راستی آزمایی یک ادعا: آیا ساواک ظریف را به آمریکا فرستاد؟
سیاست
86169
کامران غضنفری در تجمع برای مطالبه عزل و محاکمه جواد ظریف، ادعا کرده که «آقای ظریف قبل از انقلاب، در سال ۱۳۵۵ با حمایت و پشتیبانی ساواک به آمریکا رفته است؛ مثلا برای تحصیلات» اما این ادعا چقدر صحت دارد؟
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، حملات جدید به محمدجواد ظریف وارد مرحله تازهای شده است. پس از آنکه او به عنوان یک شخصیت برجسته بینالمللی به اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس دعوت شد، تندروهای داخلی موج انتقادات جدیدی را علیه او به راه انداختند. ظریف در این اجلاس، از فرصت حضور خود برای دفاع از منافع ملی جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد و به ادعاهای غرب درباره موضوعاتی همچون برنامه هستهای، حقوق بشر و مسائل مربوط به حقوق زنان پاسخ داد.
با این حال، برخی مخالفان داخلی ظریف با راهاندازی کمپینهایی در پیامرسانهای داخلی، تجمعی اعتراضی در میدان پاستور ترتیب دادند که چند شرکتکننده آن با کفن حاضر شدند. این افراد با شعارهایی تند، از جمله درخواست دستگیری ظریف به محض بازگشت به ایران، فضا را ملتهبتر کردند. برخی حتی پا را فراتر گذاشته و خواستار اعدام او شدند.
هرچند تعداد معترضان محدود بود، اما انتشار ویدئویی از سخنرانی یکی از نمایندگان جنجالی تهران باعث افزایش حساسیتها شد. کامران غضنفری ادعا کرد که «ظریف پیش از انقلاب در سال ۵۵ برای تحصیل با حمایت و پشتیبانی ساواک به آمریکا رفته است». این اظهارات و اقدامات، بار دیگر تنشهای سیاسی داخلی را تشدید کرده و واکنشهای مختلفی را در فضای عمومی به همراه داشته است.
راستیآزمایی
محمدجواد ظریف در کتاب خاطراتش با عنوان «آقای سفیر» به دوران تحصیلاتش اشاره می کند که: «کلاس دوم نظری را تمام کردم و بعد از آن به مدت سه ماه در مدرسه خوارزمی ثبت نام کردم. سرانجام با کمک یکی از دوستان پدرش که به ظاهر انسان متدینی بود، اما بعد مشخص شد با ساواک همکاری دارد، به آمریکا رفتم.»
این جملات عیناً از کتاب خاطرات محمدجواد ظریف نقل شده است. اما دقت در صحبتهای غضنفری نشان میدهد که او با دو کلمه مترادف «حمایت» و «پشتیبانی»، از جمله ظریف نتیجه دلخواه خود را (البته با عینک توهم توطئه) گرفته است.
توجه به صحبتهای غضنفری ما را به چند نکته رهنمون میکند: یکی اینکه نماینده تهران، عملاً «کار شخصی» «فردی که با ساواک همکاری داشته» را «کار سازمانی و تشکیلاتی» «خود ساواک» قلمداد کرده و درواقع با «تحریف» جملهای از خاطرات ظریف و تعمیم جزء به کل، مغلطه کرده است.
درواقع از این که «یک نفر با ساواک همکاری داشته»، نمیتوان نتیجه گرفت که هر اقدام آن فرد، ماموریت ساواک بوده است؛ مگر این که برای ادعای اخیر، مستندات کافی آورده شود.
به ویژه اینکه اگر ظریف در آن موقع با حمایت ساواک برای تحصیل به آمریکا رفته بود و خودش نیز از آن باخبر بود، در متن خاطراتش چنین واضح به ساواکی بودن دوست پدرش اشاره نمیکرد و اساساً نیازی به چنین کاری نبود.
به لحاظ تاریخ شفاهی بسیار اتفاق میافتد که حتی فرد به گروه یا سازمان خاصی وابسته بوده، اما در متن خاطراتش عمدا هیچ اشارهای به آن گروه، سازمان یا حتی افراد مرتبط با آن، نمیکند اما ما میبینیم که ظریف ابایی از گفتن اینکه دوست پدرش بعد مشخص شده که با ساواک همکاری میکرده، ندارد؛ مصداق ضرب المثل «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟»
دیگر اینکه رجوع به کتاب خاطرات ظریف نشان میدهد شخص ظریف هم در آن موقع از همکاری دوست پدرش با ساواک بیخبر بوده است و میگوید: «بعد مشخص شد».
به لحاظ علم تاریخ لازم است به این نکته اشاره شود که یک ادعای تاریخی زمانی میتواند به واقعیت تبدیل شود و یا نزدیک به واقعیت باشد که مدارک و اسنادی در ارتباط با آن ادعا وجود داشته باشد تا به مدد دلایل متقن ثابت شود؛ در صورتی که غضنفری با نقل یک جمله از خاطرات ظریف ادعایی مطرح کرده که هیچ سندی در ارتباط با این ادعا در دست ندارد.
در سواد رسانهای، یکی از ابزارهای صحتسنجی، اعتبار منبع خبر و سوابق صداقت اوست؛ در حالی که آقای کامران غضنفری در ماههای اخیر دو ادعای «نقش حسن روحانی در حادثه سرنگونی هواپیمای اوکراینی» و «دست داشتن آمریکا، اسرائیل و جمهوری آذربایجان در حادثه بالگرد شهید رئیسی» را مطرح کرد که هفته گذشته (۲۹ دی ماه) این ادعا در بیانیهای رسمی، از سوی ستادکل نیروهای مسلح تکذیب و نسبت به عواقب این حاشیهسازیها هشدار داده شد.
انتهای پیام/