بازخوانی آنچه بر سر یک تالاب بین المللی در خوزستان رفت
زخم کاری بر جان هورالعظیم
استانها
86026
وزیر نفت که با «مسعود پزشکیان» رئیسجمهوری به خوزستان رفته بود یک اعتراف تلخ کرد که آه از نهاد همه برآورد. او در نشست شورای برنامهریزی استان خوزستان گفت: «ما تالاب را خشکاندیم، ما مردم خوزستان را اذیت کردیم، اما در قالب مسئولیتهای اجتماعی سعی کردیم تا حدودی آن را جبران کنیم.»
به گزارش گروه استانهای ایران آنلاین، منظور «محسن پاکنژاد» از تالابهایی که خشکیدند تالاب هورالعظیم و شادگان است. هورالعظیم تا پیش از آنکه دولت نهم برخلاف نظر کارشناسان، پیشنهاد کارشناسی شرکت ژاپنی را کنار بزند و شرکت چینی را ببرد وسط هورالعظیم و بگوید دکل نفت را توی تالاب بینالمللی احداث کن هم حالش خوب نبود. روی رودخانههایی که به تالاب جان میدادند سد ساخته بودند و آورد آب به تالاب کم شده بود. ماهیها کم شده بودند و پرندهها کمتر به زندگی آبی هورنشینها که همگان را با قایقهای باریک رنگی، یاد ونیز میانداخت، سرمی زدند.
کم شدن ماهی و پرنده یعنی کوچک شدن سفره هورنشینها. البته کسی تامدتها زیر بار خشک کردن بخشی از هورالعظیم توسط دکلهای نفتی نمیرفت تا چند سال پیش که «احمد لاهیجان زاده»، معاون حال حاضر سازمان محیط زیست ایران گفت: «ژاپنیها حاضر بودند برای استخراج نفت در حوزههای آزادگان و یادآوران با تکنولوژی سطح بالا، همانند استخراج در دریا از این حوزهها بهرهبرداری کنند، اما چینیها حاضر به انجام این کار نشدند و بهخاطر ارزانتر شدن پروژه پیشنهاد خشک شدن هور را دادند که متأسفانه آن شورا هم آن را میپذیرد.»
مرغ و ماهی از سفرهها پرواز کردند
خشک شدن تالاب هورالعظیم به دلیل سد سازی، جادهسازی و تیر آخر آن یعنی دکلهای نفتی فقط مرغ وماهی را از سفره هورنشینان نپراند. هورالعظیم را به یکی از بزرگترین کانونهای ریزگرد داخلی تبدیل کرد که وقتی دست به دست ریزگردهای کشورهای عربی همسایه میدهد آسمان خوزستان را خاکستری و نفس کشیدن را برای یک استان سخت میکند. «تاب آوری» همین جا وارد ادبیات مسئولان شد. یعنی خوزستانیها باید به سمت پنجرههای دوجداره بروند و تمهیداتی اتخاذ کنند که گرد و خاک کمتر وارد خانه و زندگیشان شود. آن هم وقتی که خاک هورالعظیم در دو سوی مرز ایران و عراق، همدست میشود و شاید نشود یک متری خودشان را هم ببینند. به موازات شهروندانی که اورژانسها را پر میکنند، عدد تصادفها هم بالاتر میرود.
آتش سمج مرزی
پیامدهای خشک شدن هورالعظیم سالهاست که دیگر دست از سر هورنشینان برنمی دارد. یک آتش سمج هم عادت کرده تابستان که میشود از سمت عراق نی پشت نی بسوزاند و خاک تالاب را سیاه کند تا به بخش ایرانی برسد. دود این آتش هر ساله هم تا خود اهواز میرسد. وضعیت آبادانیها که مشخص است. هورنشینها که جای خود دارد.
هر تابستان تا کارشناسان ایرانی با همتای عراقی خود رایزنی کنند و بالگردی از سمت ایران بلند بشود و آتش دل هورالعظیم را خاموش کند بخشی از نیزارها خاکستر شده، ماهیها کم شدهاند و پرندهها رفتهاند. سه چهار سال پیش بود که هورالعظیم آنقدر کم آورد که روی زمینهای ترک خورده تالاب، پوست گاومیشها سوخت، تاول زد. مرگ ماهیها در برابر جثه بزرگ آسیب دیده گاومیشها کوچک مینمود اما تأثیرش روی کوچک شدن سفره هورنشینها بزرگ بود.
به دنبال حقابه
سازمان حفاظت محیط زیست در همه این سالها به دنبال زنده کردن حقابه تالابها از جمله تالاب هورالعظیم است و مدام شکایت و گله لفظی را به رسانهها میآورد. از آن طرف هم، دفتر ساخت و ساز نفتی برخلاف اصول توسعه پایدار در خوزستان و در اطراف تالابها بسته نشد. سال 1402 بود که دوباره دلشوره این بار به جان تالاب شادگان افتاد. شادگان آن روز هم حال خوشی نداشت. رمقش را سد مارون، کارخانه کشت و صنعت نیشکر و فولاد شادگان گرفته بود. طرح جدید در حد فاصل ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ متری خط حریم تالاب قرار دارد. شادگان دیگر نای تحمل شرکت پتروپالایش را در حریم خودش نداشت. هیأت دولت تکلیف را روشن کرده بود. طبق مصوبه هیأت وزیران در سال ۱۳۹۰ تا فاصله 2 کیلومتری تالاب هیچگونه فعالیت عمرانی نباید صورت گیرد. از نظر مجریان اما حریم شکننده تالاب، جغرافیایی لمیزرع، بدون پوشش گیاهی، کاملاً شورهزار و باتلاقی بود که میشد در آن پتروپالایش ساخت. کسی هم لابد به مجریان نگفته بود این شرایط نتیجه ساخت و سازهای بیرویه روی یک اکوسیستم جهانی است که از آن به ریه هر سرزمین یاد میکنند.
زورآزمایی نفتی در هورالعظیم
فعالان حوزه محیط زیست، رسانهها و محلیها نگران تالاب شادگان بودند که ساخت میدان نفتی سهراب در تالاب هورالعظیم هم روی میز تصمیمگیری مسئولان نفتی در سال 1402 آمد. تا پیش از آنکه میدان نفتی سهراب هم قصد خشکاندن بخشی از تالاب هورالعظیم را بکند، چهار میدان نفتی با بیش از 300 حلقه چاه نفت، نفس هورالعظیم را گرفته بودند. سازمان حفاظت محیط زیست به روال همه این سالها گفت که با ساخت میدان نفتی با شرایط مذکور مخالف است. حتی مسیر کم خطریتری را به آنها نشان داد که هم نفت را توسعه میداد و هم تالاب را از گزند بیشتر در امان میداشت. این بار مجریان گفتهاند که رعایت حال محیط زیست را میکنند.
جبران آسیبهای محیط زیستی
حالا محسن پاکنژاد، وزیر نفت بخشی از آنچه برسر این دو تالاب آمده را در نشست شورای برنامهریزی استان خوزستان گفت و تأکید کرد: «برای جبران آسیبهای محیطزیستی، پرداخت حق آلایندگی به عنوان یک تکلیف قانونی باید در اولویت باشد.»
او از تحت پوشش کمیته امداد بودن مردم خوزستان روی چاههای نفت گفت. گفت که جایی در استخدامهای نفتی ندارند و باید در اولویت قرار بگیرند. گفت: نفت اگرچه پیشران توسعه کشور است و همه کشور از منافع آن منتفع شدهاند ولی متأسفانه خوزستان از این منابع نفعی نداشته است. او خشک شدن تالابها و آلودگی هوا و زمین را ثمره فعالیت وزارت نفت در خوزستان دانست و گفت: وزارت نفت طی سالهای اخیر تلاشهایی برای جبران این خسارتها به خوزستان انجام داده است که این اقدامها کافی نیست.
انتهای پیام/