عراقچی امروز برای اولینبار از زمان تسلط دوباره طالبان بر افغانستان به این کشور سفر میکند
تهران-کابل همکاری در میانه چالشها
سیاست
86112
«هیچوقت طالبان در فهرست ملی گروههای تروریستی جمهوری اسلامی ایران وارد نشد و بهخاطر یک موضوع در همین خصوص سند جامع همکاریهای دو کشور متوقف گردید.» این تصمیمی بود که سید رسول موسوی، مدیرکل سابق آسیای جنوبی وزارت امور خارجه در یادداشتی که در آستانه سفر امروز وزیر امور خارجه به کابل منتشر کرده است، آن را علنی کرد.
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، او در این یادداشت توضیح داده است که طرف ایرانی در آن زمان چنین استدلال میکرد که شما (حکومت افغانستان) دارید در دوحه با آنان (طالبان) مذاکره میکنید و زندانیان همدیگر را آزاد میکنید و در متن مذاکراتی برای آینده افغانستان حکومتی فراگیر وجود دارد چرا از ما امضای چنین بندی را مطالبه میکنید؟» در این یادداشت آمده که این سند در دوران حکومت پیشین به مرحله پایانی رسیده بود، اما به خاطر این موضوع متوقف شد و به امضا نرسید.
به نظر میرسد پیام این اقدام به کشور همسایه رسیده است تا پیامد آن در روند مناسبات دوجانبه بازتاب پیدا کند. در چنین شرایطی است که عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران برای اولین بار از زمان روی کار آمدن مجدد طالبان در سال ۲۰۲۱ به کابل میرود؛ با دو دستور کار پیگیری خواستها و منافع تهران در بطن رابطه دوجانبه و تقویت پیوند با کشورهایی که در اولین حلقه سیاست خارجی ایران قرار دارند.
اهداف مشترک
چه چیزی پای عراقچی را پس از سقوط حکومت «اشرف غنی» رئیسجمهوری پیشین افغانستان به این کشور باز کرد؟ دو کشوری که پس از قتلعام دیپلماتهای ایرانی در مزار شریف در سال ۷۷ تا آستانه درگیری نظامی هم پیش رفتند و پس از آن نیز مناسباتشان از فراز و فرودهای تاریخی سقوط «اشرف غنی» و ظهور مجدد طالبان تأثیر گرفت. جواب این سؤال را واقعیات جاری در افغانستان میدهد؟ طالبان اداره امور افغانستان را در دست دارد، کشوری که ۹۰۰کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد، کشوری که قاچاق مواد مخدر تولید شده در آن به چالشی برای ایران و جهان تبدیل شده، دو میلیون و هفتصد نفر از اتباعش با گذرنامه رسمی در ایران هستند و چند میلیون نفر نیز به صورت غیرقانونی. کشوری که ایدئولوژی مذهبی و رویکرد اجتماعیاش در دوره سلطه دوباره طالبان با قرائت ایران از اسلام تفاوتهایی اساسی دارد اما به نظر میرسد طالبان در همین دوره کوتاه با برقراری امنیت و کاهش تولید مواد مخدر توانسته پایگاهی مردمی ولو حداقلی ایجاد کند که امروز به مثابه واقعیتی فراروی تهران در تعامل با آن قرار گیرد. ایران پس از حکمرانی مجدد طالبان بر تشکیل دولت فراگیر متشکل از اقوام و گروههای سیاسی دیگر تأکید کرده است؛ تأکیدی که به معنای به رسمیت شناختن جریانهای مختلف قومی و مذهبی در پروسه سیاسی دولت و فاصله گرفتن آن از نادیده انگاری اقلیتهاست. با این حال وجود چند اشتراک، ایران و طالبان را به تقویت رابطه همسایگی واداشته است؛ نقش افغانستان در مبادلات تجاری و اقتصادی ایران، قرار داشتن آن در نقشه کریدوری و ترانزیتی، دغدغههای امنیتی و پیگیری منافعی که در بطن تعاملات همسایگی ضرورت یافته است.
بازیگران خارجی در صحنه داخلی
مسیر ترمیم رابطه تهران و کابل بدون پرداختن به این پرسش که چه بازیگرانی در صحنه پیدا و پنهان افغانستان حضور دارند، ممکن نیست.اول، نیروهای داعش که عمدتاً نیروهای غیر عرب زبان این گروه تروریستی هستند و اینک افغانستان را به عنوان پایگاهی برای به اجرا درآوردن اهداف تروریستی خونین خود برگزیدهاند و دیگری بازیگران خارجی. تهدید داعش چنان جدی است که فعلاً ایران و طالبان میتوانند چشم بر اختلافات ببندند تا تجربه عراق و سوریه تکرار نشود. در سوریه و عراق اول داعش مستقر شد بعد سرزمین را از آن پس گرفتند اما در افغانستان سیاست اولیه بر جلوگیری از استقرار داعش است. تهدید جدی، علاوه بر جریان اصلی داعش، پدیده «داعش خراسان» است که از یک مرکز هدایت میشوند اما مأموریت متفاوت دارند. هدف «داعش خراسان» ایجاد نگرانی در آسیای مرکزی است تا بهانهای برای استقرار پایگاههای نظامی امریکا در منطقه پیدا کنند. این موضوع با مسأله مهاجرت موج جدید اتباع افغانستان که متأثر از نظام حکمرانی طالبان به وقوع پیوست، در پیوند قرار میگیرد و پیامدهای برآمده از آن را به مرزهای ایران تسری میدهد. در چنین فضایی فراهم آوردن زمینه لازم برای انعقاد معاهده جامع راهبردی بلندمدت که دربرگیرنده ملاحظات امنیتی و اقتصادی ایران است، میتواند جبرانی برای فقدان سازوکارهای ضروری جهت حل موضوعات اختلافی از جمله اختلاف دیرینه بر سر «حقابه هیرمند» و تحقق منافع راهبردی دو طرف باشد؛ توجه به این ضرورت در سفر عراقچی به افغانستان میتواند امکانهایی را برای عبور از چالشها از جمله موضوع شناسایی دولت جدید این کشور فراهم سازد. چه مقامهای ایران پس از قدرتگیری دوباره طالبان که در آن از یک گروه حاشیهای به ایفا کننده نقشی تعیین کننده در معادلات افغانستان تبدیل شدند، کوشیدهاند در عین دوری از تصمیمات شتابزده، ملاحظات خود را درباره به رسمیت شناختن قدرت این جریان در ساختار قدرت افغانستان از نظر دور نگه ندارند.
افغانستان؛ موضوعی درونمنطقهای
آنچه پیداست اینکه اولین سفر وزیر خارجه ایران در دوره طالبان فارغ از پیام به دیگر بازیگران منطقه نخواهد بود. این درحالی است که کشورهای غربی با بهرهگیری از ظرفیت سازمان ملل کوشیدهاند موضوع افغانستان را از مجاری بینالمللی بویژه شورای امنیت سازمان ملل مورد پیگیری قرار دهند اما ایران سعی داشته فرآیندهای جاری را به یک پرونده درون منطقهای تبدیل سازد.
هرچند در ماههای اخیر اتاقهای متعدد گفتوگوی منطقهای برای حل و فصل بحران افغانستان برپا شده اما نتیجه بخشی آنها در گروی تداوم و رسیدن به چشماندازی روشن و بدون ابهام است. چه تراکم موضوعات پرشمار روی میز گفتوگوها، نشان میدهد مسیر پیش روی ایران برای تنظیم رابطه با طالبان و رسیدن به هدف تشکیل دولت فراگیر تا چه اندازه صعب العبور است. ناگفته پیداست مناسبات ایران و جریان حاکم در کابل بیتأثیر از پازل مذاکرات منطقهای نیست که تثبیت ساختار قدرت و رویکرد سیاست خارجی افغانستان را جستوجو میکند. با این حال نقش ایران در ترغیب جریان حاکم بر افغانستان برای تصمیمگیری زیر سایه ملاحظات امنیتی و تأمین دوسویه منافع بویژه با همسایگانش انکارناشدنی است.
انتهای پیام/