نقشه کودکانه دختر ثروتمند برای ازدواج با پسر کارگر
جامعه
87420
![نقشه کودکانه دختر ثروتمند برای ازدواج با پسر کارگر](https://cdn-news.inn.ir/photo/1403/11/23/91606ba655841059682dd4830e6cda2b-a-i-l.jpg)
دختر نوجوان که میدانست پدر تاجرش با ازدواج او و پسر کارگر مبلسازی موافقت نمیکند، سناریوی ربوده شدن خودش را طراحی کرد تا ۱۰ هزار دلار از خانوادهاش اخاذی کند.
به گزارش گروه اجتماعی ایران آنلاین، چند روز قبل مرد تاجری به همراه همسرش به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن دختر 14 سالهاش خبر داد و گفت: این اواخر متوجه تماسهای مشکوک دخترم شده بودیم و چندین بار به او تذکر دادیم. رفتارش عوض شده بود و به نصیحتهای ما گوش نمیکرد، احتمال میدهم از خانه فرار کرده باشد.
با شکایت زوج جوان، تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس یکی از شهرستانهای شمال کشور آغاز شد. هنوز 24 ساعتی از گزارش ناپدید شدن دختر نوجوان نگذشته بود که پدر او دوباره به پلیس مراجعه کرد و گفت: نیمه شب از تلفن همراه دخترم اینترنتی با من تماس گرفتند. دخترم پشت خط تلفن بود گریه میکرد و گفت او را ربودهاند. با التماس از من خواست هر چه آدمربایان میخواهند به آنها بدهم بعد هم تماس قطع شد. دوباره هر چه با تلفن دخترم تماس گرفتم خاموش بود. تا اینکه ساعاتی بعد دوباره تماسی گرفته شد، صدایی عجیب از پشت خط به من گفت برای آزادی دخترم باید 10 هزار دلار به آنها پرداخت کنیم.
بدین ترتیب فرضیه آدمربایی قوت گرفت و کارآگاهان آموزشهای لازم را به خانواده دختر دادند تا در صورت تماس گروگانگیران با آنها وارد مذاکره شوند. در این مدت، صداهایی از او برای خانوادهاش ارسال میشد که گویای شکنجه وی از سوی آدمربایان بود.
در حالی که تمامی مدارک و شواهد نشان میداد که دختر نوجوان ربوده شده است، با گذشت سه روز از ماجرا، یکی از دوستان او به پلیس رفت و حقیقت تلخی را فاش کرد و گفت: دوستم ربوده نشده، بلکه به تهران رفته تا با پسر مورد علاقهاش زندگی کند. از آنجایی که خانوادهاش اجازه نمیدادند او با امیر ازدواج کند چنین سناریویی را طراحی کرده است.
با اطلاعاتی که دختر نوجوان در اختیار مأموران قرار داد، خیلی زود امیر شناسایی شد و کارآگاهان با نیابت قضایی راهی تهران شدند. بدین ترتیب کارآگاهان موفق شدند امیر را در کارگاه تولیدی مبل شناسایی کنند. پسر 24 ساله که راز آدمربایی را برملا میدید، در تحقیقات گفت: با این دختر در فضای مجازی آشنا شدم و بعد از مدتی به هم علاقهمند شدیم. تصمیم داشتم به خواستگاری او بروم اما مخالفت کرد. میگفت پدرش راضی به این ازدواج نمیشود. چون آنها ثروتمند بودند و من کارگر ساده و هم اینکه پدرش میخواست او ازدواج فامیلی داشته باشد. برای همین تصمیم به فرار گرفتیم، ولی برای فرار هم پول نداشتیم به همین خاطر نقشه آدمربایی خودش را کشید تا از خانوادهاش اخاذی کند. همه این برنامهها نقشه خودش بود، الان هم او پیش خانواده من در شهرستان است. قرار بود با پولی که از پدرش میگیریم برای خودمان زندگی جدیدی آغاز کنیم.
با اعتراف پسر 24 ساله، محل زندگی دختر نوجوان شناسایی و او تحویل خانوادهاش شد. تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
خبرنگار: مرضیه همایونی
انتهای پیام/