روایتی از تلاشهای یک روحانی برای توانمندسازی کودکان روستاهای کهگیلویه و بویر احمد؛
درس زندگی زیر سایه بلوط
جامعه
92442

همه بچههای روستاهای کهگیلویه و بویراحمد او را میشناسند. مرد مهربانی که یار مهربان را به خانههای آنها میآورد و ساعتها کنارشان مینشیند و برایشان قصه میخواند. البته فقط قصه نیست. در دل این قصه درس زندگی را نیز به آنها میآموزد.
به گزارش گروه اجتماعی ایران آنلاین، همه بچههای روستاهای کهگیلویه و بویراحمد او را میشناسند. مرد مهربانی که یار مهربان را به خانههای آنها میآورد و ساعتها کنارشان مینشیند و برایشان قصه میخواند. البته فقط قصه نیست. در دل این قصه درس زندگی را نیز به آنها میآموزد؛ درسهایی که در آن مهارتهای مختلف آموزش داده میشود تا در آینده این کودکان مثل یک درخت بلوط توانمند باشند و سالهای سال ثمره بدهند. حجتالاسلام اسماعیل آذرینژاد سالهاست که بدون کمک هیچ نهاد دولتی و تنها با حمایتهای مردم سراسر ایران که او را میشناسند به روستاهای محروم کهگیلویه و بویراحمد میرود و با ساخت خانههای بلوط به کودکان در کنار آموزش مسائل تربیتی و مهارتهای زندگی با کمک جوانانی که دل در گرو پیشرفت زادگاهشان دارند به این بچهها برنامهنویسی، نقاشی و گرافیک ، زبان و خیاطی آموزش میدهد تا چند سال بعد آنها روی پای خودشان بایستند. ساخت ۵ مدرسه و تعمیر و نوسازی بیش از ۱۰۰ مدرسه از دیگر کارهای ماندگار آذرینژاد در استان کهگیلویه و بویراحمد است. به اعتقاد او، کودکی ثروتمند است که والدین قصهخوانی داشته باشد.
روایت خانههای بلوط قصه همان نهال بلوطی است که تا چند سال اول هیچ میوه و ثمری نمیدهد اما اگر به خوبی از آن مراقبت شود، چند سال بعد درخت تنومندی میشود که چند نسل پس از آن نیز میتوانند از میوه و سایه آن بهره ببرند. دو سال از اجرایی شدن ایده ساخت خانههای بلوط در روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد میگذرد. این خانهها در دو روستا ساخته شده و در دو روستای دیگر محلی برای آن اجاره شده است. آذرینژاد در این مسیر فقط حمایتهای مردمی را دارد و معتقد است همین که نهادهای دولتی در این مسیر مانعتراشی نکنند، بهترین کمکی است که میتوانند به ما داشته باشند. موضوعی که دکتر عبدالکریم حسینزاده معاون توسعه روستایی رئیس جمهور هم به آن تأکید کرده و در صفحه مجازی خود نوشت است: «ریشه محرومیت با صدقه و سیاستهای امدادی از بین نمیرود. دوای کار توسعه پایدار است. چیزی فراتر از راه، برق و ساختمان. باید جامعهای قدرتمند، مناسباتی هم افزا و مبتنی بر مسائل ساخت. ما دولتیها اگر فقط مانع امثال آقای آذرینژادها نباشیم، قدم بزرگی برایشان برداشتهایم. آنها کارشان را بلدند.»
پسر کتابخوان
از همان کودکی وقتی در یک خانواده پرجمعیت چشم به دنیا باز کرد، علاقه زیادی به خواندن کتاب داشت؛ علاقهای که باعث شد در مسیری قرار بگیرد که همه زندگیاش در کتاب خلاصه شود. در محله امامزاده جابرکوهدشت به دنیا آمده و محرومیت این مناطق و روستاهای کهگیلویه و بویراحمد را با همه وجود لمس کرده است.
میگوید: «ما ۸ برادر و خواهر بودیم که من از همان کودکی علاقه زیادی به کتاب داشتم و همیشه مشغول مطالعه بودم. بزرگتر که شدم به خاطر علاقه زیادی که به طلبگی داشتم به قم آمدم و در حوزه علمیه مشغول تحصیل شدم. بعد از پایان تحصیلات وقتی به دهدشت برگشتم، تصمیم گرفتم یک کار فرهنگی بزرگ برای زادگاهم انجام بدهم. میدانستم با فعالیتهای فرهنگی و ترویج کتابخوانی میتوان بسیاری از مشکلات را حل کرد. ترویج کتابخوانی ایدهای بود که در ذهنم نقش بست ولی از آنجایی که توان مالی برای خرید کتاب و اهدای آن به بچهها را نداشتم، تصمیم گرفتم با چند جلد کتاب به روستا بروم و برای بچهها کتاب بخوانم. ماههای اول بچههای روستا از دیدن من که با کتاب به آنجا آمدهام تعجب میکردند. ساعتها زیر سایه دیوار یا درخت مینشستم و برای بچهها کتاب میخواندم. از فضای مجازی هم کمک گرفتم و فعالیتهای کتابخوانی در روستا را اطلاعرسانی کردم. همین باعث شد تا مردم تعداد زیادی کتاب به روستاهای این منطقه اهدا کنند. آنها برای من میفرستادند تا در اختیار بچهها قرار بدهم. امروز با کمکهای مردمی، بهترین کتابها را تهیه میکنیم و با کمک ۳۰ مربی دختر و پسر جوان که آموزشهای لازم برای ارتباط برقرار کردن با بچههای روستایی را فرا گرفتهاند، همراه با کتابخانههای سیار این کتابها را در اختیار بچههای روستایی قرار میدهیم. بدین ترتیب بیش از ۱۲ هزار کودک تحت پوشش قرار دارند که به آنها کتاب میرسانیم. آنها کتاب را امانت میگیرند و بعداز مطالعه هفته بعد به کتابخانه برمیگردانند.»
نجات از محرومیت با خلاقیت
به اعتقاد این روحانی مروج کتاب، محرومیت و فقر و نبودن امکانات، دلیل اصلی نیست بلکه مهم نبود فکر و خلاقیت است. برای نجات مناطق محروم باید خلاقیت داشت و به تربیت نسل جدید بها داد. او که در این مسیر با مشکلات و سختیهای زیادی مواجه شده است، میگوید: «به جای اینکه به بچهها ماهی بدهیم، عادت کنیم به آنها ماهیگیری یاد بدهیم. اگر بتوانیم این بچهها را توانمند کنیم، شاهد نسلی ویژه و دانا خواهیم بود. واقعیت این است که توسعه هر کشوری از پایه یعنی مقطع مهدکودک آغاز میشود. اگر میخواهیم یک کار ریشهای انجام بدهیم باید سراغ توانمندسازی کودکان برویم. شخصیت انسان از کودکی شکل میگیرد و وقتی بزرگ شوند به سختی شخصیتشان عوض میشود. در روایتهای دینی و حتی مطالعات روانشناسی هم تأکید شده، سن کودکی سن بسیار مهمی است. مهمترین وزارتخانه در هر دولت، وزارت آموزش و پرورش است. اگر میخواهیم کشور رشد کند باید در آموزش و پرورش سرمایهگذاری کنیم. اهل منبر و تبلیغ نیستم و شاید برخی تصور میکنند کسی که ملبس به لباس روحانیت میشود باید اهل منبر رفتن باشد و تبلیغ دین کند اما کار اصلی من همین کتابخوانی و قصهگویی برای بچههای روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد است. این یک حس لذتبخشی است که در هیچ جای دیگر به وجود نمیآید. وقتی میبینم یک کودک روستایی به بهترین کتابها دسترسی دارد و زمینه مهارتآموزی و توانمندسازی برای او فراهم میشود لذت میبرم و این لذت را در هیچ جای دیگر نمیتوانستم بهدست بیاورم. استان ما کم برخوردار است و به لحاظ سختافزاری بسیاری از مدارس استان ما هنوز کامپیوتر و دستگاه کپی و پرینتر ندارند. برخی از مدارس روستایی حتی کمترین ابزار آموزشی را نیز ندارند.»
خانه بلوط
بچههای شهرک اکبرآباد در جوار شهر دهدشت استان کهگیلویه و بویراحمد این روزها با خوشحالی قدم به خانهای میگذارند که همه چیز آن جذاب است. از نوع معماری آن که شباهت زیادی به بلوط دارد تا محیط دایرهای شکل آن که محلی است برای گفتوگو و کتابخوانی و آموختن. اینجا مکانی است برای آگاهی، دانایی و توانایی. ایده ساخت خانههای بلوط از بخشش یک خانواده که میخواستند ارثیه خواهر مرحومشان را صرف کارهای عامالمنفعه کنند، شکل گرفت. حجتالاسلام اسماعیل آذرینژاد از ساخت خانههای بلوط و آموزشهایی که در این خانه به کودکان داده میشود اینگونه میگوید: «چند سال قبل یکی از روزها تماسی از سوی خانوادهای داشتم که میخواستند ارثیه خواهر مرحومشان را صرف کارهایی که سودی برای مردم داشته باشد، بکنند. تصمیم گرفتم با این پول کتابخانه و در کنار آن خانه بلوط را برای بچهها بسازم. ایده خانه بلوط را هم از خود این درخت گرفتیم. زیستگاه اصلی درختان بلوط که نقش بسیار زیادی در محیط زیست و حیات وحش و تولید اکسیژن دارند، استان کهگیلویه و بویراحمد است. این درخت چند سال اول میوهای ندارد و باید از آن مراقبت کنیم تا رشد کند و پس از اینکه تنومند شد تا سالهای سال میتوان از میوه و سایه این درخت استفاده کرد. نگاه ما به کودک هم اینگونه است. اگر در همان سالهای اول به کودکان توجه کنیم و زمینه رشد و توانمندسازی آنها را فراهم کنیم، میتوانیم آینده کشور را با همین نسل توانمند بسازیم. خانه بلوط هم با این تفکر راهاندازی شد و اینجا مکانی است برای بالندگی کودکان. ما نیاز داشتیم جایی داشته باشیم که هم مسجد باشد، هم مدرسه. جایی که بچهها بتوانند به آنجا رفت و آمد داشته باشند. به این ترتیب خانه بلوط را در چند روستا ساختیم و راهاندازی کردیم.»
وی در ادامه از مهارتهایی که در خانه بلوط به بچهها آموزش داده میشود اینگونه میگوید: «خانه بلوط به گونهای طراحی شده است که فضای متفاوتی نسبت به خانه و مدرسه داشته باشد و در عین حال کودک وقتی وارد ساختمان میشود، کنجکاوی او برانگیخته شود. همچنین کودک برای پیدا کردن مکانهای جذاب ساختمان ترغیب شود. در این خانه مهارتها در دو بعد آموزش داده میشود؛ بعد مهارتی و بعد تربیتی. در بعد مهارتی به بچهها کامپیوتر، برنامهنویسی، زبان، خیاطی، نقاشی، خوشنویسی، مجسمهسازی، اوریگامی، بازی و خلاقیت، گلدوزی، مکرومه و منجوقدوزی و گرافیک آموزش میدهیم. خیلی از همین بچهها در آینده میتوانند در همین مهارت مشغول کار شوند. در بعد تربیتی هم مهارتهای زندگی، حریم خصوصی و مطالبهگری را آموزش میدهیم. همه هزینههای ساخت این خانهها و آموزشهایی که میدهیم توسط خود مردم و خیرین تأمین میشود و معتقدم دلهای مهربان، دست خدای مهربان است و همیشه خدا به ما کمک کرده و مردم ما را یاری کردهاند.»
یوسف حیدری
خبرنگار
انتهای پیام/