هنر سیاستگذاری در مؤسسه عبور از قالبها و کلیشههای رسمی بود
فرهنگ
85884
محمد نوری روزنامهنگار و سردبیر سابق «ایران»
به گزارش گروه ایران آنلاین، محمد نوری روزنامهنگار و سردبیر سابق «ایران» در یادداشتی نوشت: سی سالگی روزنامه ایران در نگاه هر ناظر واقعبین، نشانه و رمزی از برنایی و پایداری است و اتفاقی با پیام امیدبخش در تاریخ مطبوعات این مرز و بوم.
در ساخت سیاسی جامعهای که «ناپایداری» گویی جزء لاینفک زیست و زندگی رسانهها شده و دفتر تاریخ آن مشحون از خاطرات تلخ جوانمرگی نهالهای برومند مطبوعاتی است، «سه دهه استواری» یک رسانه را باید قدر شمرد و آن را به افقهای پرامید فردا گره زد.
بهار سیامین سال روزنامه ایران با اتفاقات مهمی در پهنه سیاسی و اجتماعی ایرانزمین مقارن شده است.
انتخابات تابستان 1403، جامعه به تنگ آمده از افراط و ناترازی را آبستن تحولی شگرف کرد و در آوردگاه دو گفتمان متباین، سرانجام جریان مدافع عقلانیت و وفاق بر مصدر حکمرانی نشست.
چنین تقارنی را باید به فال نیک گرفت. بیگمان بخشی از بار مأموریت خطیر چنین دولتی در اصلاح ساختاری را نهاد رسانهای «ایران» بر دوش دارد. بویژه آنکه خیل نخبگان به صد زبان میگویند، دولت پزشکیان پنجره امیدی برای عبور از گرداب توسعهنیافتگی و ناکارآمدی است. در چنین معادلهای، طبیعی است که خیل همراهان گفتمان این دولت، از رسانه «ایران»، انتظار پیشگامی در تبیین و تحقق آرمانهای مطلوبشان را داشته باشند.
سه دهه قبل، روزنامه ایران و زوج آن «همشهری»، به عنوان اولین نشانههای پوستاندازی در ساختار فرهنگی بسته جامعه پدیدار شدند. رسانههایی چون «ایران»، نقطه پایانی بر دوران انحصار و دوقطبی روزنامههای سیاه و سفید بودند.
از این منظر پیدایی«ایران» را که شعار دلربای تکثر و چندصدایی بودن بر پیشانی داشت، باید پاسخی به موج نیرومند «نوگرایی» در بستر اجتماعی و فرهنگی جامعه تفسیر کرد. عمارت «ایران» بر پایه نظریهها و اندیشههایی قد برافراشت که هنوز هم از «ارزشهای مطلوب» و مهجور مانده جامعه ایرانی به شمار میآیند.
در آن برهه، این ارزشها مانیفست و «نظامنامه» فعالیت روزنامه ایران را شکل داد؛ ارزشهایی که ماهیتاً ستون فقرات یک جامعه مدرن و دموکرات در طول تاریخ بودهاند. ارزشهایی چون؛ تکثر و آزادی بیان و اندیشه در عرصه فرهنگ- تعامل، تنشزدایی و عقلانیت در سیاست خارجی- پاسداشت حقوق شهروندی از حق آزادی انتخاب تا حق پرسشگری و پاسخگویی از صاحبان قدرت در سیاست داخلی، نفی انحصار و رانت و مداخله دولت در اقتصاد و حق انتخاب سبک زندگی و نفی تعصب و تحمیل و مداخله در حریم خصوصی در عرصه اجتماعی.
با نگاه به این اصول و مانیفست شکلگیری روزنامه ایران، گزاف نیست اگر گفته شود، سرشت این رسانه با آزاداندیشی و اعتدال عجین شده است. بر همین اساس، آمد و رفت جریانهای معارض تکثر و توسعه چند صباحی آهنگ حرکت «ایران» را مختل کرد، اما نتوانست شاکله هویتی آن را دچار دگردیسی سازد.
اگر سکه بنیانگذاری و تأسیس«ایران» به نام دولت سازندگی ضرب شده است، بیگمان و به گواهی ارقام و آمارها، شکوفایی و بالندگی آن مرهون عصر اصلاحات است؛ عصری که مؤسسه «ایران» توانست در سایه راهبری مدیر خردمند آن(عبدالرسول وصال) مرزهای رقابت را جابهجا کند و با بیش از 400 هزار تیراژ و توسعه گسترده ساختار اقتصادی و فرهنگی مؤسسه در شمار نهادهای تأثیرگذار بایستد. زیرا رسانهای با شعار گشایش در فضای فرهنگی و تغییر در الگوی مدیریت اقتصادی و سیاسی جامعه به صحنه آمده بود و طبیعی بود که در دوران حکمرانی دولت اصلاحات و سازندگی به اوج برسد.
تحریریه «ایران» در بدو شکلگیری آن آمیزهای از دو نسل کهنهکار و جوان بود. «اکسیر تجربه» روزنامهنگاران پیشکسوت در ترکیب با انرژی نیروی جوان، سوخت اصلی حرکت پرشتاب «ایران» را در آن دوره شکل داد.
روزنامه ایران در مکتب بزرگان تحریریهاش، نسلی از روزنامهنگاران و گزارشگران خلاق و توانمندی را پرورش داد و کوشید سبکهای تازهای را در گزارشگری، گفت وگو و در یک کلام ارتباط با مخاطب خلق کند.
مدرسه روزنامهنگاری آن روز «ایران» برای بسیاری از دانشآموختگان دانشکدههای ارتباطات و علوم سیاسی و اجتماعی، خاطرات شیرین به یادگار نهاده است. این برهه از دوران بالندگی و شکوفایی«ایران» مرهون همت سرآمدان مطبوعات چون؛ الهامی، بلوری و بهزادی است. راقم این سطور در کنار تلمذ در حضور این پیشکسوتان، وامدار بزرگانی چون؛ عبدالرسول وصال، بهروز بهزادی، حسین ضیائی، مسعود نوری و محمدتقی روغنیها هستم.
هنر سیاستگذاران آن روز «ایران» این بود که بسیاری از قالبها وکلیشههای رسمی و از مدافتاده در گزارشنویسی، گفت وگو و خبر را کنار نهادند. «ایران» با آنکه برحسب جایگاه سازمانیاش ارگان دولت و حتی منسوب به حاکمیت شناخته میشد، اما همواره سوژهها و ملاط و محتوای خویش را از بطن مسائل و آسیبهای اجتماعی برمیگزیند و نه از دستورات و سیاستهای حکومتگران یا انتظارات صاحبمنصبان.
در این برهه، ورود «ایران» به بسیاری از مسائل و موضوعات ممنوعه اجتماعی و فرهنگی نامی جز تابوشکنی ندارد که با چاشنی جسارت خبرنگاران جوان و پرشور و همراهی مدیران دوراندیش اتفاق افتاد. تولد نشریه آوانگارد «ایران جوان» در آن روزگار نمونهای از این حرکت جسورانه در مسیر گشایش فضای فرهنگی بود، که برای اولین بار صدای رسای انتقاد نسل جوان تحولخواه نسبت به ساختارهای تحمیل عقیده و سلیقه را در قالب گزارشهای میدانی و میزگردهای بیواسطه با این نسل انعکاس داد و در زمانی به رسانهای پرتیراژ تبدیل شد، هر چند در تندباد روزگار جوانمرگ شد.
«ایران» در صفحات اندیشه و گزارش، حوادث، فرهنگی و سیاسی صدای نخبگانی را انعکاس داد که سالها به گوشه عزلت رانده شده بودند. رشتهای از این تلاش «ایران» آن روز در مجلدی به نام«مهرگان» در دسترس است که در آن «ایران» به میزبانی اندیشههای مفاخر ایران زمین در عرصههای گوناگون اقتصاد، فرهنگ و هنر، علوم مهندسی و پزشکی رفته
است.
پیمودن این مسیر برای تحریریه «ایران» چندان آسان نبوده است. روزنامه ایران سالها در برخی لیستهای سیاه برخی نهادها قرار داشت. قصه تنگنا و تحریم«ایران» از این هم فراتر رفت. تریبونهایی که صدای نوگرایی و تغییرطلبی را از تریبون رسانهای ایران برنمیتافتند به حربههای مختلف توسل جستند و خانواده ایران را به چوب انواع اتهام نواختند. به طوری که پروندههای سنگینی از شکایت این جریانها برای مدیران وقت روزنامه گشوده شد گریبان بودند.
طایفه افراط همواره یکی از چالشهای مشی نوگرایانه روزنامه بوده و هست که برآمدن رسانه مستقل و ناهمسو با منویات سیاسی خویش را برنمیتافتند.
باری، بخش غالب از روزگار جوانی«ایران» در قطببندی و زورآزمایی دو جریان راست و چپ سپری شد و معالاسف همواره ترکشهای ناشی از تقابل جناحهای، تن رنجور رسانه را زخمی کرده است.
چنین چالشی البته دامنگیر همه رسانههاست. تحریریهها ناگزیرند برای حفظ این موازنه و تعادل سخت روی راهی باریک و خطرخیز گام بردارند و انواع ملاحظات و مراقبتها را در روایت و تحلیل رویدادها به کار بندند.
ورود«ایران» به چهارمین دهه از حیاتش را میتوان نقطه آغاز دوران نوین نامگذاری کرد. در این فضا که جامعه ایران خیز تازهای برداشته است، بیشک اصحاب رسانه نقش تعیین کنندهای ایفا میکنند. تحولی که در عرصه سیاست و فضای اجتماعی ایران به بار نشسته، بیگمان فرصتهای تازهای را فرا روی خانواده «ایران» گشوده است.
راه نوین روزنامه ایران آهنگی از بازگشت به ارزشها و اصولی دارد که سه دهه پیش برپایه آن ارزشهای بنیادین تولد یافت؛ ارزشهایی که خوشبختانه اکنون محور و مبانی حرکت دولت جدید را شکل میدهد؛ گشایش در فضای فرهنگی و اقتصادی داخلی با زدودن رانت و تبعیض و رسوبات تفکرات تعصبآلود و در عرصه سیاست خارجی خط تعامل و تنشزدایی به امید آنکه با شکستن طلسم تحریمها، نسیم آرامش، امید و رفاه بر این سامان جاری شود.
انتهای پیام/