند کمک میکند؛ زیرا وقتی یک کتاب سفارش داده میشود به این دلیل که ناشر درگیر روند فعالیت روزانه نشر خود است نمیصرفد که آن یک کتاب را منتشر کند. انتشار تک نسخه برای ناشران دانشگاهی صرف دارد، اما برای ناشران عمومی نمیصرفد در نتیجه این روند را به شرکتی واگذار میکنند تا آنها این اقدامات را انجام بدهند.
یکی از چالشهای پیشروی «چاپ براساس تقاضا» حقوق پدیدآورنده است
آیا سیستم «چاپ براساس تقاضا» میتواند زمینه گسترش سواستفاده از آثار پدیدآورندگان را با انتشار آثار آنها در فضای مجازی یا دورزدن پدیدآورندگان توسط شرکت ارائه دهنده خدمت مهیا کند؟
در واقع زمینه سواستفاده از آثار پدیدآورندگان (مولف، مترجم، شاعر، تصویرگر) در اینجا ایجاد نمیشود، زیرا شرکتها به شکل رسمی فعالیت میکنند و با ناشر قرارداد میبندند و اگر فعالیتی خارج از قرارداد با ناشر انجام دهند، خیلی زود میتوان متوجه شد که اقدامی غیرقانونی انجام میدهند. اما یکی از چالشهای پیشروی این حوزه حقوق پدیدآورنده است. پدیدآورندگان با سیستم «چاپ براساس تقاضا» آشنا نیستند و وقتی میبیند کتابی که آخرین بار ۱۰ یا۲۰ سال پیش چاپ شده، در دسترس مخاطب قرار گرفته است، فکر میکند که ناشر باید طبق قرارداد به او درصد بدهد. این در حالی است که هنوز آن کتاب چاپ نشده بلکه امکان چاپ آن مهیا شده است و برای فروش در فروشگاههای مختلف در دسترس قرار گرفته، اما نفروخته است. در چنین شرایطی این سوتفاهم برای پدیدآورنده ایجاد میشود، زیرا زمانی که با ناشر قرارداد میبست اصلا چنین شکلی از فروش وجود نداشت.
در «چاپ براساس تقاضا» کتاب برای خرید در دسترس قرار میگیرد و صرفا امکان فروش مهیا شده است، اما تولید و انبار نمیشود تا به زنجیره فروش برود. برای همین ناشر نمیتواند به پدیدآورنده درصد بدهد. ممکن است از یک عنوان کتاب هیچ نسخهای فروخته نشود، اما تصور پدیدآورنده این است که کتاب بازچاپ شده و باید فروش انجام شود. پدیدورندگان معمولا سیستم «چاپ براساس تقاضا» را نمیشناسند. پس در این زمینه باید اطلاعرسانی کافی انجام شود. در این مورد ندیدم که شرکتی اطلاعات دقیقی به پدیدآورنده ارائه کند و شرکتها این مسئولیت را بر عهده ناشر میاندازند و ناشر هم وقتی تعداد عناوین بالایی از آثارش را در این سیستم قرار داده باشد، فرصت نمیکند که به تکتک پدیدآورندگان توضیح بدهد.
باید امکان رصد فروش اثر برای پدیدآورنده مهیا شود
مساله دیگر این است که ناشر برای رفتار قانونی با پدیدآورنده در حوزه «چاپ براساس تقاضا» قراردادی ندارد، باید موظف شود به او گزارش بدهد، بازه زمانی برای ارائه گزارش به مولف باید تعیین شود و ناشر یا شرکت «چاپ براساس تقاضا» باید میزان فروش را به پدیدآورنده گزارش بدهد. ناشر باید امکان رصد فروش اثر را برای پدیدآورنده ایجاد کند. ناشر میتواند در همکاری با سامانه «چاپ براساس تقاضا»، برای مثال شماره تماس پدیدآورنده را به عنوان کاربر به مسئولان آن بخش بدهد، تا پدیدآورنده هم به شکل شفاف به اطلاعات دسترسی داشته باشد.
میتوان این پیشنهاد را داشت که در قراردادهای جدیدی که میان ناشر و پدیدآورنده نوشته میشود، به موضوعهایی مانند نشر الکترونیک، کتاب صوتی، «چاپ براساس تقاضا»، نشر بینالمللی کتاب به زبانهای دیگر به شکل شفاف توجه شود. باید نمونههای قرارداد در این حوزه پیشنهاد شود و در دسترس قرار بگیرد. همچنین میتوان نهاد مرجعی را برای حل اختلاف در نظر گرفت. واحد حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند در این موضوع موثر باشد، اما هنوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد حوزهای نشدهاست که با «چاپ براساس تقاضا» ارتباط داشته باشد و در این حوزه سیاستگذاری انجام و آییننامه تنظیم شود. از طرفی اتحادیه و انجمنها میتوانند این کار را انجام بدهند اما در هر صورت یک مرجع حل اختلاف باید در این حوزه وجود داشته باشد، زیرا بعد از مدتی این اختلافها شکل خواهد گرفت.
یکی از چالشهایی که در این حوزه پیش میآید و نیاز به دخالت دولت و نهادهای دولتی است، احیای کتابهایی است که از آنها فایلی وجود ندارد. یعنی ممکن است از کتاب نسخه فیزیکی یا نسخه خطی وجود داشته باشد که همان فیزیک کتاب با فونتهای قدیمی است. به نظرم در اینجا دولت باید به شکل جداگانه وارد شود تا بتواند کتابها را احیا کند و کتابها وارد چرخه زیست خود شوند و در دسترس مخاطبان قرار بگیرند. با ورود مقولههایی مانند هوش مصنوعی نیاز به این کتابها و محتواها بیشتر از قبل است تا سرویسهای هوش مصنوعی برای یادگیری عمیقتر و داشتن اطلاعات بیشتر به اطلاعات دسترسی داشته باشند. اگر این اتفاق بیفتد به بازار کتاب الکترونیک هم کمک میکند.
چاپ دیجیتال تک نسخه از چاپ دیجیتال معمول گرانتر میشود
این کتابها کجا فروخته میشود؟ آیا خرید آن برای مخاطب به صرفه است؟
«چاپ براساس تقاضا» به نوبه خود امکان خوبی است تا جایی که یک سوم کتابهایی که در آمازون منتشر شده به شکل «چاپ براساس تقاضا» تعلق دارد. گرچه اینها کتابهایی هستند که اقبال زیادی به آنها وجود ندارد اما بازاری برای آنها وجود دارد، زیرا مخاطب در حالت عادی نمیتوانست به این کتاب دسترسی داشته باشد.
فروش میتواند در سایت هر کدام از شرکتها، سایت ناشر و همچنین کتابفروشیها اتفاق بیفتد. همه کتابها را میتوان به این شکل چاپ کرد، اما برای کتابهایی که مخاطب دارند، پرفروش است و در ویترین کتابفروشی وجود دارند، نمیصرفد زیرا چاپ دیجیتال به نسبت افست گران قیمت است؛ چاپ دیجیتال تک نسخه از چاپ دیجیتال معمول هم گرانتر میشود، زیرا هزینههایی مانند حمل و نقل وجود دارد و ناشر وقتی حتی ۲۰ تا ۳۰ نسخه از کتاب منتشر کند، در فرآیند چاپ، کاهش هزینه خواهد داشت. در نتیجه شیوه «چاپ براساس تقاضا» گرانتر از چاپ دیجیتال معمول میشود اما به کتابهایی که کمیاب و در بازار کم هستند، کمک میکند تا در مکانهای مختلف در دسترس قرار بگیرند.
باید توجه داشت این روزها فاصله ۱۵ ساله با دنیا داریم، این فناوری چیز عجیبی نیست و سالها است که در کشورهای دیگر از آن استفاده میشود.
ویترین کتابفروشیها بزرگ میشود
گفتید سالها است که در دیگر کشورها از روش «چاپ براساس تقاضا» استفاده میشود، پس یعنی نقاط قوت و ضعف آن به خوبی مشخص شده است و ما میتوانیم از تجربه آنها استفاده کنیم؟
طبیعتا همینطور است، اما بزرگترین چالش این حوزه، بزرگترین ابزار این حوزه است؛ یعنی ابزار و تجهیزات «چاپ براساس تقاضا» در کشورهای توسعه یافته بهروز است و در ایران آن را نداریم. دنیا دستگاه میسازد، صادر میکند و خدمات میدهد و اما ما از آن دستگاهها بینصیب هستیم. ایده را پیاده میکنیم اما با دستگاههای خیلی قدیمی مواجه هستیم.
این خود چالشهای متعددی را ایجاد میکند. اقدام برای «چاپ براساس تقاضا» مسیر درستی است و چارهای جز آن نیست، عناوین کتابهای منتشر شده متعدد و ویترین کتابفروشیها محدود است. با استفاده از روش «چاپ براساس تقاضا» ویترین کتابفروشیها بزرگ میشود.
این روزها دو گروه خدمات «چاپ براساس تقاضا» را ارائه میدهند. یکی کتابهای موجود در بازار را میفروشد، یعنی ایران کتاب به ۱۰۰ هزار عنوان کتاب دسترسی دارد و میتواند آنها را تامین کند، در واقع خدمات تامین مانند شرکت پخش است که به کتابفروشان و مخاطبان کتاب ارائه میشود. شرکت دیگر، بیشتر روی چاپ عنوان کتابهایی که در بازار موجود نیست مانور میدهد.
«چاپ براساس تقاضا» کتاب را زنده نگه میدارد
به نظر شما ممکن است با رونق روش «چاپ براساس تقاضا» و عادی شدن استفاده از آن، کمکم ناشران به سمتی بروند که ابتدا کتاب را به شکل الکترونیک منتشر کنند و اگر بازار داشت، اقدام به چاپ کتاب کاغذی آن عنوان کتاب کنند؟
این روزها روند فعالیت «چاپ براساس تقاضا» در ایران اینطور است که بررسی میکنند، اگر تقاضا برای چاپ تک نسخه بالا بود، چاپ با شمارگان بالا انجام میشود؛ پس کتاب چاپی هنوز هم ابزاری برای سنجش بازار است و از روی فروش کتاب الکترونیک این مساله قابل سنجش نخواهد بود.
باید توجه داشت که در نتیجه فعالیت شرکتهای «چاپ براساس تقاضا» ویترین کتاب نامحدود و دسترسی به کتاب سادهتر میشود. در کتاب چاپی محدودیت وجود دارد و همه کتابها امکان چاپ عمده را ندارند. «چاپ براساس تقاضا» کتاب را زنده نگه میدارد، کتاب اگر کم یا زیاد بفروشد، زنده خواهد بود. حتی در آمریکا که نزدیک دو دهه است «چاپ براساس تقاضا» فعالیت میکند، این روش فقط حدود سه درصد بازار را به خود اختصاص داده است. تعداد عنوان کتابهای این بازار فراوان اما گردش مالی و حجم بازار سه درصد است.
بسیاری از قوانین کِشِش تغییرات روز را ندارند
ممکن است در نتیجه فعالیت سیستم «چاپ براساس تقاضا» اختلاف نظری برای مجوز کتاب پیش بیاید؟
«چاپ براساس تقاضا» از آنجایی که چاپ تک نسخه یک کتاب است، میتوان گفت موجب استفاده منصفانه از آن میشود. به این دلیل که در این روش کتاب در تعداد محدود منتشر میشود و تاثیرگذاری آن در بازار محدود است. پس نیازی به نظارت جدید وجود ندارد. کتابها در این سیستم عمدتا با نگاه پژوهشی و علمی خریداری میشود و صرفا رمان نیستند، زیرا مردم معمولا با رمانهای روز دنیا سروکار دارند.
«چاپ براساس تقاضا» بیشتر بر کتابهای پژوهشی و دانشگاهی تمرکز دارد و اگر رمانی قرار است در آن چاپ شود، با نگاه پژوهشی به کتاب انجام خواهدشد و الزاما کتاب روز نخواهدبود. البته در ایران اینطور است و در آمریکا کتاب روز بر اساس سیستم «چاپ براساس تقاضا» منتشر میشود. در این روش امکان نظارت وجود ندارد؛ زیرا پیش از این نظارت انجام شده و کتاب مجوز گرفته است مگر اینکه وزارت فرهنگ اعلام کند برای چاپ کتابی مجوز نمیدهد و مجوز آن را باطل کرده است.
باید توجه داشت که تعداد قابل توجهی از کتابها اسکن شده در گروههای فضای مجازی وجود دارد و نمیتوان از انتشار آنها جلوگیری کرد. در چنین شرایطی اگر سیستمی که بر اساس انتشار کتاب با مجوز فعالیت میکند، توسعه پیدا کند، برای وزارت ارشاد هم بهتر از فعالیت کانالهای بدون مجوز است. به نظرم وزارت فرهنگ در این حوزه ورودی نخواهد کرد و حتی برای این اقدامات تسهیلگری خواهد کرد یعنی برای اینکه کتابهای بیشتری زنده شوند، تلاش خواهد کرد.
قوانین پایهای نشر بر اساس چاپ افست کتاب بنا شده بود، در حالی که در این روزها تعداد قابل توجهی از کتابها بدون قیمت چاپ میشوند و همچنین در چاپ تک نسخه، نوبت چاپ تغییر نمیکند، این مسائل قانونهای قدیمی را نقض میکند. تا به امروز به این مسائل با اغماض نگاه میشد، زیرا بسیاری از قوانین کِشِش تغییرات روز را ندارند، در نتیجه و قوانین باید به روز شود. طبیعی است که بخش بزرگی از قوانین حوزه نشر با ورود فناوریهای متعدد به این حوزه در تضاد است یا قوانین مانع فعالیت خواهد بود. اگر قوانین به روز نشود، نمیتوانیم در حوزه فناوری نشر رشد کنیم. نشری که باید توسعه پیدا کند خدمات بدهد و بهروز شود. وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که در این حوزه تسهیلگری انجام بدهد نه اینکه قوانین قبلی را با شدت بیشتری اعمال کند؛ همچنین باید بخشی از قوانین را کنار بگذارد یا به روز کند.
ناشرمولف باید بتواند برای اثرش از وزارت فرهنگ مجوز بگیرد
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه اقداماتی میتواند برای تسهیلگری در حوزه «چاپ براساس تقاضا» انجام دهد؟
یکی دیگر از الزاماتی که وزارت ارشاد باید در این حوزه انجام دهد، ارائه خدمات به مولفان است. ناشرمولف باید بتواند برای اثرش از وزارت فرهنگ مجوز بگیرد، زیرا دیگر نیازی به این نیست که حتما کتاب از پروسه ناشر رد شود. گرچه ناشر حرفهای در برخورد با وزارت ارشاد تخصصیتر با موضوع مواجه میشود؛ اما در دنیای بیرون از ایران بیشتر افرادی که کتاب را بر اساس سیستم «چاپ براساس تقاضا» منتشر میکنند ناشرمولف هستند. میتوان جریان قانونی ناشرمولف را احیا کرد و به نظرم وزارت فرهنگ در این حوزه باید قدمی بردارد، زیرا در انتها ناشر یا ناشرمولف از وزارت فرهنگ مجوز میگیرد.
همچنین شرکتهایی که در حوزه چاپ بر اساس تقاضا فعالیت میکنند باید بتوانند شفافسازی انجام بدهند و با واقعبینی به موضوع نگاه کنند. تبلیغات دهان پُرکن بیش از چیزی که در توان این حوزه است به صنعت نشر آسیب میزند و انحراف ذهنی و برنامهای ایجاد میکند. «چاپ براساس تقاضا» فناوری خوب نشر است که باید رشد کند اما نمیتواند جایگزین کتابفروشی شود و نمیتواند جایگزین چاپ عمده و کتاب الکترونیک شود.
این فناوری باید به بلوغ برسد و مخاطب با آن آشنا شود و از آن استفاده کند. این ایده که دستگاههای «چاپ براساس تقاضا» را در کتابفروشیها جانمایی و با این حلقه از زنجیره نشر همکاری کردند، دیدگاه درستی است. در نتیجه این اقدام اگر فردی به کتابفروشی مراجعه و کتاب مورد نظر را پیدا نکرد، میتواند از ظرفیت «چاپ براساس تقاضا» استفاده کند. البته حتما مخاطبان کتاب بعد از مدتی استفاده از سیستم «چاپ براساس تقاضا» دیگر سراغ کتابفروشیها نمیروند و کتاب مورد نظر را به شکل مستقیم از سیستم میخرند. این دوره بلوغی است که در ایران باید طی شود و این دوره حداقل به ۱۰ سال زمان نیاز دارد تا به جایی برسیم که کشورهای دیگر رسیده اند.
فعالان حوزه «چاپ براساس تقاضا» افزایش پیدا میکند
مسئولان شرکتهای فعال در این زمینه میگویند برای جلوگیری از نابودی کتابفروشان، تسهیلاتی برای افرادی که کتاب را از کتابفروشی سفارش میدهند، در نظر گرفته شده است. برای مثال ارسال رایگان کتاب به کتابفروشی؛ آیا این تسهیلات نمیتواند مخاطب را به کتابفروشی جذب کند؟
وقتی فرد از سیستم «چاپ براساس تقاضا» کتاب میخرد، کتاب را برایش پست میکنند. اگر کتاب از طریق کتابفروشی سفارش داده شود، برای کتابفروش به شکل رایگان ارسال میشود، اما مخاطب باید به فروشگاه برود و کتاب را دریافت کند یا کتابفروش باید کتاب را برای او بفرستد؛ در نتیجه هنوز هم برای مخاطب هزینه دربر دارد.
به نظرم تعداد فعالان این حوزه بیشتر خواهند شد گرچه به نظر من، «چاپ براساس تقاضا» فناوری است که به سختی میتواند هزینههای خود را تامین کند. یعنی بازار سختی دارد، اما فناوری زیبایی است و میتواند بسیاری از کتابهایی را که در بازار موجود نیستند احیا کند. حتی اگر کسی بخواهد از کتابهای خطی اسکن با کیفیتی تهیه کند، میتواند از این روش استفاده کند. تجمیع اطلاعات و آرشیو شدن آنها به دسترسی پژوهشگران به کتاب کمک میکند. این شکل از خدمات به نظرم بیشتر در لایه پژوهشی کمک میدهد. ممکن است در آینده به جایی برسیم که از این فناوری برای کتابهای روز هم استفاده کنیم اما هنوز با آن شرایط فاصله زیادی داریم.
انتهای پیام/